حجتی  برای خوب بودن

شهادت رئیسی، شهادت آل هاشم، شهادت امیرعبداللهیان، شهادت رحمتی و دیگر عزیزان واقعه اخیر در کنار همه حسرت‌های بزرگی که داشت، عبرت‌های بزرگی هم داشت. یادتان هست که می‌گفتند و شاید همین الان هم با پررویی و وقاحت بگویند که مردم از نظام قهر کرده‌اند، مردم دیگر روحانیان را قبول ندارند، مسئولان نظام، به خصوص بالایی‌ها همه اهل اختلاس و دزدی‌اند، فساد در سیستم نهادینه شده است و مواردی از این‌دست؟ 
یادتان هست همین حرف‌ها را هم درباره سپاه می‌زدند و می‌کوشیدند با بمباران تبلیغاتی و بی‌وقفه خود این نهاد امنیت‌ساز و مردمی را در اذهان مردم تخریب کنند؟ اما شهادت سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و استقبال بی‌نظیر مردم در چندین شهر مهم کشور نشان داد که شاید این اراجیف برای برخی فضا‌های مجازی و بعضی افراد تأثیرگذاری داشته باشد، اما توده عظیم و ده‌ها میلیونی مردم برای آن تره هم خرد نخواهند کرد. 
در واقعه اخیر هم که هم عالی‌ترین شخصیت اجرایی کشور در آن به شهادت رسید و هم یک روحانی دیگر و امام جمعه و نماینده ولی فقیه، هم یک وزیر و عضو کابینه و هم یک استاندار و هم یک پاسدار از جان گذشته و سه ارتشی کادر پرواز، توده عظیم مردم بار دیگر و این‌بار حیرت‌انگیزتر از قبل در مراسم‌های مختلف تشییع پیکر‌های این عزیزان در چندین شهر بزرگ و مهم کشور کولاک کردند و رکورد شکستند و این در حالی بود که در بعضی شهر‌ها مثل تبریز و شهرری این حضور بی‌سابقه دو بار به فاصله دو روز اتفاق افتاد. 
حالا دیگر با رسم شکل و نمودار می‌توان رسانه‌بازان مدعی و خوش‌باوران ساده‌لوح را شیرفهم کرد که اقلیت و اکثریت یعنی چه، عشق مردم به روحانیت و به مسئولان نظام اعم از رئیس‌جمهور و امام جمعه و وزیر و استاندار و سپاهی و ارتشی و به بیان راحت‌تر سطوح و انواع مختلف دولت و حاکمیت چگونه است؟ واقعیتی که بسیاری از رسانه‌های مهم دنیا حتی بوق‌های تبلیغاتی دشمنان هم نتوانستند در برابر آن سکوت کنند و به اعتراف بزرگی و کیفیت آن ننشینند. 


این واقعیت بدون رتوش البته به معنای این نیست که مردم گلایه و شکایت ندارند، به معنای این نیست که دولت و حاکمیت بی‌نقص و بی‌اشکال‌اند، به معنای این نیست که عناصر ضعیف و کم‌مایه در میان این‌همه دولتمرد و مسئول و مدیر وجود ندارند، خیر! حتماً همه این انتقادات صحیح و وارد است. اما یک واقعیت را نمی‌توان انکار کرد که اراده خدمت، تلاش برای بهسازی امور و بهروزی مردم و به‌خصوص طبقات محروم‌تر و اصلاح ناکارآمدی‌ها و روش‌های غلط حتماً در بین مسئولان بالا و مدیران عالی نظام وجود دارد. 
در همین رابطه، این واقعه یک نکته و عبرت و یک پیام بسیار بزرگ دیگر هم داشت که شاید در غوغای شهادت این عزیزان به خوبی تبیین نشده است. با همه سختی‌ها و ناملایمات، در میان همه فحش‌ها و دشنام‌ها، در بحبوحه همه تخریب‌ها و سرزنش‌ها و دروغ‌های بزرگ و کوچک، راه برای خوب بودن، خوب زیستن و خوب مردن باز است. باز هم می‌توان بی‌توجه به همه این‌ها و همه طعنه‌ها و حاشیه‌ها کار کرد و جمعة استراحت نداشت و تقوا و اخلاص داشت و از نماز شب و زیارت و عبادت کوتاه نیامد و خستگی نشناخت و لبخند زد و امیدوار بود و برای آینده بهتر کار و خدمت کرد. در این راه و در این مسیر، «سید ابراهیم رئیسی» قطعاً یکی از بهترین «حجت»‌های این خوب‌بودن و خوب‌رفتن برای همه مسئولان و برای همه مایی است که فکر می‌کنیم نمی‌شود و نمی‌توانیم....