لزوم ترمیم واقعی دستمزد کارگران
مرتضی افقه
استاد اقتصاد دانشگاه چمران اهواز
تعیین حداقل دستمزد، متغیر حساسی است که شرایطِ هر دو طرف، یعنی نیروی کار و کارفرما، را باید در آن لحاظ کرد. در ابتدا باید تأکید کنم که امتیازِ افزایشِ حقوق کارگران، صرفا متوجه کارگران نیست و تولید و سودِ تولیدکننده نیز از آن منتفع خواهد شد. معمولا افزایش دستمزد را خیلیها از منظرِ کاهش فقر نگاه میکنند، در حالیکه افزایشِ حقوق کارگران در کنارِ اینکه ضرورتی برای تأمین نیازِ نیروی کار است، سبب بالا بردنِ قدرتِ خرید میشود و این خود به نفعِ تولیدکننده است، چراکه محصولاتی که تولید میکند به فروش میرسد. ضمن اینکه افزایش حقوق، انگیزهی نیروی کار و بهرهوری را بالا میبرد. از طرفی باید توجه داشت که افزایشِ دستمزد، در صنایع خرد و متوسط روی بالا رفتنِ هزینهها تأثیر میگذارد. اتفاقا همین بنگاههای خرد و متوسط از سیاستهای اقتصادی کلان و بیتدبیریها آسیب دیدهاند. در مقابل، افزایش دستمزد روی هزینهی تولیدِ صنایع بزرگ تأثیر چندانی ندارد. با توجه به این موضوع میتوان پیشنهاد داد که دستمزد برای صنایع بزرگی مثل صنایع فولاد، پتروشیمی و… بیش از نرخ تورم افزایش پیدا کند. در این صنایع میزان تولید و سود بالاست و تعداد کارکنان نیز نسبت به سرمایه کمتر است، پس افزایش دستمزدِ بالاتر تأثیری روی هزینههای تولیدِ این بنگاهها نمیگذارد. در مقابل، برای صنایع کوچک و متوسط میتوان دستمزد را به اندازهی نرخ تورم افزایش داد. تعیین دستمزد پایینتر از نرخ تورم حتی برای کارگرانِ صنایع کوچک و متوسط هم اشتباه است. دولت میتواند با دادنِ امتیازات، به تولیدکنندگان صنایع خرد و متوسط کمک کند و مانع افزایش هزینههای تولید شود. پس راهحل، حمایت از تولیدکنندگان کوچک است نه کاهشِ دستمزدِ کارگران به پایینتر از نرخ تورم. دولت خیلی روی تولید تأکید ندارد و چون افزایش دستمزد منجر به افزایشِ هزینههایش میشود، بیشتر به منافع خود نگاه میکند و در مذاکراتِ سه جانبه بیشتر طرفِ گروه کارفرمایی را میگیرد و بر کاهش حداقل دستمزد تأکید دارد. اما در اینجا باید مسئولیتِ دولت نسبت به کاهش فقر و تأثیرِ سیاستهایش بر افزایش فقر را گوشزد کنیم. دولت وعدههای بسیاری داده و چون عملی نشده، در بازار اعتنایی به وعدهها نمیشود. باید دید این افزایشها تا کی ادامه خواهد داشت آیا مقطعی است یا ادامهدار خواهد بود. برای پاسخ به این سوال باید دلایلِ این افزایشها را بررسی کرد. من ۴ دلیل برای این افزایشها میبینم؛ دو دلیلِ اول سنتی و علتش نزدیک شدن به ماه رمضان و ایام عید است که به شکل سنتی همواره در این دورهها قیمت کالاهای مصرفی افزایش پیدا میکند.البته مهمترین دلیلی که باعث افزایش پیش از موعدِ قیمتها شده، افزایش تنش در منطقه است؛ مشخص نیست این تنشها تا کی ادامه داشته باشد. در کنارِ این دلیلِ اصلی، انتخابات آمریکا و پیشتازیِ ترامپ در حزب جمهوریخواه نیز در افزایش نرخ ارز بیتاثیر نبوده است. به هر حال تجربهی ریاستجمهوری ترامپ خیلیها را نگران کرده و احتمال اینکه با روی کار آمدنش تحریمها بیشتر و تنگنا افزایش پیدا کند، بسیار است. در این وضعیت، احتمالا عدهای به دنبال خروج سرمایهشان از کشور هستند و این باعث افزایش نرخ ارز و به دنبالِ آن سبب استمرارِ افزایش نرخ تورم میشود.از آنجا که مشخص نیست این تنشها تا کی ادامه داشته باشد و همچنین انتخاباتِ آمریکا تا به نتیجه رسیدن زمان میبرد، من فکر نمیکنم افزایش قیمتها مقطعی باشد.