بنيانگذار انقلاب اسلامي كانون توجه روزنامه‌ها

گروه گزارش
فرداي ورود بنيانگذار انقلاب به تهران، جمعه بود و روزنامه‌ها تعطيل. همين موجب شد تا سخنراني امام خميني در بهشت ‌زهرا بازتاب كاملي در روزنامه‌ها نداشته باشد. خبرگزاري حكومتي پارس (ايرناي فعلي) سخنراني امام را در بهشت‌ زهرا در همان روز و فرداي آن بازتاب نداد و روز شنبه 14 بهمن، متن سخنراني را روي تلكس خبري خود برد. در اين خبر آمده: «امام خميني عصر پنجشنبه در يك سخنراني در گورستان بهشت زهرا در قطعه 17 با مردم سخن گفت.» كيهان، اطلاعات و آيندگان نيز انتشار متن كامل سخنان امام در روز ورود به ايران را گذاشته بودند براي شنبه؛ هر كدام تقريبا يك صفحه روزنامه را براي انتشار سخنان امام اختصاص داده بودند.
مگر ملت چه مي‌گويد كه وقتي صداي ملت درآمد، ظلم ادامه دارد
در ابتداي اين سخنراني، بنيانگذار انقلاب خطاب به مردم تسليت گفت: «ما در اين مدت مصيبت‌ها ديده‌ايم؛ مصيبت‌هاي بسيار بزرگ؛ بعضي پيروزي‌ها هم حاصل شده كه البته آن هم بزرگ بود. تسليت به زن‌هاي جوان مرده، مردهاي اولاد از دست داده، طفل‌هاي پدر از دست داده. من وقتي چشمم به بعضي از اينها كه اولاد خود را از دست داده‌اند، مي‌افتد، سنگيني بر دوشم پيدا مي‌شود كه نمي‌توانم تاب بياورم؛ من نمي‌توانم از عهده اين همه خسارت كه بر ملت وارد آمده، نائل بيايم.» امام در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به اعتراضات مردم تاكيد كرد: «مگر اين ملت چه مي‌گفت و چه مي‌گويد كه الان وقتي صداي ملت درآمد، قتل و ظلم و غارت ادامه دارد. ملت چه مي‌گفت كه مستوجب اين همه مصيبت بود. ملت ما ديگر مطلبش، اين بود كه اين سلطنت پهلوي از اول خلاف قانون بود.»


به چه حقي ملت 50 سال پيش سرنوشت ملت بعد را تعيين مي‌كند
بنيانگذار انقلاب در بخش ديگري از سخنان خود، با اشاره به روي كار آمدن رضاشاه گفت: «فرض مي‌كنيم كه يك ملتي همه راي دادند كه يك نفر سلطان باشد، بسيار خب، اينها از باب اينكه مسلط بر سرنوشت خودشان هستند، راي آنها براي آنها قابل عمل است لكن اگر ملتي راي دادند ولو تمام‌شان به اينكه عقاب اين سلطان هم سلطان باشد، به چه حقي ملت 50 سال پيش سرنوشت ملت بعد را تعيين مي‌كند. سرنوشت هر ملتي به دست خودش است...ما فرض مي‌كنيم كه اين سلطنت پهلوي، در زماني كه تاسيس شد، به اختيار مردم بود و مجلس موسسان را هم به اختيار مردم تاسيس كردند و اين اسباب اين مي‌شود كه بر فرض اينكه اين امر باطل، صحيح باشد، فقط رضاخان سلطان باشد، آن هم براي مردمي كه در آن زمان بودند. اما محمدرضا سلطان باشد بر آن مردمي كه بيشترشان بلكه الا بعض قليلي از آنها ادراك آن وقت را نكردند، چه حقي داشتند كه در آن زمان، سرنوشت ما را در اين زمان معين كنند....مگر پدرهاي ما ولي ما هستند كه در 80 يا 100 سال پيش، از اين سرنوشت ما را تعيين كنند....اين سلطنتي كه در آن وقت درست كرده بودند و مجلس موسسان هم، ما فرض كنيم كه صحيح بوده، اين ملتي كه سرنوشتش با خودش بايد باشد، در اين زمان مي‌گويد كه اين سلطان را نمي‌خواهيم.»
