نظام آموزشی به دنبال «حیثیت گمشده»
[سولماز خوان] اعلام نمرات واقعی دانشآموزان توسط عالیترین مقام وزارت آموزشوپرورش که از «اُفت کیفیت نظام آموزشی کشور» حکایت میکند، واکنشها و نگرانیهای بسیاری را از سوی کارشناسان امر تعلیم و تربیت به دنبال داشت؛ هرچند اعداد رسمی اعلامشده حاکی از آغاز روند نزولی نمرات از دهه گذشته است، اما به بحرانی در جامعه امروز تبدیل شده، بهطوری که بنابر اظهارات یک کارشناس امور آموزشی، شأن و جایگاه مدرسه که روزگاری محل و تضمینکننده آینده شغلی و زندگی افراد به شمار میرفت، زیر سوال رفته و حالا همه به دنبال کسب این «حیثیت گمشده» هستند.
به گزارش «شهروند»، دستور رئیسجمهوری برای ارائه گزارشی از وضعیت آموزشی و نمرات دانشآموزان و اعلام رسمی و واقعی نمرات توسط وزیر آموزشوپرورش، تلنگری شد تا کنشگران اجتماعی و کارشناسان به بررسی ابعاد این واقعه و ارائه نظرات و راهکارها برای تقویت مدارس و کیفیت آموزش بالاخص در مدارس دولتی بپردازند.
چند ماه پیش بود که محسن زارعی، رئیس مرکز ارزشیابی و تضمین کیفیت نظام آموزشوپرورش، گزارشی درخصوص میانگین کشوری نمرات دانشآموزان پایه دوازدهم در امتحانات نهایی خردادماه سال ۱۴۰۲ اعلام کرد، بر این اساس میانگین کشوری نمرات دانشآموزان در امتحانات نهایی خرداد ۱۴۰۲ در رشته تجربی ۱۱.۲۳، رشته ریاضی ۱۰.۷۹، رشته انسانی ۸.۷۵ و در رشته معارف ۱۰.۵۶ بود؛ نمراتی که در آن رشته انسانی مردود شده بود!
اما وزیر آموزشوپرورش در جدیدترین و آخرین نمره اعلامی، وضعیت واقعی معدل دانشآموزان کشور در تمامی مقاطع تحصیلی را اینگونه بیان کرد: «در دوره ابتدایی، ارزشیابی توصیفی است و معدل نداریم. در دوره متوسطه اول معدل پایه هفتم ۱۶.۹۴، پایه هشتم ۱۶.۸۵ و پایه نهم ۱۶.۸۹ است. در پایه دهم معدل دانشآموزان رشته تجربی ۱۵.۶۲، رشته ریاضی ۱۶.۹، علومانسانی ۱۳.۸۴ و علوم و معارف اسلامی ۱۵.۸۴ است. در پایه دهم معدل دانشآموزان رشته ریاضی ۱۵، تجربی ۱۵.۶۱، علومانسانی ۱۳.۸۸ و معارف اسلامی ۱۵.۱۶ است، این موارد که «معدل کل» است، نمرات واقعی دانشآموزان کشور است و ماجرای معدل کتبی تفاوتهایی دارد.»
با دکتر محمد حسنی، استاد دانشگاه و کارشناس امور آموزشی و تربیتی، درخصوص چرایی افت نمرات در سالهای گذشته و وضعیتی که امروز دچار آن شدهایم، به گفتوگو نشستیم و او ضمن برشمردن دلایل افت نمرات و معدل دانشآموزان به تحلیل جامعهشناختی این موضوع پرداخت.
هشدار؛ روند رو به جلو «فقر یادگیری» و تحلیل توان نظام آموزشی
این کارشناس با استناد به برخی شواهد بیان میکند که کاهش کیفیت و کمیت یادگیری در حال وقوع و «فقریادگیری» در جامعه روزبهروز در حال افزایش است. کاهش یادگیری از سالهای گذشته به نحو مستمر و پیشرونده آغاز شده و در حال حاضر نمودی جدی یافته است. در زمانهای گذشته که باید جدی با این مسئله برخورد میشد، حاکمیت، جامعه و کنشگران اجتماعی آنچنان که باید ورود و برخوردی نداشتهاند و در حال حاضر زنگ هشدار آن به صدا درآمده است.
