پدر، پسر معلول خود را به چاه انداخت

بهاره شبانکارئیان
دو هفته پيش پسري ۱۶ساله كه دچار «معلوليت ذهني» بود در شهرستان ميبد استان يزد مفقود مي‌شود. برخي رسانه‌هاي محلي مفقود شدن اين پسر جوان را اطلاع‌رساني مي‌كنند، ولي از او هيچ سرنخي پيدا نمي‌شود تا اينكه چند روز بعد مادر اين پسر جوان نامه‌اي را كه داخل حياط خانه افتاده بود، مي‌بيند. نامه را به يكي از همسايگان خود نشان مي‌دهد. همسايه اين زن تا متن نامه را مي‌خواند به ماموران پليس اطلاع مي‌دهد. داخل نامه نوشته شده بود: «ابوالفضل؛ پسرت در چاهي در اطراف محله مهرجرد انداخته شده است.»…
 
اپيزود اول: هفده، هجده سال پيش، شهرستان ميبد


يك منبع آگاه كه نخواست نامش در گزارش عنوان شود، در مورد جزييات اين خبر به «اعتماد» مي‌گويد: «هفده، هجده سال پيش مردي مخفيانه با زني ازدواج موقت مي‌كند. آن مرد ازدواج دومش بود. بعد از چند وقت ابوالفضل پسرشان به دنيا مي‌آيد. ابوالفضل هم به لحاظ جسمي (نحوه راه رفتن) مشكل داشت و هم دچار معلوليت ذهني بود. ابوالفضل تا كلاس دوم دبستان درس خواند و ديگر او را نتوانستند مدرسه بفرستند. خودش هم دوست نداشت مدرسه برود، چون مورد تمسخر دانش‌آموزان ديگر قرار گرفته بود. دو، سه سالي مي‌شد كه مادر ابوالفضل بنا به دلايلي با همسرش قطع ارتباط كرده بود تا اينكه دو هفته پيش مادرش در برخي رسانه‌هاي محلي اعلام كرد پسرش چند روزي است كه مفقود شده.»
 
اپيزود دوم: سال ۱۴۰۲؛ چاهي در اطراف محله مهرجرد
اين منبع آگاه در ادامه توضيح مي‌دهد: «چند روز بعد از اعلام مفقودي ابوالفضل از سوي مادرش، نامه‌اي عجيب در حياط خانه‌شان پيدا مي‌شود. مادر ابوالفضل چون سواد خواندن و نوشتن ندارد نامه را به يكي از همسايگان خود نشان مي‌دهد. داخل نامه نوشته شده بود كه ابوالفضل داخل چاهي در اطراف محل زندگي اين خانواده انداخته شده است. همسايه اين زن پس از خواندن اين نامه سريع ماجرا را به ماموران پليس اطلاع مي‌دهد. ماموران به آدرس دقيقي كه در نامه اشاره شده بود، مي‌روند و جسد ابوالفضل را در حالي كه برهنه بود و لباس به تن نداشت از داخل چاه بيرون مي‌آورند. ماموران در بررسي جسد متوجه آثار مشهودي از جمله ضربه به سر مقتول مي‌شوند.»
 
اپيزود سوم: اعترافات متهم يا متهمان
به گفته اين منبع آگاه ماموران در تحقيقات بيشتر به «پدر ابوالفضل و دو، سه نفر ديگر» مظنون مي‌شوند و آنها را بازداشت مي‌كنند. او مي‌گويد: «يكي از مظنونان برادر ناتني ابوالفضل بوده است. پدر اين نوجوان به ماموران اظهار كرده كه قصد كشتن پسرش را نداشته و فقط خواسته طي اقدامي او را بترساند. خب اين ادعا مشخص است كه دروغ است، چون وقتي ماموران جسد ابوالفضل را از داخل چاه به كمك نيروهاي آتش‌نشاني بيرون مي‌كشند، مي‌بينند جسد او برهنه بوده و لباسي به تن نداشته است. لباس‌هايش همانجا كنار چاه افتاده بود. بخش‌هايي از بدن مقتول نيز كبود و حتي قسمتي از پاي مقتول نيز شكسته بوده است.»
اين منبع آگاه توضيح مي‌دهد: «ادعاي ديگري هم مطرح شده مبني بر اينكه برادر ناتني ابوالفضل به خاطر دشمني و كينه‌اي كه از اين نوجوان داشته او را به قتل رسانده است، اما در حال حاضر اين افراد دستگير شده‌اند و فعلا متهم يا متهمان اصلي مشخص نشده‌اند.»
يكي از اهالي مدعي است برادر ناتني او به خاطر «چند ميليون تومان» او را به قتل رسانده است.
 
