نمایشگاه کتاب، فرصت ها و آسیب ها

استاد دانشگاه و فعال سیاسی، فرهنگی درباره راهکارهای تقویت نمایشگاه های کتاب و وضعیت امروز کتاب در کشور  نمایشگاه کتاب تهران به عنوان یکی از بزرگ‌ترین رویدادهای فرهنگی کشور، همواره محلی برای دیدار و گفت وگوهای ادبی و فرهنگی بوده است. گفت و گو هایی که تا امروز در ارائه راهکارها و از میان برداشتن بسیاری از کاستی ها راهگشا بوده است. روز گذشته  از ساعت های ابتدایی شروع به کار نمایشگاه کتاب تهران، خودم را به مصلای تهران رساندم. دیدن کورش علیانی ( نویسنده و پژوهشگر) و صادق کوشکی (استاد دانشگاه و فعال سیاسی ) که هر دو از چهره های سرشناس در حوزه فعالیت خود هستند بهانه خوبی بود برای شنیدن سخنان متفاوت این دو چهره شناخته شده و تحلیل و بررسی وضعیت این سال های کتاب. در ادامه بخش هایی از این مصاحبه را می خوانید.   اصولی برای رونق فرهنگ کتاب خوانی وقتی از کورش علیانی  درباره وضعیت کتاب خوانی در کشور و کیفیت برگزاری  نمایشگاه امسال سوال کردم،او صحبت هایش را با این جملات شروع کرد : کتاب خوانی به نظرم فضیلت نیست.برخی نمایشگاه های کتاب ما از روز اول ،تبدیل  به فروشگاه می شوند و برخی فعالان این حوزه و حتی برخی مسئولان به هزاران ترفند برای رخ دادن اتفاقات خوب متوسل می شوند اما همین موضوع باعث می شود از تمرکز بر حل مشکلات دور بمانند. به هر حال به نظر من نمایشگاه کتاب باید از وضعیت کنونی خارج شود. این نویسنده سرشناس تصریح کرد: به نظر من این روند که افرادی بیایند با سبد و در حجم بالا،کتاب بخرند اشتباه است. برای اصلاح وضعیت این سال های نمایشگاه های کتاب، ساده ترین اتفاقی که می تواند بیفتد، این است که ناشر، نویسنده خود را پیدا و از او مطالبه کند که کتابی که سال آینده قرار است برای انتشار در اختیار او بگذارد چیست. ناشر باید نویسنده اش را در معرض نقدهای جدی قرار دهد.موضوع بعدی این است که به نظر می رسد باید خرید کتاب فیزیکی به  پست منتقل شود والا هر سال ما با نمایشگاه خسته تر، کم بازدیدتر و البته پرآمارتر از گذشته مواجه خواهیم شد. در ادامه صحبت هایمان با کورش علیانی بحث به سمت و سوی گسست زبانی طبقه روشنفکران سوق پیدا کرد،علیانی در این باره گفت: اگر زبان، موضوعات و روش من که از زبان و کلمه گذران زندگی می کنم، با مردم یکسان باشد، این  دردی از مردم دوا نمی کند. من موظف هستم در قبال مردم و به ازای این وظیفه از آن ها دور بایستم و گاه دوباره نزدیک شوم، در این رابطه ضربانی، دردها و مشکلات را تشخیص دهم و راه حل بیان کنم، هرچند آن ها از من خوششان نیاید.   آسیبی به نام دانایی نمایی در حالی که کنار یکی از غرفه ها همچنان  به همراه کورش علیانی گرم صحبت بودیم ، دکتر صادق کوشکی که در حوزه علوم سیاسی و فرهنگی چهره ای شناخته شده است به  جمع مان پیوست. از دکتر کوشکی  خواستم به دلیل اهمیت نقش نویسندگان و روشنفکران در جهت دهی افکار عمومی و همچنین ارتقای فرهنگ و دانش عمومی نظرش را درباره تاثیر کمرنگ شدن مرجعیت طبقه دانایان یا همان روشنفکران بر پیشبرد اهداف فرهنگی بگوید.دکتر کوشکی  گفت: من در دانایی این طبقه هم شک دارم، دانا کسی است که مسئله می شناسد، آن را حل می کند و نتیجه آن برای مردم ملموس است.باید بدانیم اظهار فضل و کلمات درشت، دانایی نمایی است، علم فروشی است، حتی علم هم نیست، بلکه علم نمایی است. کوشکی ادامه داد: واقعیت آن است که ما طبقه دانایان داریم، اما این ها را هیچ کس نمی شناسد، در این طبقه مهندس، کشاورز و ... هست، یعنی کسانی که همین الان دارند مسئله حل می کنند و اگر نباشند ما نه برق داریم و نه نان. دانایان در حوزه علوم انسانی هم داریم که دارند مسئله حل می کنند ولی کسی نمی شناسدشان، حالا گاهی راه حل های آن ها درست است و گاهی خیر، این یک مسئله دیگری است. اگر کسی بخواهد با پژوهش و کاوش در واقعیت مسئله حل کند، عموما حرف نمی زند و کار می کند. بعد از پایان گفت و گو با کورش علیانی و دکتر محمدصادق کوشکی دوباره متن گفت و گو های مان را در ذهنم مرور کردم . متنی که شاید مانندگزارش های روزهای گذشته مستقیما به موضوع نمایشگاه کتاب مربوط نمی شد اما جای  خالی چنین مباحثی در نمایشگاه سی وپنجم به چشم می خورد، موضوعی که می تواند در برگزاری دوره های بعدی نمایشگاه در دستور کار قرار گیرد و اصلاحاتی را به نفع ارتقای دانش فرهنگی،علمی ،سیاسی،اجتماعی و هنری جامعه به دنبال داشته باشد.