اسرائیل در لبه ریسکهای خطرناک و کُشنده
[ شهروند ] پس از پاسخ تلافیجویانه سنگین جمهوریاسلامی به رژیم جعلی صهیونیستی در عملیات وعده صادق، موجی از تحلیلها با مضمون آسیبپذیری اسرائیل در برابر ایران و بر هم زدن معادلات منطقهای با عملیات نظامی کشورمان، در فضای بینالمللی انتشار یافت. فصل مشترک اغلب تحلیلها، تأکید بر نمایش قدرت و احیای بازدارندگی جمهوریاسلامی و صدور پیام هشدارآمیز برای اسرائیل و متحدانش مبنی بر پایان راهبرد صبر استراتژیک ایران و اتخاذ رویکرد نظامی-امنیتی تازه از سوی جمهوری اسلامی بود. با بروز نشانههای اختلاف و درگیری در سطوح سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی و انتشار اخباری از بینتیجه بودن جلسات کابینه جنگی نتانیاهو و به اجماع نرسیدن درباره پاسخ دوباره به ایران و نحوه آن، بهنظر میرسد با توجه بهشدت ضربه ایران و وعده مقامات جمهوری اسلامی برای پاسخ سنگینتر و سریعتر درصورت حماقت مجدد صهیونیستها، ریسک هر نوع حمله مجدد اسرائیل به ایران در هر سطحی، برای سران این رژیم بهشدت افزایش یافته است. هرچند نتانیاهو و هانگبی، رئیس شورای موسوم به امنیت ملی اسرائیل، از ناگزیر بودن پاسخ به حمله ایران سخن گفتهاند. در ادامه این مطلب نگاهی به سناریوهای پیشِ روی اسرائیل برای ادامه درگیری با ایران خواهیم داشت.
حمله بزرگ به پایگاهها و نیروهای ایران در سوریه
یکی از گزینههای پیشِ روی رژیم صهیونیستی برای ضربه مجدد به ایران، حمله به پایگاههای جمهوریاسلامی در کشور سوریه یا ساختمانهای نیروهای ایرانی در مناطق غیرنظامی این کشور است. با توجه به نزدیکی جغرافیایی و سابقه این رژیم در حملات ناجوانمردانه و وحشیانه به محلهای استقرار و ساختمانهای مسکونی نیروهای مستشاری ایران در دمشق، این گزینه همواره بهعنوان یک گزینه در دسترس برای سران اسرائیل بوده است. تفاوت شرایط کنونی در این است که جمهوری اسلامی رسما اعلام کرده از این پس، هیچ حمله دیگری را بیپاسخ نخواهد گذاشت.
ترور هدفمند مقامات یا دانشمندان ایرانی، یا خرابکاری در ایران
با توجه به سابقه ترور برخی مقامات دیپلماتیک جمهوری اسلامی در کشورهای منطقه، توسط اسرائیل در گذشته که ازجمله آنان میتوان به ترور مرحوم محتشمیپور، سفیر وقت ایران در سوریه، در سال ۶٢، ترور دانشمندان هستهای و رد پای اسرائیل در انفجار ملارد(1390) انفجار سفارت ایران در بیروت(1392)، بعید نیست چنین گزینههایی مجددا در دستور کار رژیم صهیونیستی قرار بگیرد. ریسک این گزینه نیز برای اسرائیل کم نیست، چراکه نیروهای وابسته به اسرائیل، جاسوسان، رابطان و دیپلماتهای این رژیم در کشورهای منطقه و دیگر نقاط جهان در تور اطلاعاتی جمهوری اسلامی قرار دارند. علاوه بر آن خرابکاری از جنس انفجار ملارد نیز از سوی ایران تعبیر به نوعی حمله شده و پاسخ شدید جمهوری اسلامی را در پی دارد.
حمله به تاسیسات هستهای یا زیرساختهای حساس ایران
حمله به تاسیسات هستهای یا زیرساختهای حیاتی ایران یکی از تهدیدات قدیمی رژیم صهیونیستی بوده و از آرزوهای سران تندرو و جنایتکار اسرائیل است. چنین حملاتی ریسک بسیار بالاتری از زدوخورد در منطقه یا ترور فرماندهان و دانشمندان ایرانی دارد چراکه با قدرتنمایی موشکی ایران در عملیات وعده صادق، تاسیسات و مکانهای حیاتی اسرائیل از نیروگاه هستهای دیمونا تا فرودگاه بن گوریون، نیروگاههای برق و پایگاههای نظامی این رژیم در تیررس حملات ایران قرار خواهند گرفت.
جنون وحشیگری و حمله به مناطق غیرنظامی کشور
این گزینه آخرین و غیرمحتملترین گزینهای است که رژیم صهیونیستی ممکن است به سراغ آن برود. خطر این گزینه و ریسک انجام چنین حملهای برای رژیم صهیونیستی بسیار بالا بوده و احتمال جنگ بین ایران و اسرائیل و گسترش شعلههای نبرد و جنگ در منطقه و جهان را دارد. در چنین حالتی رژیم صهیونیستی باید ریسک جنگ طولانی، ویرانگر و پرهزینه که موجودیت آن را به خطر میاندازد، بپذیرد و به یک قمار و ریسک بزرگ دست بزند. شرایط داخلی این رژیم، وضعیت جنگ غزه، آمادگی ایران و محور مقاومت، شرایط آمریکا و دیگر متحدان اسرائیل چنین گزینهای را در وضعیت کنونی بسیار دور از دسترس و نامحتمل کرده است.
جمعبندی
اکنون میتوان گفت رژیم صهیونیستی سرخورده از شکستن هیمنه خود بر اثر ضربه ایران، باتلاق جنگ غزه و بحرانهای متعدد داخلی با ریسکهای بسیار بزرگ برای ادامه درگیری با ایران مواجه است. باید دید جنون فرار از این وضعیت، اسرائیل را به سمت حماقت بیشتر سوق میدهد یا ترمز اسرائیل توسط سران داخلی، گردانندگان پنهان و متحدانی چون آمریکا کشیده میشود.