روزنامه جوان
1402/11/10
مسئولان در حوادث دست و پاگیر آتشنشانان میشوند!
یک تکتیرانداز آموزشدیده میتواند حریف یک گروهان سربازی باشد که دورههای تخصصی و آموزشی را سپری نکرده باشند، با این حال همین تکتیرانداز باید در شرایطی باشد که هنگامی که دست به ماشه میبرد، اطرافیانش مخل کارش نباشند. وضعیت آتشنشان هنگام انجام عملیات امداد و نجات بیشباهت به تیرانداز آموزشدیده نیست. روز گذشته جلال ملکی، معاون اجتماعی و سخنگوی سازمان آتشنشانی تهران فرصتی را فراهم کرد خبرنگاران حوزه حوادث از مجموعه آموزشی این سازمان بازدید کنند که به ذکر چند نکته در این باره اشاره میکنم. یک- هر آتشنشان پیش از اینکه راهی عملیات شود، از گزارههای دشواری عبور میکند تا در حوادث برقگرفتگی در نقش تکنیسین برق، در عملیات نجات از ارتفاع در نقش کوهنورد، در واژگونی و سوانح رانندگی در نقش متخصص فنی، در حادثه گازگرفتگی در نقش تکنیسین گاز، هنگام ریزش آوار در نقش معمار یا مهندس سازه و در هر حادثهای که امکان بروز دارد، با کسب آموزشهای دشوار در نقش کارشناس همان حوزه عمل کند. هر آتشنشان که راهی عملیات میشود، انگارهای جز عملیات نجات ندارد. او پیش از عملیات مهارتهای لازم برای عملیات امداد و نجات را سپری کرده است، بنابراین جامعه باید به این باور برسد در پس هر آتشنشان، مهارت و آموزشهای زیادی وجود دارد که برای امداد و نجات به کار گرفته میشود. دو - مسئولان یکی از مهمترین ابزارهای دستوپاگیر مهم در عملیاتهای امداد و نجات آتشنشانی هستند. ما همواره در جریان حوادث بزرگ مثل آتشسوزی بیمارستان گاندی، متروپل، پلاسکو و حوادثی که اتفاق میافتد، شاهدیم بعد از هر حادثه، تیمهایی گسترده از مسئولان برای بازدید راهی محل میشوند. اگر آنها عقده دیدهشدن در رسانهها را نداشته باشند، مطمئن باشند حضورشان مخل عملیات امداد و نجات است. پلیس باید شرایط امنیتی برای حضور آنها را فراهم کند، بنابراین با حضور هر مسئول تیمهای امنیت و مراقبت هم باید در محل حاضر شوند. همینطور محدودیتهای رفتوآمد هم در محل برقرار میشود و مهمتر از همه توجه فرماندهان میدان که باید متوجه نیروهای تحت امرشان باشند، برای پاسخگویی از وضعیت موجود به سمت مسئولان جلب میشوند. سوی دیگر عملیات، افراد گرفتارشده میان دود و آتش هستند که مرگ و زندگی آنها به ثانیه بند است که این گونه از دست میرود. مسئولان در همه دولتها اگر میخواهند قدردان نیروهای امداد باشند، بعد از حادثه هم میتوانند راهی ایستگاههای آتشنشانی شوند و از تلاش امدادگران قدردانی یا در بهترین حالت به وظایف قانونیشان عمل کنند تا در ترکفعلهایشان این حوادث بروز پیدا نکند. اگر هم نیاز به توضیح درباره حادثه رویداده باشد، خوشبختانه آتشنشانی تهران سخنگویی توانا دارد که هیچ سازمان دیگری در کشور مثل آن را ندارد که در هر ساعت از شبانهروز و حتی در دل عملیات هم به خبرنگاران پاسخ میدهد و میتوانند توضیحات حادثه را از او مطالبه کنند. سه - سکوت مهمترین نیاز امدادگران برای عملیاتهای امداد و نجات