این کارشناس که معتقد است سالهاست به طوری مستمر توان نظام آموزشی به صورتی پنهان تحلیل رفته و حالا این موضوع آشکار شده و خودش را نشان میدهد، با ابراز نگرانی از روند کاهشی و افت آموزش مدرسهای و تحصیلات عمومی میگوید: «این امر کنشگران و فعالان اجتماعی را نگران کرده، زیرا ارزشهای اجتماعی و فرهنگی آموزش عمومی و مدرسهای در توسعه و پیشرفت جامعه بسیار تاثیرگذارند، از اینرو، این نگرانی بجا و ارزشمند است.»
ردپای «شکاف طبقاتی» در «شکاف آموزشی»
حسنی در عین حال که میگوید عملکرد نظام آموزش عمومی یا مدرسهای را نباید صرفا در چند نمره خلاصه کرد، تاکید میکند: «آموزش عمومی دارای کارکردهای مختلف و اصطلاحا چندساحتی است، لذا باید در ساحتهای مختلف زندگی کودکان اعم از دینی، اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی، هنری، زیستی و... تاثیرگذار باشد، بنابراین اینکه فقط به چند نمره متمرکز شویم، به نوعی مغالطهکردن است، چراکه عملکرد نظام تربیت رسمی باید وسیع و کلان باشد، پس این معیار برای تعیین اثربخشی نظام آموزشی کافی نیست، در این راستا نیازمند ابزار و معیارهای کیفیتر و عمیقتری هستیم.»
او ادامه میدهد: «در حال حاضر، تنها سنجش عملکرد نظام آموزشی ما آزمونهای «تیمز» و «پرلز» (اندازهگیری و بررسی عملکرد دانشآموزان در سه درس ریاضی، علوم و خواندن) و دیگری نیز آزمونهای نهایی است که فعلا در سال آخر دبیرستان و طی سالهای آتی به پایههای دهم و یازدهم تسری خواهد یافت. هرچند این سنجشها میتواند یک شاخص باشد، اما همه شاخصهای لازم برای سنجش عملکرد نظام آموزشی را ندارند.»
او در عین حال میافزاید: «نمونه مطالعاتی تیمز و پرلز حاکی است مدارسی در کشور داریم که تمام دانشآموزان آنها زیر میانگین جهانی نمره گرفتهاند، از طرف دیگر، حتی مدارسی داریم که تمامی دانشآموزان بالای میانگین جهانی نمره کسب کردهاند که البته جزو مدارس خوب هستند، این در حالی است که شاهدیم شکاف طبقاتی وارد شکاف آموزشی ما شده و روزبهروز در حال افزایش است.»
این کارشناس آموزشی با بیان اینکه مدارس دولتی، حاشیهای و روستایی مدام در معرض این افت نمرات و معدل هستند، میگوید: «در تهران کلاسهایی با تراکم جمعیتی ۴۵ نفره داریم، مطمئن باشید که در چنین کلاسهایی درگیری دانشآموزان برای یادگیری مطلوب نیست؛ این کلاسها حتما باید علاوه بر معلم، معلمیار هم داشته باشند تا یاددهی و در نتیجه، یادگیری مطلوب رخ دهد.»
آموزشوپرورش تاکنون در این آزمون شرکت نداشته است
او با تاکید بر اینکه بسیاری از آثار اجتماعی و پیامدهای بلندمدت آموزشوپرورش قابل سنجش نیست، شاخصهای اندازهگیری این عملکرد در دنیا و ایران را مورد نقد قرار میدهد و در عین حال میگوید: «آزمونی دیگر در دنیا مرسوم است با عنوان «پیزا» که برنامه بینالمللی برای ارزیابی دانشآموزان است. این آزمون توسط سازمان همکاری و توسعه اقتصادی با هدف ارزیابی سیستم آموزشی کشورهای مختلف در آمادهسازی دانشآموزان برای پس از دوران تحصیل است. در واقع این آزمونی پیشرفته برای بررسی عملکرد نظام آموزشی در شایستگیهای کلیدی و حساسی به شمار میرود که دانشآموزان در زندگی اجتماعی نیاز دارند. اما این آزمون تاکنون در ایران برگزار نشده و لازمه این کار عضویت ایران در آن و پرداخت حق عضویت است که فعلا آموزشوپرورش این کار را نکرده، زیرا مشارکت ما در آزمونهای تیمز و پرلز با مشکلات زیادی روبهرو است.»
افت نمرات و معدل دانشآموزان؛ داستانی که انتهایی برایش نیست!
