روزنامه خراسان
1403/03/12
از بابا رضا به بچهها
مجید حسین زاده | روزنامهنگار-حضور بچهها در صحن و سرای امامهشتم(ع) و از این طرف به آن طرف دویدنشان، جزو شیرینترین و فراموشنشدنیترین خاطرات آنها به حساب میآید. نگاه زیرچشمی به پدر و مادر و گذاشتن دست بر روی سینه به نشانه ادب و سلام به امام(ع) رو به گنبد طلایی، ورقزدن زیارتنامههایی که نمیتوانستیم آنها را بخوانیم، خانهسازی و چیدن خلاقانه مهرها روی هم و ...، برای خود ما هم یادآور خاطرات شیرینی است که سالها پیش تجربه آنها را داشتیم. نماهنگ بابا رضا 1 در سال گذشته و نماهنگ بابا رضا 2 در دهه کرامت امسال و در آستانه میلاد حضرت علیابنموسیالرضا(ع) با هدف آشنایی بیشتر کودکان امروزی با امام هشتم(ع) و تقویت این ارتباط معنوی ساخته شد. هر دو این آثار از لحاظ مضامین و پرداختن به مسائل مختلف اعم از عشق کودکان به امام(ع)، درسهایی از بازی در حرم، توجه به اشعار نوستالژی امامرضایی(ع)، پرداختن به معضلات اجتماعی مثل کودکانکار یا بیسرپرست و... مورد توجه قرار گرفت. نماهنگ «بابا رضا 1 و ۲»، هر دو با صدای «روحا... رحیمیان» و شعرهای حجتالاسلام «سیدصادق رمضانیان» تولید شد. امروز ۲۳ ذیالقعده، روز زیارتی مخصوص امامرضا(ع) است و زیارت آن حضرت(ع) از دور و نزدیک سفارش شدهاست. به همین بهانه و در پرونده امروز زندگیسلام به سراغ شاعر این نماهنگها رفتیم تا درباره چالشها در سرودن این اشعار، دستهبندی مضامین محتوایی مدنظرش در این 2 شعر، استقبال بچهها و... بگوید. همچنین متن اشعار هر دوی این نماهنگها آورده شده است. دیدم نماهنگ امامرضایی(ع) کودکانه جدید و قوی نداریم حجتالاسلام «رمضانیان» ابتدا درباره نماهنگ «بابا رضا 1» که سال 1402 ساخته شد، میگوید: «مجموعه رسانهای مأوا قبل از ساختهشدن نماهنگ «بابا رضا 1» به آقای رحیمیان پیشنهاد داده بودند که ایشان یک کاری برای کودک بخواند. بابت شعر هم با من صحبت شد. ابتدا قرار نبود که محتوای شعر درباره امامرضا(ع) باشد. یک چند ماهی از آن پیشنهاد گذشت و من خیلی فکر کردم که ما اگر بخواهیم کاری در حوزه کودک تولید کنیم، بهتر است در چه فضایی باشد که کمتر مورد توجه بوده است. یک مقداری تحقیق کردم. البته خودم برای اولین بار بود که میخواستم برای یک نماهنگ کودکانه شعر بگویم. به ذهنم رسید که چرا برای امامرضا(ع) یک نماهنگ کودکانه جدید و قوی نداریم که برایشان جذاب هم باشد. مثلا در بعضی حوزههای دیگر و برای بعضی ائمه(ع) دیگر داشتیم. پیشنهاد دادم به دوستان، نظر آنها هم مثبت بود و رفتیم در دل کار. بنابراین «بابا رضا 1» در سال گذشته یعنی 1402 ساخته شد». با بچهها قبل از سرودن اشعار بارها صحبت کردم از شاعر نماهنگهای «بابا رضا 1 و 2» درباره نحوه انتخاب محتواها و مضامین اشعارش میپرسم که اینطور توضیح میدهد: «نماهنگ بابا رضا 1 از نظر نوع ادبیات، مفاهیم و ... بدیع و نو بود و در ابتدا برای ما هم مشخص نبود که چقدر به دل مخاطب بنشیند. اما من خودم دوتا فرزند دارم، زمانی که قرار شد این شعر سروده شود، اول از همه با بچههای خودم بارها صحبت کردم که اگر شما بخواهید با امامرضا(ع) صحبت کنید، چه چیزهایی به ایشان میگویید؟ متوجه شدم که بچهها در 6 و 7 سالگی، تمام برداشتی که از امامرضا(ع) دارند، نقطه شروع همهشان از حرم مطهر است. یعنی بازیهایی که در حرم انجام میدهند، اتفاقهایی که در مسیر زیارت برایشان رقم میخورد، دیدن ضریح و گنبد و ... . بنابراین برایم مهم بود که ما هم به این فضا بپردازیم. در عین حال، میخواستیم بازیهای کودکانه را با یک پیامی بیان کنیم که بزرگترها هم دریافتی از این شعر داشته باشند. مثلا در یکی از فرازهای بابا رضا 1، آنجا که میگوید: « افتادم و دستم و گرفتی وقتی / رو سنگ حرم سرسره بازی کردم» هم یک مطلبی برای بچهها دارد و هم برای بزرگترها که هر وقت در زندگی زمین خوردم، به امامرضا(ع) متوسل شدم و ایشان دستم را گرفت. بهطور کلی بیان چند وجهی این مضامین برایمان مهم بود». خیلی مردد بودیم که بابا رضا 2 را بسازیم «بابا رضا 1، خیلی مورد استقبال قرار گرفت و بر اساس بازخوردهایی که خودم هم دیدم و شنیدم و البته بقیه اعضای گروه به ما خبر میدادند، خیلی به دل مخاطبها نشست». او با این مقدمه ادامه میدهد: «امسال و برای ولادت امامرضا(ع)، خیلی مردد بودیم که بابا رضا 2 را بسازیم یا نه. بالاخره دومی از هر کاری، ساختنش خیلی سختتر است. من با آقای رحیمیان چندین بار بهطور مفصل صحبت کردم و قرار شد اگر به مضامین خوبی رسیدیم و احساس کردیم که میتواند قویتر از بابا رضا 1 باشد تا بچهها یک چیز بیشتری یاد بگیرند و احساس بهتری هم با آن برقرار کنند، به قول معروف برویم در دل کار». هدف اشعارم ارتباطمعنوی عمیق بین بچهها و امام(ع) است حجتالاسلام «سیدصادق رمضانیان» درباره ملاحظاتش در سرودن شعر کودکانه برای امام رضا(ع) میگوید: «هدف اول ما در این اشعار کودکانه، ایجاد ارتباط عمیق معنوی بین بچهها و امام معصوم(ع) بود. معروف هم هست که میگویند چون که با کودک سر و کار ت فتاد، پس زبان کودکی باید گشاد. بنابراین باید مضامینی را انتخاب میکردیم که بچهها درک درستی از آنها داشته باشند، بتوانند راحت با آنها ارتباط برقرار کنند. همچنین چون خانوادهها درگیر میشوند و میشنوند، میخواستم دوجهی باشد یعنی یک پیامی برای بزرگترها هم داشته باشد. بنابراین به این جمعبندی رسیدم که از بازیهای کودکانه بچهها، یکسری پیامها را استخراج کنم. مثلا درباره بازی قایمباشک که در بین بچهها مرسوم است، گفتم: «من چشم گذاشتم که پیدات کنم». هم بچهها با این شعر زود ارتباط برقرار میکنند و هم معنای پنهانش برای بزرگترها این است که هر فردی از دنیا چشمپوشی کرد، امام معصوم(ع) را در زندگی خودش پیدا خواهد کرد». سرودن شعر «بابا رضا 1» دو و نیم ماه طول کشید از میپرسم که سرودن اشعار این نماهنگها چقدر زمان برده است که میگوید: «سرودن شعر که کاملا ذوقی است و به حال و احوال شاعر، بستگی زیادی دارد. معمولا کارهای این چنینی که هدفش این است که موجی ایجاد کند و بیشتر اثرگذار باشد، ویرایششان زمانبَر است و چندین بار باید مورد حذف و اضافه قرار بگیرد. ما در بابا رضا 1، حدود 2 ماه تا 2 ماه و نیم درگیر این بودیم که مضامین نهایی شود تا شعر به نقطه نهایی قبل از ضبط برسد. درباره بابا رضا 2، ما یک مقداری از نظر زمانی محدودیت داشتیم چون در ابتدا تصمیممان برای ساخت آن جدی و قطعی نشد، منتها وقتی مضامین به ذهنم آمد که به عنایت خود امامرضا(ع) بود، تصمیم گرفتیم که این بار بیاییم از زبان امامرضا(ع) جواب بچهها را بدهیم. سرودن آن هم تقریبا یک ماهونیم طول کشید اما شبانهروزی پیگیر بودیم تا شعر به مرحله ویرایش نهایی رسید». تصمیمگرفتیم در «بابا رضا 2» چندتا دغدغه اجتماعی را مطرح کنیم از او درباره دلایل توجهاش به بحث کودکان کار و بیسرپرست در اشعار بابا رضا 2 میپرسم که میگوید: «ما در بابا رضا 2، به این نتیجه رسیدیم آن بچههایی که