است. یکی از مربیان آموزش برایمان توضیح داد که وقتی تیمهای آتشنشان از خارج برای پشتیبانی وارد ایران میشوند، فقط نیمههای شب وارد عملیات امداد و نجات میشوند. علتش این است که هجوم مردم عملیات امداد را مختل میکند. اگر همه جا در سکوت باشد، امدادگرانی که خود را به زیر آوار رساندهاند، در همان سکوت قادرند صدای نفس کشیدن مصدوم را بشنوند، اما در هیاهوی ایجادشده این امکان وجود ندارد. حالا بیاییم و وضعیت موجود را با وضعیت ایدهآل بررسی و برای رسیدن به آن تلاش کنیم. چهار- کمتر اتفاقی در تهران یا هر جای دیگری روی میدهد که بیاحتیاطی چاشنی آن نباشد. ریزش ساختمانهای ناایمن به دلیل بیاحتیاطیهای صورتگرفته در ایمنکردن آن است. بیمارستان گاندی را بیاحتیاطی مدیران سرمایهدارش آتش زد، منتها زحمت آن به دوش آتشنشانان افتاد. اگر مدیرانش به اخطارهای آتشنشانی توجه کرده بودند، گردن کج نمیکردند و با پخش ویدئو برای آتش برافروختهشده تظلمخواهی نمیکردند. شاید بعضی هم باورشان این باشد که آتشنشان است دیگر، باید برود و به دل آتش بزند و جانش را هم به خطر بیندازد. شاید اینکه هر روز بر تعداد ایستگاههای آتشنشانی اضافه میشود، ناشی از خریت پنهان در همین باور باشد که به جای تأمل و هزینهکردن برای ایمنسازی و محافظت از جان دیگران، ترجیح میدهند یک گوشه بنشینند تا عدهای عملیات امداد را به صرف وظیفه ذاتیشان انجام دهند. پنج - هر بنایی که در شهر ساخته میشود، باید توان مراقبت از خود و افرادی را که به آن رفتوآمد دارند، داشته باشد. دادستانها و مدیران شهری که بعد از حوادث در محل حاضر میشوند، باید قبل از بروز فجایع در این امر دخالت داشته باشند تا فرصتطلبان به ضرب رشوههای کلانی که میدهند و بناهای ناامنی که میسازند، برای مردم هزینه ایجاد نکنند. شش- هر آتشنشان با آموزشهایی که سپری میکند، یک نیروی کارآمد برای جامعه است، بنابراین آموزش از مؤثرترین ابزارهای لازم برای مدیریت بحران و پیشگیری از حوادثی است که هر لحظه امکان بروز دارد. همه ساله شهروندان بسیاری در جریان حوادث برقگرفتگی، گازگرفتگی، سقوط از ارتفاع، غرقشدگی، آتشسوزی و ریزش آوار جانشان را از دست میدهند که اگر این حوادث بازکاوی شود، مشخص میشود این افراد قربانی بیاحتیاطی ناشی از عدمفراگیری آموزش و مهارتهای مراقبتی هستند.
سایر اخبار این روزنامه
برگزاری ۵۰ هزار یادواره مردمپایه شهدا در سال جاری
شتاببخشی مقاومت اسلامی به تغییر در نظم جهانی
اعدام ۴ عضو تیم تروریستی موساد در ایران
نشتی در زنجیره تأمین دارو!
مادری در کشاکش مدرنیته و سنت
نمایش محصولات جهاد بزرگ
مسئولان در حوادث دست و پاگیر آتشنشانان میشوند!
باطلشدن ۱۰هزار معاینه فنی در تهران
درد زایمان «خاورمیانه بدون امریکا»
سازمان ثبت در عدلیه باشد منافع مردم بیشتر تأمین میشود
«زمان» بیارزشترین واژه برای مسئولان ورزش
مردم بلیتهای فجر را درو کردند
تجارت انرژی پوستاندازی میکند
تغییر اولویتهای نظام سلطه در انتخابات پیش رو
فرقههای دینستیز همه چیز جوانان را به خطر میاندازند