روزنامه جوان
1402/12/07
برای کسانی که نمیخواهند در انتخابات شرکت کنند
مادربزرگم – خدابیامرز- با اینکه خداوند عمر طولانی به وی عنایت کرد، تا آخرین سالی که هوشوحواسش اجازه میداد، در همه انتخاباتها شرکت کرد. آخرین باری که خوب یادم مانده است، انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ بود. با مسجد محل تماس گرفتم که ایشان با این سن امکان حضور ندارد، لطفاً طبق قانون صندوق سیار بیاورید. بهانه آوردند که امکانش را نداریم. خانومجون، اما دلش به رأی دادن بود. گفتم لباسهایت را بپوش. او را روی کولم گذاشتم و سوار پیکان خودم کردم و بردم دم مسجد. باز هم برای آوردن صندوق تا دم در خودرو مشکل داشتند. سرآخر راضی شدند که کار ثبت مشخصات و اثر انگشت او را دم ماشین انجام دهند و من رأی را در داخل حوزه بیندازم. موقع رأی دادن به مادربزرگم گفتم: من به آقای ناطق نوری رأی میدهم، شما را هم همینطور بنویسم؟ گفت: نه؛ اسم اون سید اولاد پیغمبر را بنویس. گفتم: خانومجون! اون برای ریاست جمهوری مناسب نیست. با تندی به من گفت: همین که گفتم: اسم اون سید رو بنویس. من هم در برگ رأی حاجخانوم نوشتم: حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی؛ و برگشتیم. مدتی بعد از دوم خرداد، بهزاد نبوی در جلسهای خصوصی گفت: آقای خاتمی دو سه روز قبل از انتخابات، پایش را توی یک کفش کرده بود که من شانسی برای رأی آوردن ندارم و همه قرائن نشان میده که ناطق نوری رئیسجمهور است. بروید دنبال یک [..]دیگر بگردید. نبوی ادامه داد که حضار همگی یکصدا اصرار کردند که درست میگویی، اما حتی اگر بتوانیم در حد دو سه میلیون هم رأی جمع کنیم میتوانیم با اتکا به آن کارهایی انجام دهیم و موفقیتهایی در آینده کسب کنیم. اگر ایشان این خاطره را بعدها در نشستهای عمومی بازگو نکرده بود، در این یادداشت به آن اشاره نمیکردم. در هر صورت آقای خاتمی به مدد نفرت آنموقع مردم از آقای هاشمی رفسنجانی و تبلیغاتی که طیف چپ علیه ناطق نوری (یار نزدیک هاشمی) انجام داد و نیز تصمیماتی که در ستاد جنگ روانی گرفته شد؛ از جمله تأکید شدید آقای حجاریان بر تبلیغ روی سیادت آقای خاتمی برای تأثیرگذاری روی بدنه مذهبی توده مردم (سلام بر سه سید فاطمی، خامنهای، خمینی و خاتمی)، با رأی بالا رئیسجمهور شد. این یادداشت برای حزباللهیها و انقلابیانی که در هر صورت در همه انتخاباتها شرکت و به «وظیفه» و «تکلیف» دینی و ملی خود عمل میکنند، نوشته نشده است. این یادداشت برای این قلمی شده که کسانی که تصمیم بگیرند و بخواهند سرنوشت خودشان را تغییر بدهند، بخواهند به «تکلیف عقلی» خود عمل و از «حق» خود برای تغییر وضع موجود به وضع مطلوب استفاده کنند، بدانند اگر «برنامهریزی» و «پایمردی» داشته باشند، میتوانند به نتیجه دلخواه خود برسند. آمارها و قرائن هم نشان میدهد که در انتخابات پیش رو، هم تعداد تأیید صلاحیتشدگان به نسبت انتخاباتهای قبلی بسیار بیشتر است و هم خیلی از کسانی که به دلایل درست و غلط در دورههای پیشین تأیید صلاحیت نشده یا خود نمایندگان مجلس شورا اعتبارنامه آنان را رد کرده بودند، در این دوره نامشان در فهرست کسانی که در معرض انتخاب مردم قرار دارند ثبت شده است. بنابر این بسیاری از بهانههای قدیمی برای شرکت نکردن و بهره نگرفتن از این فرصت جدی برای ایجاد تغییرات، کاربردی ندارد و شرایط برایشان مهیاست. بارها دیدهایم که یک شخص در یک دوره مجلس برای وزارت رأی اعتماد گرفته و در یک مجلس دیگر نه، این یعنی که با انتخاب مردم امکان تغییر – مثبت یا منفی- شرایط برای تأثیرگذاری در هیئت دولت و کارگزاران اصلی نظام فراهم میشود. بنابر این کسانی که از این فرصت استفاده نمیکنند و باز هم به نق زدن و غرغر کردن از شرایط ادامه میدهند، پیش از همه باید خودشان را ملامت کنند که چنین فرصتهایی را برای تغییر ریل سیاستگذاریها از دست میدهند. اما یک نکته هم به دوستان حزباللهی و انقلابی و مخاطبان متدین عرض کنم که در انتخاب نمایندگان خود سختگیری داشته باشند. دینداری ظاهری و خوب بودن در برخوردها و حتی سالم بودن صرف برای یک نمایندۀ تراز کفایت نمیکند. او باید شجاع هم باشد و در مباحث مجلس به لایکخوردنها به اظهاراتش فکر نکند، بلکه درست تشخیص بدهد و شجاعانه پای حرفش بایستد هرچند این حرف با مشهورات و شعارهای عمومی رایج در فضای سیاسی و رسانهای متفاوت باشد. گاهی تصمیم درست برای ملت، مثل جراحی یک پزشک حاذق دردآور است، اما نتیجه آن سالها سلامت و شادمانی در پی دارد، اما کسانی که میخواهند به هر طریقی و بدون رعایت مصلحت، رضایت ظاهری مردم را بگیرند، وضعیت غلط و نادرست را ادامه دادهاند و باید هم به آیندگان و هم در پیشگاه خداوند متعال پاسخگو باشند. یک نکته هم در بیانات مرحوم آیتالله حائری شیرازی دیدم که به عنوان حسن ختام آن را نقل میکنم: «وقتی میخواهید نماینده انتخاب کنید، اول به «ایمان بالله»ش نگاه میکنید یا به «کفر به طاغوت» ش؟ اگر کفر به طاغوت را احراز نکردی، هرچه خوبی هم داشته باشد، ول معطل است. اول چیزی که در او بررسی میکنی، کفر به طاغوتش باشد. نبضش را بگیر ببین کفر به طاغوتش میزند یا نه؟ اگر دیدین این نبض نمیزند، رأی خودت را برای چنین کسی حرام نکن، فردا هم برای خودت وزر و وبال درست نکن.»
سایر اخبار این روزنامه
اصلاحطلبان با لباس نو و ایده کهنه
برای کسانی که نمیخواهند در انتخابات شرکت کنند
غلبه بر مشکلات با اعتماد به جمهور مردم و اسلام
شهرستانها انتخابات را داغ کردند
جریان فکری تازهای در سینما جاری شده است
انصارالله یک نفتکش و چند ناو امریکا را در خلیج عدن هدف قرار داد
سومی جهان کمترین حق بچههای ساحلی
اخوان: حفظ منافع ملی در دعوت به مشارکت است / نورمحمدی: روزنه تقابل امید و ناامیدی در جریان اصلاحات بود