احترام به استاد

چندی پیش (شنبه اول اردیبهشت سال جاری) در صفحه اندیشه روزنامه اعتماد، گفت‌وگوی دوستم محمد صادقی با مصطفی ملکیان با این روتیتر و تیتر منتشر شد: «گفت‌وگو با استاد مصطفی ملکیان: رواقی‌گری آدمی را به اخلاق و معنویت سوق می‌دهد» بعد از انتشار گفت‌وگو، رفیق شفیقی پیام داد که چرا عنوان «استاد» را به کار برده‌اید؟ آیا خود ایشان اصرار دارند که چنین خطاب شوند؟ راستش به این موضوع فکر نکرده بودم. ما معمولا در صفحه اندیشه می‌کوشیم عنوان‌هایی چون «دکتر» و «استاد» را حذف کنیم. در این مورد اما به ذهنم نرسید که حساسیتی باشد، زیرا آن‌قدر عنوان «استاد» برای آقای ملکیان به کار رفته که در میان علاقه‌مندان و شاگردان و مخالفان و منتقدان ایشان رواج یافته، مثل عنوان «دکتر» برای علی شریعتی، به‌رغم ان‌قلت‌هایی که درمورد مدرک دکترایش می‌آورند یا می‌گویند ربطی به جامعه‌شناسی و تاریخ و... ندارد که درست هم هست.
لفظ «استاد» را اگر تحت‌اللفظی هم درنظر بگیریم و کاری به دلالت‌های دیگر آن نداشته باشیم، یعنی به عنوان کسی که معرفتی یا مهارتی را به دیگری یا دیگران آموزش می‌دهد، الحق و الانصاف اطلاق آن بر مصطفی ملکیان کاملا رواست و بعید است کسی در استاد بودن او تردیدی داشته باشد. ملکیان به اذعان همه علاقه‌مندان و منتقدانش، حتی در روزگار جوانی و زمانی که در قم به تحصیل فلسفه و علوم اسلامی مشغول بوده، به کار استادی مشغول بوده و به بسیاری از هم‌دوره‌ای‌های خودش فلسفه غرب و مباحث جدید آن را می‌آموخته. شاهد این ادعا هم کثیری از جزوه‌های درسی و درسگفتارهایی است که امروز برخی از آنها به صورت کتاب منتشر شده‌اند. چهار جلد کتاب تاریخ فلسفه غرب که مکتوب درس‌های ایشان در جمع دانش‌پژوهان پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در سال‌های بین 1369 تا 1374 تنها یکی از این کتاب‌هاست. 
ملکیان در سال‌های بعد هم تا به امروز همیشه مشغول تدریس و برگزاری دوره‌های متعدد آموزشی در حوزه‌های تخصصی‌اش بوده و تاکنون صدها ساعت درسگفتار در زمینه‌های فلسفه، فلسفه تحلیلی، فلسفه اخلاق، فلسفه دین، کلام اسلامی، روان‌شناسی دین، روان‌درمانی، عرفان‌پژوهی، دین‌پژوهی و موضوعات فکری و فرهنگی روز ارايه کرده است. بدون ذره‌ای اغراق و مجامله، شمار قابل‌توجهی از استادان و پژوهشگران ایرانی، در حوزه‌های مذکور، مستقیم یا غیرمستقیم از نوشتارها و گفتارهای او بهره برده‌اند. بگذریم که برای بسیاری از شاگردان و علاقه‌مندان به ملکیان، لفظ «استاد» دلالت بر معناهای معنوی آن هم دارد، به خصوص مخاطبان عمومی‌تری که در درسگفتارها یا سخنرانی‌های او نه به هدف صرفا چیز یاد گرفتن که برای بهتر شدن حال یا فراگیری حکمت عملی شرکت می‌کنند.
