روزنامه اعتماد
1403/01/26
ايران با حمايت محور مقاومت به اسراييل پاسخ ميدهد
گمانهزنيها درباره پاسخ احتمالي ايران به حمله تروريستي اخير رژيم اسراييل اوج گرفته؛ در همين راستا در باب نحوه پاسخ ايران و اهرمهايي كه كشورمان بدانها متوسل خواهد شد نيز سناريوهاي متفاوتي لحاظ شده است. گروهي از حمله مستقيم ايران به سرزمينهاي اشغالي ميگويند و گروهي ديگر براين باورند كه ايران با حمايت محور مقاومت به اسراييل پاسخ خواهد داد. در اين ميان آنچه ظاهرا روشن است، آن است كه حمله تروريستي اسراييل بيپاسخ نخواهد ماند. اما پاسخ تهران ميتواند معادلات خاورميانه را تغيير دهد. در همين راستا، روزنامه اعتماد با مهدي ذاكريان، كارشناس مسائل بينالملل گفتوگويي داشته است. به باور ذاكريان، ايران ممكن است با حمايت محور مقاومت به حمله تروريستي اسراييل پاسخ دهد. از منظر اين تحليلگر، دو بازيگر تلاش خواهند كرد تا سطح تنشها را گسترش نداده و زمينه را براي رويارويي مستقيم هموار نكنند.گمانهزنيها درباره واكنش ايران به حمله كنسولگري افزايش يافته، راهبرد ايران چگونه خواهد بود؟
ايران عاقلانه تصميم ميگيرد و عمل ميكند، به همين دليل اگر به بحران غزه نگاهي بيندازيم متوجه خواهيم شد كه همواره ايران تاكيد داشت كه از گسترش دامنه جنگ حمايت نميكند. بعدها هم اسراييل در جنوب لبنان دست به تحركاتي زد، ايران تلاش داشت تا زمينه را براي كاهش يا محدود نگاه داشتن دامنه تنش هموار كند. از همين منظر رهبران ايران در عرصه منطقه و بينالملل خردمندانه و عاقلانه و بسيار حسابشده جلو ميروند. درخصوص حمله به كنسولگري جمهوري اسلامي ايران در دمشق نيز وضع به همين منوال است. بدين صورت كه ايران اعتراضش را به شوراي امنيت ارايه كرد.
ببينيد. اسراييل رژيمي است كه در بحران غزه نزديك به 18هزار كودك را كشته، اما بهگونهاي عمل كرده است كه هيچكدام از مراجع و ديوان دادگستري بينالمللي، شوراي حقوق بشر و حتي مجمع عمومي جلوي اسراييل را جهت بسط اين جنگ نگرفتند. بلكه تنها گفتند كه اسراييل نبايد در اين جنگ نسلكشي كند يا حقوق بشر و حقوق بشردوستانه را نقض بكند. منظور اين است كه حق دفاع به اين رژيم دادند و مدعي شدند حماس حمله كرده پس اين بازيگر بايد از خود دفاع كند. همين رويكرد موجب شد تا اسراييل نسلكشياش را توجيه نمايد. در چنين شرايطي ايران خوشبختانه تاكنون خردمندانه عمل كرده و در آينده نيز همين راهبرد را در پيش خواهد گرفت. شايد حملات عينالاسد تكرار شود. پس از اينكه امريكاييها مسووليت ترور شهيد قاسم سليماني را پذيرفتند؛ تروري كه آشكارا نقض آشكار حقوق بينالملل بود، ايران نيز در مقابل انتقام بزرگ را اعلام كرد. عينالاسد را بمباران كرد كه كار بسيار بزرگي هم بود. حركت ايران در عرصه بينالملل و با توجه به معادلات سياسي كشورها اعتبار و قدرت ايران را عريان كرد.
حال بازگرديم به مساله حمله تروريستي اسراييل به كنسولگري ايران در دمشق، درباره واكنش احتمالي ايران كدام سناريوها محتمل است؟ حمله نظامي مستقيم به خاك سرزمينهاي اشغالي، حمله به مواضع اسراييل، حمله توسط گروههاي نيابتي يا حمله سايبري.
