روزنامه اعتماد
1402/11/11
اندازه و مقياس شهر
هميشه اين پرسش مطرح است كه يك شهر چه جمعيتي بايد داشته باشد يا وسعتش چقدر بايد باشد. اين پرسش از اين جهت مهم است كه بسياري از امكانات و زيرساختها نيازمندِ حداقلي از جمعيت است. مثلا براي يك شهر پنجاه هزارنفري نميتوان بيمارستان تخصصي پيشنهاد كرد. در چنين شهر كوچكي نميتوان انتظار داشت دانشگاه جامع وجود داشته باشد و الي آخر. پس بايد بپذيريم كه سطحي از امكانات شهري در تناسب مستقيم با جمعيت و ساكنان شهر قرار دارد. به همين خاطر در كشورهاي پيشرفته اروپايي، ضمن پرهيز از توزيع نامتناسب جمعيت و رفتن به سمت كلانشهرها، برنامهريزيهاي خود را براي شهرهايي با متوسط جمعيت دو ميليون نفر تنظيم ميكنند. معتقدند براي چنين شهري صرفه اقتصادي مقتضي جهت تزريق سرمايه براي زيرساختهاي كامل وجود دارد، ضمن آنكه دچار تورم و تراكم جمعيتي بالا هم نيستند. در اروپا به تعداد كمتر از انگشتان دو دست ميتوان شهر بالاي دو، سه ميليون نفر جمعيت سراغ گرفت. الان شهرهاي پرجمعيت و متراكم بيشتر در چين و ژاپن هستند تا در اروپا. اگر به ليست شهرهاي «سرزنده» جهان در هر سال نگاه كنيم، در ميان ده شهر برتر جهاني، شايد دو يا سه شهر بالاي دو ميليون نفر هستند. مثل ملبورن، وين و تورنتو. بقيه زير دوميليون نفر جمعيت دارند. با اين تصوير، نكته مهمي كه در ارتباط با امكانات و خدمات شهري و اجتماعي در اين شهرهاي با جمعيت متوسط مطرح است، كيفيت اين خدمات است نه كميت آنها. تصورش ساده استكه چرا معتبرترين فستيوالهاي هنري اروپا در شهرهاي كوچك يا متوسط هستند. قابل تامل است كه شهرهاي كوچكي در سوييس و فرانسه و جاهاي ديگر ميزبان دفاتر و مراكز جهاني سازمان ملل و امثال آنها هستند. شايسته توجه است كه طرحهاي ناب شهرسازي به ويژه شهرسازي پيادهمحور در شهرهاي متوسط اروپا تدوين و اجرايي ميشوند تا در چند كلانشهر خاص. پس اگر كيفيت زيرساختها و خدمات در يك شهر به قدر كفايت باشد، اندازه و وسعت شهر معناي خاصي پيدا نميكند. وقتي در كشوري با هزار شهر رسمي در تقسيمات كشوري آن، بين ده تا پانزده درصد جمعيت كشور در يك شهر (پايتخت) زندگي ميكنند، معلوم است كه برنامه توزيع جمعيت درگير تمركزگرايي حاد است. در ايران، 23 درصد كل جمعيت كشور در هشت شهر ساكن هستند. تهران به تنهايي يك دهم كل كشور جمعيت دارد. اگر آمار رسمي ملاك باشد، در شرايطي كه كشور ايران 1148 شهر دارد. هشت شهر از اين تعداد حدود بيست ميليون نفر از جمعيت كشور را در خود جاي داده و حدود 65 ميليون نفر ديگر در 1140 شهر پراكنده هستند. طبيعي است اين ناترازي و عدم تناسب در توزيع جمعيت تبعات زيستمحيطي و اجتماعي زياد دارد، از آلودگي هوا تا بزهكاري اجتماعي و مشكلات اقتصادي.معمار و مدرس دانشگاه
سایر اخبار این روزنامه
براي پيشرفت اقتصادي
در پستو نميتوان با فساد مقابله كرد
از كف خيابان شروعكردم ولي براي هميشه اينجا نميمانم
داستان تنگناي رسيدن به روياي پزشكي
نسخه خطرناك «شاهينها» براي بايدن
مدل روسي توقف نوسان ارز
عدهای دوست ندارند چهره واقعی جامعه را در سینما ببینند
چاه ويل فرهنگ
ضرورت گفتوگوي فوري ايران و امريكا
نقدي بر مسووليت اجتماعي علم و دانشگاه
مسووليت اجتماعي عالم سياست اجتماعي
خطرات وظايف روزنامهنگاري
اكولوژي ماركس؟
در حسرت يك آدم برفي
اندازه و مقياس شهر
قتل و قاتل گاندي
چاه ويل فرهنگ
ضرورت گفتوگوي فوري ايران و امريكا
نقدي بر مسووليت اجتماعي علم و دانشگاه
مسووليت اجتماعي عالم سياست اجتماعي
درباره دروغ صدا و سيما عليه «اعتماد»