«ابیگیل»، پاپ‌کورنی حرفه‌ای

سید مصطفی صابری- یک گروه از تبهکاران حرفه‌ای دختر یک فرد با نفوذ و پولدار را برای گرفتن 50 میلیون دلار می‌دزدند و به ویلایی متروک می‌برند. تبهکارانی که مثل تمام گروه‌هایی که در فیلم‌ها می‌بینیم هر کدام یک تخصص جالب دارند. از پرستار سابق ارتش که حالا خلافکار شده، تا بچه پولداری که برای تفریح هکر سیاه شده، یک بزن بهادر بدون فکر، یک راننده خفن که کسی نمی‌تواند متوقفش کند و البته یک مغز متفکر که این‌بار گروهش را به‌طرز مرموزی در آن ویلا با دختر ربوده شده تنها می‌گذارد. با گذشت زمان کوتاهی گروه متوجه می‌شود درگیر ماجرایی فراتر از آدم‌ربایی شده و خطرهای جدی منتظرشان است. «ابیگیل» محصول 2024 که با این ایده آغاز می‌شود، توسط مت بتینلی و تایلر جیلت ساخته شده است، کارگردانانی که آثاری در ژانر وحشت ماورائی و اسلشر چون دو نسخه از «وی اچ اس»، «آماده‌ای یا نه»؟ و دو قسمت از «جیغ» را در کارنامه دارند اما در فیلم جدیدشان نه سراغ وحشتی نفس‌گیر رفته‌اند، نه معما و روان‌شناسی. آن‌ها سبکی را زنده کرده‌اند که کمتر فیلم‌ساز شاخصی طی سال‌های اخیر سراغش رفته، سبکی که به آن فیلم‌های پاپ کورنی می‌گویند. در ادامه با این فیلم و سینمای پاپ کورنی بیشتر آشنا می‌شویم.   وحشت با چاشنی کمدی - اکشن  «ابیگیل» یک اثر صرفاً سرگرم‌کننده است که در برخی دقایق به‌شدت کمدی حساب‌شده دارد، در برخی دقایق به‌شدت مضحک و بی‎منطق است و در دقایقی هم اکشنی نفس‌گیر دارد. اما این تناقض و تفاوت از کجا می‌آید؟ ماجرا از این قرار است که سازندگان اثر به عمد قصد احیای گونه پاپ کورنی سینما را دارند. شاید برای ادای دین، شاید برای فروش بیشتر با زحمت کمتر، شاید هم برای ایجاد تجربه فرمی جدید در ژانر وحشت. فیلم بازیگران شناخته شده‌ای مثل ملیسا باررا، دن استیونز، کاترین نیوتن، کوین دورند و متیو گود را دارد که برای اثری در زیرگونه اسلشر از ژانر وحشت، مبتنی بر داستانی خون‌آشامی گروهی جذاب و حرفه‌ای محسوب می‌شوند که برای چنین آثاری بی‌سابقه است.   سینمای پاپ کورنی چیه دقیقاً؟   شاید بپرسید این سینمای پاپ کورنی که چندباری حین معرفی فیلم روی آن تاکید شد دقیقاً چه چیزی است؟ باید بدانید سینمای پاپ کورنی مثل ژانر نیست، موضوع فیلم را هم معرفی نمی‌کند. بلکه بیشتر ناظر به هدف از تولید یک اثر است. برای فهم ماجرا تصور کنید یک روز در حال قدم زدن در خیابان با رفیق‌تان هستید که احساس می‌کنید هوا گرم‌تر از آن است که بتوان از پیاده‌روی لذت برد؛ برای همین گوشه دنج و خنک یک سینما می‌تواند فرصت خوبی برای وقت گذرانی باشد. از آن‌جایی که حوصله فیلم جدی ندارید بلیت فیلمی در ژانر ترکیبی اکشن و کمدی را می‌گیرید و داخل سالن به ذهن‌تان می‌رسد، چون تماشای این فیلم نیازی به تمرکز ندارد می‌شود همراهش یک پاپ کورن بزرگ هم نوش جان کرد. فیلم شروع می‌شود و از تماشای موقعیت‌های پراغراق خشن اما بامزه به وجد می‌آیید. سرگرم می‌شوید و فیلم با تیتراژ پایانی‌اش در ذهن شما تمام می‌شود بدون آن‌که چیزی جز سرگرمی برای‌تان داشته باشد. به‌طور عمده به فیلم‌هایی که در ژانر ترکیبی از اکشن، وحشت، کمدی و ... با هدف سرگرمی به اکران‌های تابستانی می‌رسند و داستان‌شان پیچیده، مفهومی یا معمایی نیست پاپ کورنی می‌گویند چراکه طرفداران این جنس فیلم‌ها که شاخص‌ترینش «اهریمن مرده» و «از گرگ و میش تا سحر» هستند حین تماشای‌شان پاپ کورن می‌خوردند که خوراکی ارزان و جذاب بود.   آثار شاخص سینمای پاپ کورنی فیلم‌های زیادی هستند که فقط قرار است مخاطب را سرگرم کنند اما سعی می‌کنند تظاهر کنند که حرفی در محتوا یا فرم دارند اما فیلم‌های پاپ کورنی بی‌ادعا هستند. زمان‌بندی کوتاهی دارند. وارد مقولات تاریخی، فلسفی و... نمی‌شوند. طراحی شخصیت‌شان ساده است. سریع وارد خط اصلی قصه می‌شوند. ممکن است بین دو ژانر مختلف در رفت و آمد باشند. عوامل‌شان چندان حرفه‌ای نیستند هرچند که این‌بار درباره «ابیگیل» ماجرا متفاوت است. طراحی صحنه فیلم، بازی‌ها و حتی کارگردانی استاندارد بالایی دارد. ریتم تندی دارند و التهاب داستان بالاست و طبیعتاً چندان به منطق داستانی هم توجهی ندارند. «سام ریمی» کارگردانی بود که در دهه 80 و 90 میلادی به این نوع از سینما نفس تازه‌ای داد. جالب این‌که فیلم‌هایش در کشور ما محبوبیت زیادی پیدا کرد اما باعث تعجب است که  به بیشتر آثار او که فرانچایز «اهریمن مرده» نام داشت در ایران «کلبه شیطانی» می‌گفتیم؛ نام‌گذاری که دلیلش معلوم نشد. سری فیلم‌های «عروسک شیطانی» هم با کمی اغماض از این جنس آثار محسوب می‌شد که آن‌هم در کشور ما مورد توجه قرار گرفت. در سال‌های اخیر فیلم‌هایی چون «خزنده» سینمای پاپ کورنی را با سینمای فجایع طبیعی ترکیب کرد. اما «ابیگیل» تلاشی جالب برای بازگرداندن این جنس سینما به ریل اصلی یعنی خشونت اغراق شده با کمدی موقعیت دیوانه‌وار است که می‌تواند سرگرم‌کننده باشد.