مجلسي كه بدون راي مردم تعيين شده، غيرقانوني است
انتقاد از نمايندگان مجلس شوراي ملي و نحوه انتخاب شدن آن، بخش ديگري از سخنان بنيانگذار انقلاب در بهشت زهرا بود: «شما مردمي كه در تهران سكونت داريد، از شما مي‌پرسم كه آيا شما كساني را كه در مجلسين هستند، شما اطلاع داشتيد كه خودتان اينها را تعيين كنيد؟ اكثر اين مردم، آيا كساني را كه در مجلس شورا يا سنا هستند، مي‌شناسند؟ اينها با زور و بدون اطلاع مردم تعيين شده‌اند. مجلسي كه بدون راي و بدون اطلاع و رضايت مردم تعيين شده، غيرقانوني است....دولتي كه از شاهي ناشي مي‌شود كه خودش و پدرش غيرقانوني است، مجلس و وكلا غيرقانوني هستند، خود اين دولت غيرقانوني است.»
50 سال است كه در اختناق به سر برده‌ايم
امام همچنين تاكيد كرد كه «اگر خداي نخواسته عمر سلطنت ادامه پيدا كرده بود، مخازن نفت ما را تمام كرده بود، زراعت ما را هم كه تمام كرده است.» بنيانگذار انقلاب درباره آزادي هم گفت: «ما 50 سال است كه در اختناق به سر برده‌ايم؛ نه مطبوعات داشته‌ايم و نه راديو و تلويزيون صحيح داشته‌ايم؛ نه خطيب مي‌توانست حرف بزند و نه اهل منبر.... خود اين آدم، دولت آن آدم، مجلس آن آدم، تمام اينها غيرقانوني است.» بخش ديگر، همان بخش معروف از سخنراني امام است: «من دولت تعيين مي‌كنم؛ من توي دهن اين دولت مي‌زنم. من دولت تعيين مي‌كنم. من به پشتيباني اين ملت، دولت تعيين مي‌كنم؛ به واسطه اينكه اين ملت مرا قبول دارد.»
نشست خبري امام
اما خبرگزاري پارس چند خبر را روي تلكس برد. مهم‌ترين خبر پارس، پيش‌خبر نشست خبري امام بود. طبق اين خبر امام 8 صبح شنبه 14 بهمن نشست خبري دارد. تيترهاي دو روزنامه عصر يعني كيهان و اطلاعات هم غالبا به نشست خبري صبح امام برمي‌گردد. اين نشست خبري صبح شنبه برگزار شد كه ابراهيم يزدي و صادق قطب‌زاده كنار امام كار ترجمه سخنان ايشان را به انگليسي و فرانسوي بر عهده داشتند. كيهان به نقل از امام نوشته: «كاري نكنيد كه مردم را به جهاد دعوت كنيم» و اين جمله را تيتر يك كرده است. مهم‌ترين سوالي كه از امام شد مربوط به اعضاي شوراي انقلاب بود كه اعلام شد اعضاي اين شورا تعيين شده‌اند. اين خبر را روزنامه اطلاعات به عنوان تيتر يك خود برگزيده بود.
از امام درباره شرايط ديدار با بختيار سوال شد كه امام همان موضع چند وقت قبل خود را داشت:« ملاقات را نمي‌پذيرم، مگر آنكه استعفا بدهد و كنار برود.» درباره تماس با رهبران ارتش نيز امام گفت كه «تماس في‌الجمله بوده است. اگر مقتضي بدانيم باز هم تماس حاصل مي‌كنيم. آنها را دعوت به صلاح خود و ملت مي‌كنيم و اميدواريم آنها هدايت شوند. ملت از آنها و آنها از ملت هستند...ما از ارتش مي‌خواهيم زودتر به ما متصل شود. ما مي‌خواهيم ارتش مستقل باشد و از قيد اجانب خارج شود. آزاد شود.»