بر اين باورم كه در نهايت ايران با كمك اعضاي محور مقاومت پاسخ لازم را به اسراييل ميدهد. بنابر اين در جريان اين پاسخ، اگر ضربه موثر باشد، فراتر از آن نميرود. آنسوي ماجرا اسراييل هم همينطور. اسراييل كنسولگري ايران را هدف حمله قرار داد و وزير دفاع اين رژیم نيز چندروز پيش اعلام كرد كه قبلا گفتيم كه در اين موضوع نقشي نداشتهايم. زيرا آنها خوب ميدانند كه اين كار برايشان هزينه دارد؛ بنابراين از اول اسراييل مسووليت اين حمله را نپذيرفت و هرگز بهطور مستقيم اعلام نكرد كه اين كار را انجام داده است درحالي كه تمام دنيا ميدانند كه حمله از سوي اسراييل بوده است.
اسراييل اعلام كرد كه ما قبلا گفتيم كه اين كار را ما انجام نداديم و علاقهمند نيستيم كه وارد جنگ با ايران بشويم. ببينيد! اسراييل مدعي است كه ما به خاك كشوري تجاوز نميكنيم و در حمله به كنسولگري ايران در دمشق نيز نقش نداشتيم. درحاليكه نقش داشته است. البته ايران هم در بحران غزه موضعگيري خردمندانهاي داشت.
در مجموع حمله به مواضع اسراييل توسط اعضاي محور مقاومت و حمله سايبري گزينههاي محتملتري هستند. هرچند اين دو گزينه چندان تعجببرانگيز نيست زيرا درگذشته همواره وجود داشته است. حال ممكن است اين بار در اندازه و شكل كمي متفاوتتر اجرايي شوند.
اسراييل تلاش داشته تا از حملات اعضاي محور مقاومت و حملات سايبري، نهايت بهره را ببرد تا هم امكانات اقتصادي بيشتر، تسليحات بيشتر و كمكهاي بيشتري از دنيا بگيرد و موقعيتش را در سازمان ملل تثبيت كند. با چه ادعايي؟ با اين ادعا كه محور مقاومت بهدنبال اين است كه اسراييل را از نقشه دنيا محو كند. بنابراين اسراييل با چنين مظلومنماييهايي تلاش داشته امتياز بگيرد. متاسفانه در 50 كيلومتري پايتخت ايران، اسراييل شهيد فخريزاده را ترور ميكند. در قطر خرابكاري ميكند. ويروس استاكسنت را وارد نطنز ميكند، عمليات تروريستي انجام ميدهد، در چندين متر زير زمين، تاسيسات ما را مورد آسيب قرار ميدهد. بسياري از دانشمندان ايراني را به شهادت ميرساند.
با توجه به موضعگيريهاي اسراييل واكنش احتمالي اين بازيگر به پاسخ احتمالي ايران چه خواهد بود؟
اسراييليها علاقهمند به رويارويي مستقيم نيستند. آنها معمولا وارد رويارويياي خواهند شد كه در نهايت موجب تثبيت اين رژيم در سرزمينهاي اشغالي شود؛ يعني برقراري امنيت در سرزمينهاي 1948 و تثبيت اشغال در سرزمينهاي اشغالي. امروز سياست كلي رژيم اسراييل با اين خط جلو ميرود. بنابراين خودش را مستقيما درگير نميكند، به بيان ديگر اين بازيگر فراتر از مرزهاي سرزمينهاي اشغالي بحرانسازي ميكند. ايران نيز خواهان آن نيست كه در داخل مرزهايش تنشي ايجاد شود. بنابراين براي حراست از امنيت خود از حملات نيروهاي مقاومت حمايت ميكند. با اين همه، ايران در برابر جنگ در غزه، سكوت نكرد، آن هم در شرايطي كه از عربستان بگيريد، تا اردن و تشكيلات خودگران فلسطين و مصر، حتي قطر، بحرين و عراق تلاش دارند تا در برابر حملات نيروهاي مقاومت سكوت كنند تا در اين زمينه هزينهاي پرداخت نكنند. در همين راستا شاهد آن هستيم كه متاسفانه سازمان همكاريهاي اسلامي عليرغم آنكه بر وحدت جهان اسلام و رهايي فلسطين و قدس تاكيد دارد، سكوت اختيار كرده و رويكردي منفعلانه دارد. همچنين شاهد آن هستيم كه بازيگران در شوراي امنيت، در مجمع عمومي در هيچ نهاد ديگري رويكردي منفعلانه نداشتهاند. از همين رو اسراييل از اين سكوت استفاده كرده و تلاش دارد براي خود فرصتسازي كند.