این کارشناس مسائل آموزشی و تربیتی درخصوص اظهارات وزیر آموزشوپرورش مبنی بر اینکه «حتما در امتحانات نهایی سال آینده هم کاهش نمره را خواهیم داشت»، با تایید این گفته دلایل مربوطه را اینگونه بیان میکند: «بله، شاهد این افت در سال آینده هم خواهیم بود، چراکه قدرت و توانایی نظام آموزشی در این سالها کاهشی بوده، پس قطعا خروجی آن هم به همین ترتیب ادامه خواهد داشت و چیزی نیست که در لحظه بتوان آن را متوقف کرد یا جلویش را گرفت؛ کلید برق نیست تا بتوانیم آن را خاموش کنیم. آثار تعلیم و تربیت ماندگار است و تغییرات آن دیر ظاهر میشود، حتی اگر تغییرات جدی هم ایجاد کنیم، تا آثار قبلی خارج و قابل دیدن و رویت باشد، زمانبر است، بنابراین کاهش نمرات در سالهای آتی امری طبیعی و ادامهدار خواهد بود. این در حالی است که توانایی نظام آموزشی ما بنابر دلایلی رو به کاهش نهاده شده و بازسازی سیستم آن بسیار زمانبر است.»
«مدرسه برو تا کارهای شوی»؛ مدارس هنوز این جایگاه را دارند؟
این کارشناس امور آموزشی و تربیتی در بررسی جامعهشناختی افت نمرات و معدل دانشآموزان به نکته دیگری اشاره کرد و آن «جایگاه و شأن تربیت مدرسهای در نظام اجتماعی ایران» است و در اینباره میگوید: «در بررسی کارکرد و عملکرد نظام آموزشی ما فقط به عملکرد دانشآموزان میپردازیم، یعنی انتظار داریم این نظام آموزشی به روی کودکان تاثیر بگذارد و سپس این تاثیر را با برگزاری آزمونهایی اندازهگیری میکنیم. این در حالی است که صرفا سازوکارهای آموزشی، کلاس درس، برنامه درسی، معلم، مدرسه و کتب درسی و کمکآموزشی و... را ملاک قرار میدهیم، هرچند اینها لازم هستند، اما کافی نیست. باید بررسی کنیم که یادگیرندگان(دانشآموزان) چه نگاهی به «جایگاه و شأن مدرسه» دارند.»
او در تشریح این موضوع ادامه میدهد: «شأن اجتماعی مدرسه بعد از دارالفنون خود را اینگونه نشان داد که تحصیلات میتواند باعث کسب موقعیتهای اجتماعی و زندگی بهتر شود، به طوری که کمکم بین مردم جا افتاد که «مدرسه برو تا کارهای شوی». در حال حاضر، هرچند عدهای به این جریان اعتقاد دارند، اما باید بپذیریم این رابطه مدرسه رفتن و کارهایشدن آرامآرام در جامعه ضعیف شده، طوری که خیلیها مدعیاند «عدهای مدرسه نرفتهاند، اما کارهای شدهاند» و از این دست اظهار نظرها در شبکههای اجتماعی به وفور در حال دستبهدست شدن و تبدیلشدن به باوری عمومی است. این خودبهخود بر رفتار تحصیلی دانشآموزان در کلاس درس تاثیرگذار است، اما میبینیم این موضوع در تحلیلها مورد غفلت واقع شده و در نتیجه انگشت اتهام را فقط به سمت سیستم آموزشی میگیریم. به سخن دیگر عوامل اجتماعی تاثیرگذار در عملکرد یادگیری دانشآموزان را نباید نادیده گرفت.»
اجرای نمایش «یادگیری»
او عامل دخیل دیگر در افت نمرات دانشآموزان را غیرحضوریشدن مدارس به دنبال شیوع کرونا دانسته و در اینخصوص نیز اظهار میکند: «شواهد جهانی نشان میدهد کرونا باعث افت یادگیری دانشآموزان در سراسر جهان شد، چراکه یادگیری مدرسهای مستلزم درگیری و مواجهه رودرروی معلم و دانشآموز است، لذا هرچه این فاصله معلم و دانشآموز بیشتر شود، کیفیت یادگیری کاهش پیدا میکند.»