بابا رضا 1 را خواندند و در کنار ما بودند، یکسال بزرگتر شدند و درک بیشتری دارند. بنابراین تصمیم گرفتیم در این کار، هم چندتا دغدغه اجتماعی را مطرح کنیم و هم دغدغه معنوی. به لطف خدا و همانطور که در اشعار هم دیدید، اشاره شد به بچههای خداسرپرست که گفتیم: «واسه بچههای خدا سرپرست / که نمیدونن مامان باباشون کجان ... / یا برای اون کودک کار که / چشمش افتاد به بیمه امام رضا / توی سرما تو رو صدا زد بابا ... ». بنا شد ما از این به بعد لفظ خداسرپرست را برای بچههای بیسرپرست استفاده کنیم که زیباتر است. همچنین به معضل کودکان کار اشاره کنیم تا بچهها با خواندن این اشعار، حس و نگاه بهتری به بچههای خداسرپرست و کودکان کار داشته باشند. یعنی هرجا دیدند، آنها را مثل خودشان بدانند. این موضوع یک دغدغه اجتماعی برای من بود. یک دغدغه معنوی هم داشتم که یک مسئولیتی را به بچهها محول کنیم که در آن بخش « قول میدم قول خدایی / یه قول امام رضایی / میخوام رفیق قرآن شم / تا یار صاحب الزمان شم» محقق شد. یک پیامش هم این است که ما باید به یک جایی برسیم که یار امام زمان(عج) بشویم. یک راهکار هم برای این یاری بیان شده که آن هم در سایه رفاقت با قرآن محقق میشود». حدیثی از امامرضا(ع) باعثشد تا از عبارت «بابا رضا» استفاده کنیم او درباره استفاده از عبارت «بابا رضا» هم که مورد استقبال بسیاری از بچهها قرار گرفت، میگوید: «وقتی شعر را نوشتیم، به قسمت گوشواره آن یعنی جوابی که باید بچهها در شعر بدهند، رسیدیم. معمولا در این قسمت باید از الفاظی استفاده شود که هم ساده باشد، هم روان و هم جذابیت خاص خودش را داشته باشد. به این قسمت که رسیدم، خیلی فکر کردم که ما از چه عبارتی استفاده کنیم که بچهها راحت با آن ارتباط برقرار کنند و در شأن امام معصوم(ع) هم باشد. یاد حدیثی از خود امامرضا(ع) افتادم که ایشان میفرمایند: «امام بهترین رفیق و پدری مهربانی است». با خودم گفتم چقدر خوب است که ما همین را در قالب بیان کودکانه بیاوریم و چون بچهها معمولا پدر را بابا صدا میزنند، از این عبارت برای اولین بار استفاده کردیم. البته چون این عبارت برای اولین بار استفاده می شد، قبل از آن عبارت «مولا رضا» را هم آوردیم که به جایگاه امام تاکید شود: «مولا رضا، دوس دارم صدات کنم بابا رضا». متن نماهنگ بابا رضا 1 با پدر و با مادرم با عروسکام اومدم حرم سلام مهربون عزیز دلم، قربونت برم من و تنها نذاری از تو میخوام که همیشه من و حرم بیاری چه حرم نازی داری چه حیاط خوشگلی آقا واسه بازی داری از تو خاطره دارم یادگاری من چشم گذاشتم که پیدات کنم پیدات کنم سیر تماشات کنم محکم میگیرم ضریح و یعنی میخوام دستام و گره میون دستات کنم با دوستم آقا میگم کلاغ پر تا برات پر بزنه بشه کبوتر دوس داری من یا کبوترات و بیشتر کی و بیشتر؟ «مولا رضا»؛ دوس دارم صدات کنم «بابا رضا» یادته اوندفعه تو دفتر مشقم به چه سختی یه دونه بابا نوشتم حالا اومدم که جایزه بگیرم ایندفعه هشت تا امامرضا(ع) نوشتم شاید اینجوری تو رو راضی کردم با مهر حرم خونهسازی کردم افتادم و دستم و گرفتی وقتی رو سنگ حرم سرسره بازی کردم تو که بزرگ بزرگترایی بانی آرزوهای بچههایی تو بخواه منم بشم کربلایی «مولا رضا»؛ دوس دارم صدات کنم «بابا رضا» متن نماهنگ بابا رضا 2 از بابا رضا به بچهها سلام عزیزای دلم خوش اومدین چقد قشنگ منو بابا صدا زدین همتون ستارههای مشهدین شبیه ستارههاییم وقتی با بچهها تو حرم امام رضاییم با مُهرا