اپيزود چهارم: فرزندكشي
قتل، فجيع‌ترين جرم در همه نظام‌هاي حقوقي دنياست. فرزندكشي از مصاديق جرم قتل است كه شديدترين مصداق كودك‌آزاري نيز محسوب مي‌شود تا جايي كه حتي وقوع يك مورد از آن هم به ‌شدت تكان‌دهنده است. جرم‌شناسان، علل اصلي فرزندكشي را عواملي همچون واكنش‌هاي عصبي و رواني، فقر فرهنگي و اقتصادي و... مي‌دانند. البته نبايد فراموش كرد كه ارتكاب جرم و جنايت متاثر از عوامل نابهنجار و غيرمتعارف جامعه و تدابير غيرمنطقي، محيطي و جغرافيايي و نيازمند بررسي و ريشه‌يابي كارشناسانه است. برخي رسوم غلط قديمي در بعضي نقاط ايران سبب شده است كه پديده فجيع فرزندكشي از سوي بستگان نسبي و سببي شكل بگيرد و با «تعصب ناموسي و عرق خانوادگي» توجيه شود. در اين موارد والدين اين حق را براي خود قائل مي‌شوند كه فرزند خود گاه پسر يا دختري را به‌ صرف اتهام، بدون دادن اجازه دفاع و شنيدن حرف‌هاي قرباني، با تعصب بي‌جا و به موجب حكمي كه خودسرانه صادر كرده‌اند، بكشند. طبق بررسي‌هاي «اعتماد» از تحقيقات به عمل آمده توسط كارشناسان نشان مي‌دهد كه در ۸۰ درصد اين‌گونه جنايت‌ها، قرباني بي‌گناه بوده است. بنابراين جرم‌هايي كه حتي به گمان مرتكبان باانگيزه شرافتمندانه انجام مي‌شود نيز بايد تقبيح شود. نكته قابل توجه ديگر در ارتكاب اين جنايات اين است كه گاهي مادر، بچه‌اش را مي‌كشد كه با وجود اينكه خشونت پدران شديدتر و نمود خارجي آن بيشتر است، چيزي از قبح و مجرمانه بودن آن نمي‌كاهد.
در سال‌هاي اخير شاهد تعدادي از اين نوع موارد كودك‌آزاري بوده‌ايم. نقطه مشترك همه اين حوادث، «اعتياد به مواد مخدر، بيكاري و اختلالات خلقي» است. در برخي موارد وقوع قتل‌ها ناشي از آزار جنسي پدر به فرزند خردسال بوده است.
 
اپيزود پنجم: آمار قتل يك درصد افزايش داشته است
۱۱ ارديبهشت سال جاري «محمد قنبري»، رييس پليس آگاهي فراجا از افزايش يك درصدي قتل در كشور خبر داد و در اين رابطه گفت: «از ۲۵ اسفند سال ۱۴۰۰ تا هشتم ارديبهشت ماه ۱۴۰۱ تعداد ۴۸۲ قتل به وقوع پيوسته است، اما در همين تاريخ يعني از ۲۵ اسفند ماه ۱۴۰۱ تا هشتم ارديبهشت ماه ۱۴۰۲ تعداد ۵۴۳ قتل به وقوع پيوسته است يعني در مجموع در اين بازه زماني ۶۱ نفر بيشتر از سال قبل به قتل رسيده‌اند. اخبار مربوط به قتل به ‌تازگي بيشتر از ساير اخبار‌ها رسانه‌اي مي‌شوند اين در حالي است كه در سال ۱۴۰۱ افزايش اندكي در وقوع اين جرم داشته‌ايم، اما اين افزايش زياد نيست. در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۴۰۰ آمار مربوط به وقوع قتل يك درصد افزايش پيدا كرده است كه اين موضوع نگران‌كننده نيست. البته نكته مهم اين است كه اكثر پرونده‌هاي مربوط به قتل كشف مي‌شوند. اكثر قتل‌ها مربوط به نزاع و درگيري است و برخي ديگر هم خانوادگي هستند. البته مواردي بوده كه در يك خانواده درگيري به وجود آمده و فردي چند نفر را به قتل رسانده است.»
 
اپيزود آخر: مجازات فرزندكشي
بر اساس ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامي، قصاص در صورتي ثابت مي‌شود كه مرتكب، پدر يا از اجداد پدري مجني عليه نباشد، اين بدان معناست كه پدر در هر صورت از مجازات قصاص معاف است. مطابق ماده ۲۹۰ هر نوع رفتار كشنده‌اي با قصد و اراده از سوي قاتل موجب قصاص او به درخواست اولياي دم هست كه ماده ۳۰۱ استثنايي بر اصل ماده ۲۹۰ است.
در ماده ۶۱۲ براي قتل‌هايي كه داراي مانع براي قصاص هستند از جمله قتل فرزند توسط پدر مجازات در نظر گرفته است كه هر كس مرتكب قتل عمد شود و شاكي نداشته يا شاكي داشته باشد، اما از قصاص گذشت كرده باشد يا به هر علت قصاص نشود در صورتي‌ كه اقدام او موجب اخلال در نظم و صيانت و امنيت جامعه يا بيم تجري مرتكب يا ديگران شود، دادگاه مرتكب را به حبس از سه تا ۱۰ سال محكوم مي‌كند، البته در اين مورد معاونت در قتل عمد موجب حبس از يك تا پنج سال خواهد بود.