اين در حالي است كه ايران ميتواند فرصتهاي اسراييل را سوزانده و نقش بسيار مثبتي ايفا كند؛ يعني بگويد كه با اشغالگري اسراييل مخالف است، يعني همان مسالهاي كه تمام دنيا آن را محكوم ميكنند. ما با تشكيل دولت مستقل فلسطين موافقيم؛ يعني يك دولت مستقل در سازمان ملل به رسميت شناخته شود با راي مردم فلسطين. يا حداقل در سرزمينهاي اشغالي رفراندوم برگزار شود.
پيش از آنكه احتمالها درباره پاسخ احتمالي ايران به اسراييل در رسانههاي خبري برجسته شود، آقاي عبداللهيان به عمان و سوريه سفر داشت. آيا ميتوان سفرهاي ايشان را تحركاتي ديپلماتيك با هدف يافتن راهي براي پايان دادن به تنش خودساخته اسراييل قلمداد كرد؟
هرگونه تحرك ديپلماتيك در منطقه براي كاهش تنش و افزايش همكاري براي هماهنگي ميان كشورها ميتواند سودمند باشد؛ بنابراين اين اقدام را حركتي خردمندانه ميدانم مشروط بر اينكه معيار و شاخصش منافع مردم ايران باشد.
ببينيد در روابط بينالملل اصل بر گفتوگو و مذاكره است؛ يعني اگر بخواهيد هر بحراني يا مسالهاي را حل كنيد، بالاخره بايد راهي براي رايزني پيدا شود حتي آلمان شرقي و آلمان غربي كه درگير خصومتهاي جدي بودند، بين خود ديوار كشيدند، بعدها به اين نتيجه رسيدند كه خط تلفني بينشان برقرار باشد تا حرفهايشان را به يكديگر بزنند و اختلافاتشان را در بعضي از موارد مطرح كنند. زيرا نظرشان اين بود كه در كنار ديوار برلين اتفاقات ناگوار و دهشتناكي خواهد افتاد. اين شد كه خط تلفني تعريف كردند و اسمش را هم خط سرخ گذاشتند. بنابراين حتي بين بلوك شرق و غرب نيز همواره اين مذاكره وجود داشته است. پس تداوم رايزنيها لازم است و توقف آن تابوي غلطي است. يك عده از تحريم، خصومت و دشمني ميان ايران با جامعه بينالمللي منافع مادي كسب ميكنند.منظورم آن گروهي است كه درباره موضوع گفتوگو و مذاكره. با هر كشوري نه فقط امريكا تابوسازي ميكنند.
طبيعتا مهار اسراييل جزو گزارههايي است كه ايالات متحده بايد بدان متوسل شود.خب اما امروز شاهد آن هستيم كه ايالات متحده از الگوي متفاوتي پيروي ميكند و به جاي آنكه تحركات رژيم اسراييل را متوقف كند، از ايران ميخواهد به تنشها دامن نزند و به اسراييل پاسخ ندهد.امريكاييها در دوره رياست آقاي بايدن در عرصه اقتصادي پيشرفتهاي جدي را تجربه كردهاند، بنابراين اين دوره امريكاييها خودشان را مشغول حواشي و مسائل بيروني نكرده و نميكنند. لذا تمام تلاششان در كل دنيا چه در اختلاف تايوان و چين، چه در مساله روسيه و اوكراين و چه در بحران غزه اين است كه از بحران دور باشند و بحران را مهار كنند؛ اما در داخل پيشرفت عظيم اقتصادي و ساخت كشور را در اولويت قرار دادهاند.
