روزنامه جوان
1402/10/30
مقدمهای برای تیتراژ آخر!
جوان آنلاین: مستند «رقصنده با گرگ» به کارگردانی علی عارضی، محصول مؤسسه فرهنگی هنری اندیشه شهید آوینی است که نگاهی غیرمستقیم و دراماتیزه به فتنه ۱۰۰ روزه سال گذشته کشورمان دارد. کارگردان این مستند که از سوی هیئت داوران جشنواره عمار به عنوان یکی از نامزدهای کسب عنوان برگزیده بخش آرمان روحالله معرفی شده در گفتگو با «جوان» از چگونگی فرم روایی، وجه تسمیه و مراحل مختلف تولید آن نکاتی را مطرح میکند.برای ورود به بحث ابتدا در رابطه چگونگی شکلگیری ایده اولیه تولید مستند «رقصنده با گرگ» کمی توضیح بدهید.
دقیقاً نیمه آبانماه سال گذشته در حال بررسی اخبار بودم که تلویزیون خبر برپایی یک نشست در شورای امنیت سازمان ملل موسوم به نشست غیررسمی «آریا فورمولا» را گزارش میکرد که در آن یک خانم به ظاهر ایرانی به اسم نازنین بنیادی در حال روخوانی یک بیانیه ضدایرانی بود و مدام اتهاماتی را علیه کشورمان مطرح میکرد و مدعی بود رفرنس اطلاعاتی و منبع گزارشش هم یک خانمی در ایران است که بهخاطر به وجود نیامدن مشکلات امنیتی برای او، اسمی از وی نمیبرد.
یک نکتهای که در این نشست برای من جالب بود، حضور دولتمردان و مقامات دولتی امریکا در اطراف این خانم بود کسانی مثل رابرت مالی که به عنوان مسئول یا معمار تحریمهای امریکا علیه کشورمان بود یا نماینده امریکا در سازمان ملل و چند نفر دیگر از مسئولان امریکایی. این تصویر مرا به فکر فرو برد که چطور یک شخص که ادعای ایرانی بودن دارد حاضر میشود، بیاید و یک بیانیه پر از دروغهای عجیب و غریب علیه کشورش روخوانی کند؟! چند روزی ذهنم را مشغول کرده بود که به یاد خبری در سالها پیش افتادم که امریکاییها دقیقاً قبل از جنگ خلیج فارس یک چنین سناریویی را اجرا کردند. در آنجا هم دختربچهای را جلوی دوربین آوردند و او یک بیانیه را روخوانی میکرد که منبع و رفرنس اتهاماتی بود که در آن بیانیه ذکر میشد. یک منبع مجهول بود که بهخاطر مسائل امنیتی اسمی از او برده نمیشد! شباهت این دو مورد برای من دغدغه شد تا در قالب یک مستند به این فریب افکار عمومی از سوی امریکا بپردازم که در همان قالب، اما با تغییر بازیگرانش در مورد کشورهای مختلف اجرا میشود. بالاخره بعضیها با گرگها که همان دشمنان مردم هستند، میرقصند!
این عنوان رقصنده با گرگ یادآور فیلم مشهور «رقصنده با گرگها» به کارگردانی و بازیگری کوینکاستنر است که براساس رمان مایکل بلیک ساخته شده و یک فیلم وسترن و حماسی محسوب میشود، اما مستند شما به نوعی از وجه استعاری این عنوان بهره میبرد، آیا علت خاص یا ارتباطی بین مستند شما و این اثر وجود دارد؟
ما فقط لفظ را به عاریه گرفتیم و اصلاً ربط معنایی یا مفهومی به فیلم معروف کوین کاستنر که شما اشاره کردید، ندارد. به واقع دلیلی ندارد که ارتباط موضوعی داشته باشد. ضمن اینکه مخاطب ما در این مستند مخاطب عام جامعه است و ممکن است این تداعی که برای افراد فیلم بین و سینمارو در مورد عنوان مستند ایجاد شود، ولی برای آنها اتفاق نیفتد تا آنها را مقایسه کنند. با توجه به بازخوردهایی هم که از اطرافیانم در مورد مستند گرفتم، تقریباً هیچکدام از آنها ذهنشان به سمت فیلم رقصنده با گرگها منتقل نشده بود. ضمن اینکه این روش در مورد فیلمهایی دیگر که در ژانرهای متنوع ساخته میشود هم مورد استفاده قرار میگیرد و ممکن است اسم یک فیلم یا بخشی از آن را برای یک فیلم دیگر به کار ببریم، ولی لزوماً هیچ ارتباط محتوایی و موضوعی بین آنها وجود نداشته و صرفاً یک اشتراک لفظی وجود داشته باشد.