دولت حق نظارت بر مطبوعات ندارد
همچنين يك خبرنگار نظر امام را درباره راديو و تلويزيون و مطبوعات جويا شد كه پاسخ گرفت: «نظر من راجع ‌به تلويزيون و مطبوعات اين است كه در خدمت ملت باشند؛ دولت‌ها حق هيچ نظارت ندارند. تاكنون دولت ايران و شاه سابق برخلاف اين عمل كردند. ملت را نمي‌شود تحميق كرد. دولت حق نظارت ندارد و شما بايد آزادانه كار كنيد و حق خود را بگيريد.» «سرنوشت اقليت‌هاي مذهبي در جمهوري اسلامي كه هميشه قسمتي از مبارزات بوده‌اند»؛ پرسشي بود كه از بنيانگذار انقلاب مطرح شد كه اينچنين پاسخ داده شد: «ما تمام ملت را از خودمان مي‌دانيم. ما برادرهاي اهل تسنن را از خودمان مي‌دانيم. ما با آنها برادر هستيم. هر چه براي خودمان مي‌خواهيم، براي آنها هم مي‌خواهيم. ما براي اقليت‌هاي مذهبي احترام قائليم. ما متاسفيم كه شاه سابق و دولت‌هاي او با اقليت‌ها بدرفتاري كرده‌اند. چنانچه با خود مذهبيون نيز بدرفتاري مي‌كردند. ما با آنها خوش‌رفتاري خواهيم كرد و در رفاه خواهند بود.»
مصاحبه عليرضا نوري‌زاده با امام
خبرنگار روزنامه اطلاعات كه در نشست خبري حاضر بود، بعد از پايان اين نشست، به صورت اختصاصي با امام خميني گفت‌وگويي كوتاه داشت. طبق گزارش روزنامه اطلاعات 14 بهمن 1357، امام پس از پايان نشست خبري، «عليرضا نوري‌زاده»، نويسنده روزنامه اطلاعات را به حضور پذيرفت. نوري‌زاده از امام سوال كرده كه «در حكومت عدل اسلامي آزادي مطبوعات تا چه حد است؟»؛ امام هم پاسخ داده: «اسلام دين آزادي و آزادگي است...مطبوعات اسلامي مطبوعات آزادي خواهند بود.»
بازگشت همسر امام از پاريس
اطلاعات همچنين نوشته كه همسر امام صبح شنبه 14 بهمن به تهران بازگشت. عروس امام (همسر احمد خميني) و داماد امام (حجت‌الاسلام اشراقي) همسر امام را همراهي مي‌كردند. علت اين تاخير در بازگشت، انجام كارهاي باقيمانده بود. بنا به نوشته اطلاعات، «جمع زيادي از خانم‌ها براي استقبال به فرودگاه رفته بودند.»
بختيار در مصاحبه با راديو فرانسه گفته كه وضعيت امروز نتيجه 25 سال ديكتاتوري شاه است. او درباره جمهوري اسلامي هم گفته كه اول بايد ببيند جمهوري اسلامي چيست، سپس موافقت يا عدم موافقت خود را اعلام كند.
مصاحبه فيگارو با شاه
روزنامه اطلاعات در خبري، بخش‌هايي از مصاحبه شاه با روزنامه فيگارو را منتشر كرد. در اين مصاحبه شاه گفته: «من عميقا پايبند به مذهب هستم و از جواني يك فرد مذهبي بوده‌ام اينكه به مذهب علاقه ندارم يك دروغ است.» او همچنين گفت كه «پدرم مي‌خواست يك جمهوري مدرن در ايران به وجود بياورد ولي.... مخالفت كردند و از او خواستند كه خود را شاه اعلام كند.»
ديدار مردم با امام
در مطلبي ديگر، كيهان و اطلاعات از ديدارهاي مردمي با امام محل اقامت كه در مدرسه علوي شماره 2، واقع در خيابان عين‌الدوله (ايران) تهران بود، خبر دادند. اين ديدارها روز جمعه انجام شده بود. اطلاعات در گزارش خود نوشت: «مردم از هر سوي تهران، به طرف خيابان ايران در حركت بودند. جمعيت از در شرقي محل اقامت امام وارد حياط مدرسه كه حدود 3 هزار متر مساحت دارد، وارد شدند...جمعيت با ديدن امام فرياد مي‌زدند: «امام به خاك گلگون وطن خوش آمدي» و امام نيز با تكان دادن دست از مردم تشكر مي‌كرد... ساعت 3 بعدازظهر هم زنان وارد محوطه مدرسه شدند... امام خواستند براي زنان صحبت كنند، اما چون موفق نشدند زنان را كه نسبت به امام ابراز احساسات نشان مي‌دادند، آرام كنند ناچار از سخنراني خودداري كردند و زنان نيز با شعارهايي مانند «خميني خدا نگهدار تو؛ بميرد دشمن خونخوار تو» امام را ديدار كردند.»