شخصا غیر از تجربه حضور در ده‌ها جلسه سخنرانی مصطفی ملکیان و گزارش آنها در مطبوعات و شنیدن یا دیدن بیش از صدها ساعت درسگفتار و سخنرانی از او و خواندن بسیاری از کتاب‌ها و مقالاتش و انجام چندین گفت‌وگو در موضوعات فرهنگی که در رسانه‌ها بازتاب یافته و استفاده از محضرش در محافل خصوصی و عمومی، در یک درسگفتار او هم حضور داشتم و فارغ از موضوع مورد بحث، صادقانه و از صمیم قلب اعتراف می‌کنم که ملکیان یکی از بهترین -اگر نگویم بهترین- استادانی بوده که در طول سال‌های دانش‌آموزی تجربه کرده‌ام. بیان دقیق و درست، روان، شمرده، دسته‌بندی شده، در موضوع، بدون ذره‌ای «اطناب ممل و ایجاز مخل»، بلیغ و رسا بعضی از ویژگی‌های شیوه تدریس ملکیان است.  تاکید می‌کنم که کاری به محتوای موضوع آموزش ندارم، خواه فلسفه باشد یا اخلاق‌شناسی یا دین‌شناسی یا روان‌شناسی یا کلام. مخاطب درسگفتارهای ملکیان ممکن است با همه آنچه می‌گوید، مخالف باشد، اما قطعا اذعان می‌کند که او با ویژگی‌های مذکور صحبت می‌کند و در هر جلسه یا نشستی، قطعا نکته یا نکاتی مشخص را بیان می‌کند.  این همه را نوشتم، نه فقط برای توجیه به کار بردن لفظ استاد برای او، بلکه برای اشاره به رفتار ناشایستی که اخیرا نسبت به او شده است. در ویديوی کوتاهی از یک برنامه تلویزیونی پخش شده در صدا و سیما که این روزها دست به دست می‌شود، مجری درحالی که جلوی عکس چند چهره فرهنگی از‌جمله یوسف اباذری، مصطفی ملکیان، تقی آزاد ارمکی، حسن محدثی، ابراهیم فیاض، بیژن عبدالکریمی و الهه کولایی ایستاده، آنها را «آقایان جامعه‌شناس» خطاب می‌کند و به آنها به علت سکوت‌شان (آیا واقعا سکوت کرده‌اند؟) توهین می‌کند. سپس به ‌طور خاص دو بار از ملکیان به شکلی ناشایست نام می‌برد. کاری به اشتباه‌های فاحش گوینده ندارم، اینکه اولا همه اینها «آقا» و «جامعه‌شناس» نیستند یا اینکه کدام یک از اینها اجازه دارند به همان رسانه‌ای که مجری به راحتی از آن به ایشان اتهام می‌زند، حضور یابند یا... ممکن است هر یک از ما با موضع‌گیری ملکیان در قضیه مذکور یا شیوه و لحنی که به کار برده، موافق نباشیم، حتی ممکن است با بسیاری از سخنان و دیدگاه‌های او اختلاف‌نظر داشته باشیم یا آنها را نپسندیم، اما اصول اخلاقی در همه جای جهان و در همه فرهنگ‌ها به ما آموخته که احترام استاد را رعایت کنیم، حتی اگر او را از همه دانشگاه‌ها و تریبون‌های رسمی کنار گذاشته‌ایم و به او اجازه پاسخ دادن به انتقادهای خود را نمی‌دهیم. مخاطب این گفتار، قطعا نه آن گوینده که تصمیم‌گیرندگان آن برنامه است که شک ندارم برخی از آنها مستقیم یا غیرمستقیم شاگرد ملکیان بوده‌اند یا شاگردی شاگردان او را کرده‌اند.
سایر اخبار این روزنامه
لاریجانی به صحنه آمد ایران خواهد ماند هر چه عقب بنشينيم طرف مقابل جلو مي‌آيد ‌منوط كردن سياست از صندوق‌ رأي چه مي‌خواهيم؛ ما و دموكراسي چرا تيم رسانه‌اي ايران بازداشت شده است مردم و روشنفكران(۱) خاتمی؛ اندیشه‌ای که لبخند می‌زد توافق ملي لحظه پيروزي وقتی «بازدم هنرمند» اثر هنری می شود! همه چالش‌هاي بنيامين نتانياهو احترام به استاد چرخه اقتصادي قطع درخت در تهران بايد از بين برود لذت پشت پا زدن به یقین‌های سترون غوطه‌ در اقيانوس زرد غربي چيزهاي دردناك پس‌لرزه‌های محاکمه تاریخی امریکا کارگردانان مشهور برای ساخت فیلم درخواست نمی دهند اثرات كاهش ارزش پول ملي در تابستان مشخص مي‌شود درخت‌کُشی در تهران از قیطریه تا ستارخان خطر توقف صادرات با شرايط جديد ثبت سفارش كالا قتل زني ۷۵ ساله به دست پرستار خانه ‌منوط كردن سياست مردم و روشنفكران(۱) از صندوق‌ رأي چه مي‌خواهيم ما و دموكراسي خاتمی اندیشه‌ای که لبخند می‌زد توافق ملي لحظه پيروزي