در مورد وجه تسمیه مستند و علت انتخاب آن برای این اثر توضیح دهید.
من برای هر کاری که میخواهم شروع کنم در ابتدا یک نام اولیه انتخاب میکنم و در ادامه و با سر و شکل گرفتن متن، نام آن را تغییر میدهم، چون در جریان پژوهش و تکمیل متن به یک نکاتی میرسیم که ترجیح میدهم آن اسم اولیه عوض شود. وقتی این کار را شروع کردیم در ابتدا نامش عملیات فریب بود. البته خیلی عنوان کلیشهای بوده؟
بله، خیلی کلیشهای بود. بعد از ادامه مسیر پژوهش و نوشتن فیلمنامه به یاد نگاه استعاری افتادم که گرگها را نماد دشمن میداند، ضمن اینکه از طرفی مایل نبودم یک اسم کلیشهای روی کار بگذارم، بهخصوص عناوینی که خیلی صریح و سرراست هستند و ممکن است رویکرد محتوای فیلم را لو بدهد. حین جستوجو و پژوهش یک مطلبی خواندم مبنی بر اینکه وقتی گرگها میخواهند به شکار بروند و طعمهای را شکار کنند – مخصوصاً در فصل زمستان- این کلاغها هستند که به کمک آنها میآیند، یعنی کلاغها از بالا و هنگام پرواز وقتی شکاری را میبینند با ایجاد سروصدا و هیاهو گرگها را به آن سمت هدایت میکنند. در واقع اشاره شما به همان قصه اسطورهای همراهی کلاغها و گرگهاست که کلاغها به گرگها کد میدهند تا از پسمانده غذای گرگها غذایی هم عاید آنها شود.
بله، البته این یک نگاه تخیلی نیست و به قول شما کلاغها با ایجاد سروصدا به گرگها کد میدهند و موقعیت شکار را نشان میدهند تا گرگها بیایند و آن طعمه را شکار کنند و آنها هم بعد از سیر شدن گرگها از باقیمانده لاشه شکار چیزی گیرشان میآید. نکته قابل اعتنا اینجاست که کلاغها بهخاطر دوستی با گرگها چنین اقدامی نمیکنند، بلکه صرفاً بهخاطر منافع شخصی خودشان است. این مسئله دقیقاً بر اقدامات وطنفروشهایی که در جریان فتنه سال گذشته سعی میکردند با ایجاد سروصدا و هیاهو تحت عنوان حقوق بشر و آزادی و حقوق زنان دشمنان کشور یا همان گرگها را متوجه اینها کنند، انطباق دارد. آنهایی که از آن طرف به فکر گرفتن گرینکارت، اقامت و منافع مادیشان بودند. به نظرم این اطلاق کاملاً بر کنش و واکنش خائنین به مردم و کشور و دشمنان همیشگی ایران تطابق داشت، برای همین این اسم را برای مستند انتخاب کردیم. فرم روایی شما در این مستند به شکل مستقیمگویی و رفتن به دل ماجرا و بررسی روند اتفاقات است یا اینکه شیوه دیگری را انتخاب کردهاید؟
ما در این مستند اصلاً مستقیم به سراغ مسئله فتنه سال گذشته و افراد اصلی و گرداننده آن نرفتیم و در کل مستند شاید به اندازه ۲۰ تا ۳۰ ثانیه به فتنه سال گذشته اشاره مستقیم داریم که آن هم صرفاً در تیتراژ پایانی کار است. در واقع تمام ۵۰ دقیقه کل این مستند، مقدمهای برای این تیتراژ ۲۰ ثانیهای پایانی بود. منظورتان این است که مستند رقصنده با گرگ، مقدمهای طولانی برای تیتراژ ۲۰ ثانیهای آخر آن است؟
دقیقاً، همه کار مقدمه و پیشزمینه گفتن ۲۰ ثانیه آخر است. از همان ابتدا چنین تصمیمی داشتید؟