خونه ساختیم حالا اهل نماز از کرم امام رضاییم یه جور خیاله دیگه من خیال کردم آقا حرفاش و داره میگه آخر قلب پدر و راضی کردی مراقبت بودم تو حرم بازی کردی دنیا شبیه بازی بالا بلندی بالا پایین داره با خدا باشی میخندی دل نبندی بابا رضا یادش نمیره گفتی تو دفترم چیا نوشتم هشت تا امامرضا(ع) نوشتی واسم جایزهات و یه کربلا نوشتم جایزهی بچهها رو تا همیشه بابا میده پنجره فولاد رضا برات کربلا میده قدرت رو میدونم بابا رضا جونم میخوام بازم با پدر مادرم بیام من که زیارت و برا همهی بچهها میخوام واسه بچههای خدا سرپرست که نمیدونن مامان باباشون کجان همونایی که عاشق بابا رضان یا برای اون کودک کار که چشمش افتاد به بیمهی امام رضا توی سرما تو رو صدا زد بابا کی جز تو میتونه با مهربونیاش حاجتای بچهها رو زودی روا کنه مامان بزرگ میگه کسی زرنگه که پیش امام رضا برا امام زمان(عج) دعا کنه قول میدم قول خدایی یه قول امام رضایی میخوام رفیق قرآن شم تا یار صاحب الزمان شم ببینیم یارو کجای حرمت بابا رضا قربون کبوترای حرمت بابا رضا قدرت رو میدونم بابا رضا جونم خانوادهها از پرمهرتر شدن نگاه بچهها به امام(ع) با این نماهنگ میگویند شاعر نماهنگهای «بابا رضا 1 و 2» درباره واکنشهای خانوادهها و کودکان بعد از انتشار این اثر میگوید: «حقیقتا خیلیها به من و آقای رحیمیان میگویند که بعد از بابا رضا، فرزندانمان در رفتارهایشان به ما ثابت کردند که یک نگاه پرمهرتر، فراتر، بهتر، دقیقتر و ... به امام رضا(ع) پیدا کردند. خیلی از والدین هم میگفتند که ما هم در کنار فرزندانمان به کار گوش دادیم و الان ما هم احساس و نگاه پختهتری به امام(ع) داریم. یک عزیزی به من گفت که ما تا قبل از این اشعار، فقط به امیرالمومنین(ع) به چشم پدر نگاه میکردیم اما الان میدانیم که امام رضا(ع) هم پدر معنوی ماست». بچهها باید در کودکی با امام(ع) رفیق شوند سوال آخر هم باتوجه به این که امروز روز زیارتی امامرضا(ع) است، بفرمایید چرا مهم است که کودکان از سن پایین با مفهوم زیارت آشنا شوند: «ما در روایتها داریم آموزههایی که بچهها در سنین پایین یاد میگیرند، مثل حکاکی بر روی سنگ است. یعنی برای آنها ماندگار خواهد شد. ما خودمان اگر دقت کنید، سورههایی که در سنین کودکی حفظ کردیم، همیشه برای ما ماندگار شده است و یک ارتباط عمیقی با آنها برقرار کردیم. متاسفانه اگر بچهها در سنین کودکی احساس نزدیکی و رفاقت با امام(ع) نکنند، وقتی بزرگتر می شوند، شاید سخت بتوانند این ارتباط را برقرار کنند. بنابراین بهترین راه برای آشنا کردن بچهها با امام(ع) این است که با زبان خودشان با آنها صحبت کنند. چون اگر بخواهیم از مضامین و عبارتهایی استفاده کنیم که بچهها درکی از آنها نداشتهباشند، تلاشمان بیفایده خواهد شد. من فکر میکنم در جریان نماهنگ بابا رضا، قدم مهمی در این مسیر برداشته شد».
سایر اخبار این روزنامه
عرض ارادت ادبیات به امام رضا(ع)
از بابا رضا به بچهها
دستبرد19هزار دلاری خانم دکتر در بیمارستان!
تبعات عقبگرد از تصمیمات بورسی
ترافیک چهره ها در ساختمان فاطمی
شما اکنون در طرف درست تاریخ ایستادهاید
نامزد محترم! فرزندتان در مدرسه دولتی درس می خواند؟
آبی ها در انتظار معجزه سرخ ها آماده جشن
حواشی جنجالی تصویب یک اعتبارنامه
مراقب نقشه جدید غرب برای سوریه باشید
خنجر یمنی در قلب «آیزنهاور»
4 اولویت اقتصادی مجلس دوازدهم
هشدار تهران به صدور قطعنامه ضدایرانی در آژانس
کاسبی ترامپ با حکم دادگاه