حسنی ادامه میدهد: «در دوران کرونا و در شرایط آموزش مجازی، معلم نمیتوانست از پشت مانیتور لپتاپ و گوشی درگیری مناسبی را در فعالیتهای یادگیری با دانشآموزان ایجاد کند، لذا ما شاهد رخوت و افت و رهاشدگی یادگیری مدرسهای و همچنین تشکیل «نمایش یادگیری» بودیم، یعنی برخی به جای اینکه یاد بگیرند، صرفا نمایشی از آن را گزارش میدادند که مثلا در حال یادگیری هستند، حال آنکه یا در حال چرتزدن یا چتکردن با دیگران بودند و... اینها حقایق دوران کروناست که تاثیرش را بر فرهنگ یادگیری و کیفیت یادگیری دانشآموزان گذاشت و پیامدهایش حالا نمایان شده است. شوربختانه حالا حالاها این داستان ادامه دارد و آثار این غیرحضوریشدن در دوران کرونا در سالهای پیشرو همراه دانشآموزان به پیش میرود و ما با نسلی روبهرو هستیم که زمینههای یادگیریشان ضعیف شکل گرفته و این حرفی درست است.»
تفاوت فاحش آموزش در مدارس دولتی و غیردولتی
او در ادامه این گفتوگو اشارهای هم به بحث کنکور و رتبههای برتر میکند و میگوید: «نتایج کنکور حاکی از تفاوت فاحش و نگرانکننده آموزش در مدارس دولتی و سایر مدارس است و دادههای آماری مختلف هم این موضوع را تایید میکنند. این نشان میدهد چون تعداد زیادی از دانشآموزان کشور در مدارس دولتی درس میخوانند، در معرض افت یادگیری و افت تحصیلی هستند. کاهش کیفیت یادگیری موجب کاهش معدل کل دانشآموزان کشور میشود. نتیجه این تفاوت در ورود به دانشگاهها خودش را بهخوبی نشان داده است، چراکه درصد زیادی از کسانی که در دانشگاههای خوب درس میخوانند، از خانوادههای مرفه هستند؛ این واقعیتها نگرانیها را افزایش میدهد.»
حسنی که معتقد است آزمون کنکور نمیتواند همه عملکرد دانشآموزان را اندازهگیری کند، میگوید: «البته به دلیل عدماستفاده از سنجههای دقیق و علمی برای رصد عملکرد دانشآموزان و برای جبران ضعف آزمون کنکور مجبوریم عملکرد دانشآموزان را در آزمونهای کتبی ببینیم و سراغ عملکرد سه ساله دانشآموزان دبیرستان برویم، اما با این کار هم ممکن است «کارتلهای شبیهساز کنکور» اینبار تبدیل به «کارتلهای آزمونهای کتبی نهایی» شوند و باز هم پای پول در دوره متوسطه دوم پیش آید، لذا خانوادههایی که از منظر مالی ضعیف هستند، نمیتوانند کودکان خود را حمایت و در چنین کلاسهایی ثبتنام کنند.»
او ادامه میدهد: «در عین حال باید توجه داشت چون منابع و امکانات کیفی آموزشی به نحو نسبتا برابر در کشور توزیع نشده است و گروهی از دانشآموزان در مناطق محروم و کمبرخوردار زندگی میکنند، لذا استفاده از مقیاس یکسان هم «عالانه» نخواهد بود. راهکار این موضوع هم سهمیهبندیکردن مناطق است، به طوری که شهرستانهایی که سطح اقتصادی و اجتماعی پایینتری دارند، در یک گروه قرار بگیرند و بچههای این مناطق با هم رقابت کنند و آنهایی که در مناطق برخوردارتر زندگی میکنند نیز با هم رقابت کرده و سنجیده شوند، بنابراین سنجش عادلانه برای گزینشهای مختلف کار بسیار سخت و پیچیدهای است، اما باید با صورتبندی چارچوبهای نظری و مفهومی مناسب برای سنجشها در مسیر سنجش عادلانه طی طریق کرد.»
سطوح پایین یاددهی و یادگیری در کشور
حسنی با اشاره به افت نمرات امتحانات نهایی دانشآموزان در آزمون نهایی امسال بیان داشت: «این امر عوامل مختلفی میتواند داشته باشد، یکی از دلایلش این است که آزمونهای امسال از سنجش سطوح پایین اهداف فاصله گرفته و به اهداف سطوح بالاتر توجه کرده است.» او خاطرنشان میکند: «با افزایش سطح کیفی سوالات، نمرات کاهش خواهد یافت؛ این اتفاق جدیدی نیست، بلکه سطح آزمون برگزاری تغییر کرده است و این نمرات نشان میدهد در کشور ما یاددهی و یادگیری، ناظر به سطوح پایین اهداف یادگیری است.»
