ترویج الگو برای کاهش آسیب 

 روز گذشته در صفحه پایداری روزنامه گفت‌و‌گویی درباره مادر شهیدی منتشرشد که مایه شگفتی است؛ شگفتی از مادری که به مدت ۳۰ سال و هر روز بر سر مزار فرزند شهیدش در گلزار شهدای اصفهان حاضر شد. مادر شهید مسعود آخوندی از زمان وداع با تنها فرزندش تا زمان وداع زندگی، نتوانسته بود فراق او را تحمل کند. یک طرف پایمردی تنها فرزند یک خانواده است که فداکاری او با شهادتش ثبت می‌شود و سوی دیگر رشادت مادری است که هم داغ از دست دادن را تحمل کرده و هم به مدت ۳۰ سال رنج سفری هر روزه را به جان خریده است. شاید اگر این اتفاق در جای دیگری از دنیا رقم می‌خورد، قابی ماندگار از شجاعت حقیقی مادر و فرزند نمایش داده می‌شد و روزی در تقویم به نام‌شان ثبت یا مجسمه فداکاری مادران ساخته می‌شد. ترویج شجاعت و فداکاری‌هایی که مردم نسبت به یکدیگر انجام می‌دهند، یکی از جلوه‌های ماندگاری است که هم می‌شود به آن افتخار و هم آن را به عنوان الگو به جامعه معرفی کرد. شبی که زنده‌یاد ریزعلی خواجوی یا همان دهقان فداکار کتاب سوم ابتدایی متوجه ریزش سنگ‌روی خط‌آهن شد و با مشعل روشنی که با پیراهنش ساخته بود به سمت قطار دوید و جان مسافران را نجات داد، به چیزی جز نجات زندگی مسافران قطار فکر نکرد. در جامعه هموطنان بسیاری مثل مادر شهید آخوندی یا زنده‌یاد ریزعلی خواجوی بوده و هستند که داستان فداکاری‌شان به رسانه‌ها هم راه پیدا نمی‌کند. همه آن‌ها در یک موضوع باهم مشترک هستند و آن اینکه نسبت به اتفاق‌هایی که پیرامون‌شان رقم می‌خورد بی‌تفاوت نیستند و نسبت به از دست رفتن جان و مال دیگران احساس مسئولیت می‌کنند، حتی اگر این احساس مسئولیت به قیمت جان‌شان تمام شود. مهرماه دو سال قبل وقتی علی لندی، نوجوان ۱۴ ساله متوجه شد دو نفر از همسایه شان در آتش گرفتار شده‌اند، به دل آتش زد و توانست آن‌ها را نجات دهد، اما خودش به علت سوختگی شدید جانش را از دست داد.  نقطه مقابل این قهرمانان افرادی هستند که جز به منافع خودشان به چیز دیگری فکر نمی‌کنند و گاهی پا را از این موضوع فراتر می‌گذارند و به حقوق دیگران هم تعرض می‌کنند و آنقدر در این موضوع پیش می‌روند که برای عبرت دیگران به جامعه معرفی می‌شوند. آن‌ها مثل هر شهروند دیگری در جامعه زندگی می‌کنند، با این تفاوت که در فکرشان افکار پلیدی وجود دارد که با پیداکردن فرصت، آن را عملی می‌کنند. خفاش‌شب، بیجه و متهمانی از این دست در همین گروه قرار می‌گیرند. خفاش شب که سابقه ۹ قتل را در پرونده داشت تا زمانی که زنده بود یا سرقت می‌کرد یا مرتکب قتل می‌شد و آرامش را از جامعه سلب می‌کرد و از زمانی که بازداشت و بعد مجازات شد، مانند بسیاری از مجرمان دیگر بدنامی‌اش برای همیشه ماندگار شد.  جامعه در همه دوره‌های خود با ملایمات و ناملایمات بسیاری همراه بوده است و دفاع از حقوق یا خیانت به حقوق دیگران حتی در مناسبات اداری هم وجود داشته و دارد، حتی اگر به معرفی مدافعان و خائنان منجر نشود، با این حال اراده برای قرار گرفتن در مرز‌های تعیین‌شده بیش از آنکه به مناسبات سیاسی پیوند زده شود، به اختیار و اراده فردی مربوط است.  با این حال ساختار‌های فرهنگی جامعه باید نسبت به شناسایی و معرفی الگو‌هایی حقیقی که در جامعه وجود داشته و دارد، فعال باشند. این سال‌ها شاهدیم الگو‌هایی با نمایش شخصیت‌های ساختگی غرب به جامعه راه پیدا کرده و تصویر آن روی لباس و لوازم شخصی کودکان نقش بسته است؛ الگو‌هایی دروغین و ساختگی که پرخاشگری را شیوع داده و برای زدودن الگو‌های حقیقی به جامعه معرفی می‌شوند و مورد توجه هم قرار می‌گیرند.