با نگاهي به چين موضوع كاملا برايمان عريان خواهد شد. رشد اقتصادي چين كه در سال 2020 حدود 25 درصد بوده، الان به 5 درصد رسيده است.خب چرا چين چنين ركودي را تجربه كرده است. درحالي كه اكنون اين كشور با بحران جدياي مانند كرونا و از اين دست مواجه نيست. چنين عدم توازني در شرايط كنوني نشان از پلنهاي ايالات متحده براي افزايش توان و قدرت نظامي و اقتصادي درون مرزهاي خود دارد. بنابراين ايالات متحده در منطقه هم تلاش ميكند تا بحران كنترل شود. امريكاييها به هيچ عنوان علاقهمند به جنگ بين ايران و اسراييل نيستند.
در باب حمله تروريستي اخير اسراييل به كنسولگري ايران در دمشق، فرض را بر آن بگذاريم كه دامنه واكنش احتمالي تهران به چنين فعلي محدود باشد، احتمال حمله دوباره اسراييل يا فراتر از آن حمله پيشدستانه چقدر هست؟
ارزيابي بنده اين است كه اسراييليها علاقهمند نيستند دامنه تنش را گسترش دهند، مگر اينكه مورد حمله قرار بگيرند .
تاثير اين روياروييها بر معادلات خاورميانه را چطور تحليل ميكنيد؟
وضعيت كنوني در منطقه خاورميانه بهنفع خيلي از كشورها شده است. برنده اين بازي كشورهايي بودند كه معمولا از آب گلآلود در منطقه ماهي ميگيرند. مثلا تركيه برنده اصلي اين ماجرا بوده و توانسته هم از طريق اعراب براي خود فرصتسازي كند هم از امريكا و اسراييل بهرهمند شود. اردوغان در جريان حمله اسراييل به غزه، ژست حمايت از مظلوميت مردم فلسطين را ميگيرد، اما در عمل همكاري نظامي خودش را با اسراييل ادامه داده است. از آن طرف كشورهاي ديگر هم هزينه دفاع از مردم غزه را به دوش ايران انداختهاند، اما در حل مساله به ظاهر نقش ناجي در دنيا را بازي ميكنند. قطر، مصر، عمان و عربستان سعودي، به خصوص قطر و مصر، تبديل به قهرمان شدهاند، قهرمانانی كه درحال حل مساله هستند.
سایر اخبار این روزنامه
توقيف كشتي اسراييلي
آزموده را آزمودن خطاست
با تورم 30 درصدي نميتوان انتظار داشت نرخ ارز ثابت بماند
داستاننویس به یکپارچهسازی تن نمیدهد
ايران با حمايت محور مقاومت به اسراييل پاسخ ميدهد
فرار بزرگ سهامداران بورس
مجلس از تداوم كمبود و گراني دارو گزارش جديد ميدهد
خطرناکی پاسخ دادن و ندادن
قانون یا زور
تایوان چگونه برای کاهش ریسک زلزله عمل میکند؟
چگونگي پاسخ ايران به اسراييل در هالهاي از ابهام
جوانی و اعتراض و خشم
بررسی حقوقی ماجرای تخلف هزار میلیاردی باغ ازگل
شهرهاي «دور افتاده»
آقاي فينچر دقيقا ميفهميم چه ميگويي!
دلواپسان میخواهند دوباره ورود زنان به استادیوم ممنوع شود
خطرناکی پاسخ دادن و ندادن
قانون یا زور
چگونگي پاسخ ايران به اسراييل در هالهاي از ابهام
بررسی حقوقی ماجرای تخلف هزار میلیاردی باغ ازگل