سه راهکار کیفیسازی مدارس
«کیفیسازی مدارس»، واژهای که مسئولان آموزشوپرورش چندی است به وفور از آن استفاده میکنند، اما حسنی دستیابی به این امر را مستلزم دستکاری در سه متغیر کلان میداند و میگوید: «یکی از عوامل دستیابی به کیفیت، دستکاری زمینه و بافت اجتماعی است که آموزشوپرورش نمیتواند این عامل را چندان دستکاری کند، چراکه خانوادهها و سمنهای مردمنهاد باید ورود و کمک کنند تا به این ترتیب شأن مدرسه بالا برود. معتقدم مدرسه الان در وضعیتی مخاطرهآمیز است.»
او در ادامه با استناد به تحقیقی که جدیدا در دوره ابتدایی انجام داده است، میافزاید: «با این تحقیق متوجه شدیم شأن مدرسه رو به نزول است؛ تمامی تقصیرها هم به گردن آموزشوپرورش نیست و همانگونه که گفتم برای خلاصی و روند کاهشی شأن اجتماعی مدرسه، نیازمند کمک دولت، دستگاههای ذینفع، مردم و سمنها هستیم و همچنین قوانین حمایتکننده ناظر بر توانمندسازی آموزشوپرورش را نیز نیاز داریم.»
این کارشناس عامل دوم برای دستیابی به کیفیسازی مدارس را توجه به «درونداد» یعنی امکانات و منابع اعم از فضای فیزیکی، تجهیزات مدرسه، برنامه درسی و کتاب درسی و معلم دانست و تاکید میکند: «پس آموزشوپرورش برای بهبود وضعیت معلمان باید روی توانایی پداگوژیک معلمان و مهارتهای پداگوژیکی (تکنیکهای آموزش و یادگیری) آنها کار کند که این امری زمانبر و هزینهبر است، اما مهم این است که بتوان این درونداد را به نحوی برابر در سراسر کشور توزیع کرد. در کنار این امر منعطفکردن اجرای برنامه درسی هم میتواند بسیار کمککننده باشد.»
او در پایان، سومین و آخرین عامل برای کیفیسازی مدارس را اصلاح فرآیندها خوانده و میگوید: «باید کاری کنیم کودکان درگیر یادگیری شوند و محتوای کتب درسی، حجم و چگالی مضامین باید مورد توجه قرار گیرد. اگر بتوانیم برنامههای درسی را منعطف کنیم و به مدیران و مدارس استقلال بدهیم تا برنامهریزی موردی برای مدرسه خود داشته باشند، میتوانیم شاهد اصلاح و بهبود فرآیندهای یاددهی و یادگیری در مدارس باشیم که همه اینها نیازمند برنامهریزی جامعی است.»
استخدامهایی که گریبان آموزشوپرورش را گرفت
حسنی، استاد امور آموزشی معتقد است که خروج از این وضعیت به تنهایی کار آموزشوپرورش نیست، همچنین از مصوبات مجلس برای استخدام معلمان با صلاحیتهای پایین در آموزشوپرورش انتقاد میکند و میافزاید: «واقعیت این است که علیرغم انتظاراتی که از آموزشوپرورش میرود، این وزارتخانه به تنهایی از پس انجام این کار برنمیآید. بودجه و حمایت نهادهای جانبی آنگونه که باید نیست. در دورههایی مجلس قوانینی تصویب کرد که بر ضد نظام آموزشی بود و همینها باعث کاهش قدرت آموزشوپرورش شد؛ از جمله استخدام حقالتدریسیها، نهضتیها و... بعد از اعتراضشان بود؛ هرچه آموزشوپرورش فریاد میزد این نیروها در سطح استانداردهای من نیستند و سن بالایی دارند و آموزش کافی ندیدهاند و... گوش شنوایی وجود نداشت و نهایتا هم استخدام شدند، به این ترتیب یکباره حجم عظیمی از نیروهایی که صلاحیت کافی برای معلمی نداشتند، وارد مدارس شدند و این امر به مرور باعث افت آموزشی شد. جریانهای استخدام سریع چند سال اخیر برای رفع کمبود معلم هم همین عواقب را بر جای خواهد گذاشت، لذا تنها آموزشوپرورش در این میانه مقصر نیست؛ آموزشوپرورش یک نهاد عمومی است و بقیه نهادهای اجتماعی باید پشتیبانش باشند و کمکش کنند وگرنه هر روز ضعیفتر میشود.»