روزنامه جوان
1402/10/26
اسطوره وزنهبرداری را دریابید
بیتردید یکی از مفاخر بیچون و چرای تاریخ ورزش ایران محمد نصیری است با یکدوجین افتخاری که بسیاری هنوز در حسرت دستیابی به یکی از آنها هستند. حضور متوالی در چهار المپیک (۱۹۶۴، ۱۹۶۸، ۱۹۷۲ و ۱۹۷۶) و کسب سه مدال ارزشمند (طلا، نقره و برنز) از بزرگترین آوردگاه ورزش جهان، یعنی المپیک (مکزیکوسیتی، مونیخ و مونترال) کم افتخاری نیست. اینها تنها افتخارات نصیری برای ورزش ایران نیست و به کارنامه پربار او باید پنج طلای جهان، یک نقره و سه برنز قهرمانی جهان و سه طلای بازیهای آسیایی (۱۹۶۶، ۱۹۷۰ و ۱۹۷۴) را هم اضافه کرد. موفقیتها و افتخاراتی که باعث راه یافتن او به تالار مشاهیر ورزنهبرداری جهان شده است. اما هیچ یک از این موفقیتها باعث نشد اندکی از بار مشکلاتی که از بدو تولد به دوش کشیده بود کم شود، بهطوریکه اسطوره خروسوزنهای وزنهبرداری جهان امروز در سن ۷۸ سالگی حالوروز خوبی ندارد.محمد نصیری تصور میکرد به واسطه موفقیتهای متعدد و افتخارآفرینیهایی که برای کشورش به دست آورده، میتواند انتظار مساعدت مسئولان را برای یک بازنشستگی بیدردسر داشته باشد، اما هرچه جلوتر رفت، کار برخلاف باورش نشدنیتر شد تا آنکه دستآخر ناچار به بازخرید خود در سن ۷۸ سالگی شد، آنهم با کلی بیماری که بسیاری از آنها یادگار مصدومیتهای دوران قهرمانی بود. بازخرید شدن به معنای پایان دادن به رؤیای بازنشستگی و حتی قطع بیمه بود و دیگر چارهای برای اسطوره ورزنهبرداری ایران باقی نمانده بود. مردی که روزی سه برابر وزن خود پولاد را بالای سر برده بود تا دنیا او را هرکول جیبی بخواند، دیگر توانی برای کمر راست کردن زیر بار مشکلات را ندارد و دستانش را به نشانه تسلیم مقابل زندگی و دشواریهای آن بالا آورده است. مسئله این نیست که تا امروز کسی سراغی از او گرفته یا نه، مسئله این است که چرا یکی از پرافتخارترین ورزشکاران ایران باید چنان زیر بار مشکلات که عمدتاً هم مالی است، له شود که آرزوی مرگ کند! قهرمانی که وقتی روی تخته میرفت به کمتر از طلا راضی نبود و یکی از جامهای قهرمانیاش در جهان سالهاست که در موزه آستان قدس خودنمایی میکند، اما خودش هنوز بعد از گذشت بیش از هفت دهه از زندگی، سرپناهی ندارد و هنوز هم خانه به دوش است.
نه آنکه کسی سراغی از او نگیرد، نه. هنوز هم هستند کسانی که پرافتخارترین وزنهبردار ایران را به یاد دارند و هرازگاهی برنامهای برایش ترتیب میدهند تا در پستوی خاطرات خاکخورده خود گم نشود، اما بیتردید این سراغ گرفتنهای گاه و بیگاه کافی نیست، خصوصاً امروز که نصیری دیگر نایی برای کار کردن ندارد و نیازمند سپری کردن دوران کهولت است.
درد دارد که همین امروز بسیاری در ورزش کشور هستند که در تمام طول دوران ورزشی خود افتخاری حتی نزدیک به افتخارات نصیری و امثال او را در کارنامه ندارند، اما دغدغهای هم بابت امرارمعاش و سقف بالاسرشان ندارند. ورزشکارانی که ابایی از پز دادن برای اتومبیلهای گرانقیمت خود ندارند، آنهم در شرایطی که هنوز ورزشکارانی با یکدوجین افتخار بعد از سالها آرزوی داشتن سقفی بالای سر خود را دارند. ورزشکارانی که بارها و بارها پرچم پرافتخار کشور را بر فراز آسیا و جهان به اهتزاز درآوردند، اما موفقیتهایشان هیچگاه آنطور که باید ارج نهاده نشد که اگر شده بود، محمد نصیری، وزنهبردار پرافتخار و سابق ایران کارش به جایی نمیرسید که امروز صراحتاً بگوید آرزوی مرگ میکند. آرزویی که بیشک با شنیدن آن باید مرد! آرزوی تلخی که شاید بسیاری از قهرمانان سابق کشور در سر میپرورانند. ورزشکارانی که از عهده هر حریفی برآمدند جز زمانه و مشکلات بیشمارش. اما آیا این شأن ورزش ایران است که اسطوره وزنهبرداری آن چنین آرزویی داشته باشد؟! شأنی که طی روزهای مختلف بارها و بارها از زبان وزیر ورزش شنیده شد و امروز روایتی کاملاً مغایر آن را به وضوح شاهد هستیم!
سایر اخبار این روزنامه
توجه به هنرستانها یعنی آموختن هنر تولید
توانبخشی معرفتی ضرورت امروز جامعه ایران
۵۰ متر خطرناک!
اسطوره وزنهبرداری را دریابید
مسئله حجاب و زنان مسلمان اروپا
نظارت شورای نگهبان مفید است اما مشروط به رعایت قواعد بازی!
دوسوم اسرائیلیها: به اهداف جنگ نمیرسیم
استاد کریم مجتهدی چهره ماندگار فلسفه درگذشت
صنعت «بازی» ۲۰ هزار میلیارد تومان ظرفیت اقتصادی دارد
چاقی مفرط ۱۶ میلیون ایرانی با سیاست صدسال پیش!
پیشنیازهای تاریخ نگاری انقلاب اسلامی را فراهم کنیم
مجرمان را محاکمه نکنید، چون آنها حق رأی دارند!
شهادت در طريق سليماني