وقتی ما این نکته را با دوستانمان مطرح کردیم بنا داشتیم دوربین و زاویه نگاه مستند را از جمهوری اسلامی فراتر ببریم و تصویر دوربینمان را لانگشات کنیم و تا حد ممکن بالا ببریم، چون بحث ما این نبود که مثلاً فلان شخص با جمهوری اسلامی یا نوع حکومت مشکل دارد، بلکه بحث این بود که این کلاغها با اصل ایران مشکل دارند و به همین خاطر با گرگها همداستان شدند. ما معتقدیم کسانی که حتی با نوع حکومت هم مشکل دارند، هرگز با تجزیه و اشغال ایران موافق نیستند و به هیچ عنوان با این افراد که در حال ایرانفروشی هستند، نه مخالفت با جمهوری اسلامی، همراه نمیشوند. سیر قصه ما هم این بود تا نمونههای تاریخی مشابه اینگونه وطنفروشیها و بازیهای رسانهای را که امریکا به راه میاندازد به مخاطب یادآوری کنیم و این چیز خیلی عجیب و غریبی هم نیست، چون از مسئله جنگ خلیج فارس و دروغهای امریکا و غربیها برای حمله به کشورهای منطقه سالهای زیادی نمیگذرد. این بازی اپوزیسیون کشورمان در جریان فتنه سال گذشته دقیقاً نعل به نعل اتفاقاتی است که در گذشته رخ داده و به جلو رفته و ما هم در مستند رقصنده با گرگ، صرفاً با یادآوری این تحرکات و سناریوی تکراری آن سعی کردیم مراحل خیانت این افراد را که در برخی کشورهای دیگر شکل گرفته است به مخاطبان یادآوری کنیم تا نسبت به همراهی کلاغها و گرگها با رویکرد منطقی و عقلانیتری نگاه کنند، چون همانطور که گفتم کلاغها برای منافع خودشان گرگها را به سراغ طعمه میبرند، نه دوستی با گرگها. اساساً ذات یک اثر مستند پرداختن مستقیم به اصل سوژه انتخابی است، اما پرداخت شما به این سوژه به نوعی غیرمستقیم و دراماتیزه شده، علت انتخاب این رویکرد روایی چه چیزی بود؟
در وهله اول این مسئله به نگاه کارگردان برمیگردد، ضمن اینکه سلیقه خود من در فیلم دیدن اینگونه است که مایل نیستم فیلمساز همه چیز را در اختیار من بگذارد و توضیح بدهد، بلکه دوست دارم بخشهایی از ماجرا را خودم کشف کنم و خیلی مستقیمگویی را دوست ندارم. در مستندهایی که کار میکنم، سعی میکنم تا جایی که قصه آسیب نخورد این روش را پیاده کنم. نمیخواهم سرراست به مخاطب بگویم که چه اتفاقی افتاده است.
طیف مخاطب این مستند چه افرادی هستند؟
واقعیت این است که طیف مخاطب این مستند صرفاً افراد بهاصطلاح ولایتمدار و حزباللهی نیستند، بلکه ما طیف خاکستری جامعه را به عنوان مخاطب اصلی کار در نظر گرفتیم و حتی میتوانم بگویم که ممکن است بخشی از کسانی که تفکرات تندتر و حتی معاند هم دارند را شامل شود، چون ما صرفاً به گفتن و روایت سیر حوادث تاریخی پرداختیم و آنها را تایملاین کردیم بدون اینکه تفسیر یا تأویل یا تحلیلی از آنها داشته باشیم. دقیقاً وقایع را روایت میکنیم و نهایتاً در انتهای کار میرسیم به همان ۲۰ ثانیه تیتراژ که به اتفاقات داخل کشور خودمان میپردازد. در واقع به نظرم این درستترین شیوه روایت برای مستند «رقصنده با گرگ» بود.
سایر اخبار این روزنامه
سفرای ایران و پاکستان به محل مأموریت باز میگردند
امریکا پاسخ قدرتنمایی یمن را با اتهام تروریسم داد!
هدف دولت سامان دادن کارهای نیمهتمام است
اعتدالیون اصرار دارند برای انتخابات فهرست بدهند
سفرهای خارجی را مدیریت کنید
متهمان نمک خوردند و نمکدان شکستند
مقدمهای برای تیتراژ آخر!
انهدام اهداف متخاصم با سامانههای بومی
تلاش برای افزایش حضور زنان در مجلس آینده
دستگیری تعدادی از سرکردگان داعش