گزارش اطلاعات از محل اقامت امام در پاريس
اطلاعات در گزارشي مفصل به محل اقامت امام در نوفل لوشاتو پرداخته است. در اين گزارش عكس‌هايي از امام در آنجا را منتشر كرده كه در يكي از عكس‌ها سيد حسن خميني و علي اشراقي پشت سر امام يعني پدربزرگ‌شان ديده مي‌شوند. صدرعاملي در اين گزارش نوشته: «مسعود كيميايي، پرويز كيميايي و كامبيز درمبخش فيلمبرداران ايراني بودند كه از زندگي آيت‌الله خميني در پاريس فيلم گرفتند.» او در پايان اين گزارش نوشته: «در طول اقامت آيت‌الله خميني در پاريس گروه زيادي از تجار و شخصيت‌هاي ايراني براي ديدار با آيت‌الله خميني به نوفل لوشاتو آمدند كه بسياري از آنها را آيت‌الله خميني به حضور نپذيرفتند، چراكه آنها اكثرشان از سرمايه‌داران معروف ايراني بودند كه آمده بودند تا در آينده به نوعي از اين ديدار بهره‌برداري كنند؛ كساني مثل اخوان، لاجوردي و نيكپور. من براي دومين بار لبخند آيت‌الله خميني را ديدم و اين هنگامي بود كه در هواپيما اعلام شد ما در آسمان ايران هستيم و هواپيما به زمين نزديك شد و چشم آيت‌الله خميني به خاك ايران افتاد و آيت‌الله كه در اين لحظات به هيچ‌وجه حاضر نبود از انديشه‌هاي خود خارج شود، در جواب خبرنگاري كه به‌رغم قرار قبلي خود را نزديك ايشان رسانده بود و پرسيد: آيت‌الله چه احساسي دارند، گفتند: هيچ احساسي ندارم.»
عيادت امام از مجروحان
يكي از برنامه‌هاي امام خميني در روز ورود به ايران، عيادت از مجروحان حوادث اخير بود؛ كيهان نوشته: «امام خميني پس از پايان سخنراني در بهشت ‌زهرا، با يك فروند هليكوپتر نيروي هوايي براي ملاقات بيماران و مجروحان حوادث اخير كه در بيمارستان هزار تختخوابي بستري هستند به اين بيمارستان رفت. به محض فرود هليكوپتر حامل حضرت آيت‌الله در محوطه بيمارستان، گروه زيادي از پرستاران و پزشكان و ديگر كاركنان بيمارستان به استقبال آمدند و همين كه خبر حضور آيت‌الله خميني در بيمارستان پيچيد، عده‌اي از بيماران بستري بيمارستان و مردمي كه در بيرون بيمارستان بودند وارد محوطه بيمارستان شدند و به سمت هليكوپتر هجوم بردند. بر اثر ازدحام و فشار بيش از حد مردم، آيت‌الله خميني موفق به عيادت از بيماران نشد و در نتيجه پس از نيم ساعت توقف، محل بيمارستان را با يك اتومبيل ترك كرد.»
موضع‌گيري امريكايي‌ها
آيندگان در خبري از عدم تغيير موضع امريكا خبر داده است. سخنگوي وزارت امور خارجه امريكا در سخناني گفته: «اظهارات ضد امريكايي آيت‌الله خميني هنگام ورود به ايران، موضع امريكا را نسبت به مسائل ايران دگرگون نكرده است.» او افزوده: «تنها دلمشغولي ما بازگشت ايران به نظم و ثبات است به نحوي كه ملت ايران بتواند درباره آينده خود تصميم بگيرد.» آيندگان بخشي از كتابي به نام «ايران، ديكتاتوري و توسعه» را كه درباره ساواك است، منتشر كرده؛ تيتر اين قسمت «همكاري‌هاي ساواك با سيا و موساد اسراييل» است. در بخشي از آن نوشته: «ساواك در جريان عمليات خود به اقدام‌هايي چون ضبط مكالمات تلفني، نصب ميكروفن، عكسبرداري از مخالفان، ورود بدون اجازه به خانه‌هاي مورد نظر دست زده است.»
روزنامه‌ها در آن روزها سعي داشتند از تحولات عقب نمانند، اما سرعت تحولات آنچنان بالا بود كه روزنامه‌ها به وضوح از تحولات سياسي و اجتماعي جا مي‌ماندند.