روزنامه جوان
1403/03/19
ادبیات، کودک و آینده با سونامی ترجمه تحدید شده است
جوان آنلاین: برخی از ناشران و فعالان دلسوز حوزه ادبیات کودک و نوجوان، از حجم بالای آثار ترجمهشده خارجی که بسیاری از آنها سمزدایی یا اصطلاحاً عاری از اصطلاحات و مفاهیم مخربنشده، اظهار نگرانی میکنند. هر چند مسئولیت مرزبانی از آثار مخرب حوزه کودک و نوجوان بر عهده حاکمیت و وزارت ارشاد است، ولی ظاهراً کثرت بالای این آثار و همچنین روزآمد نبودن ابزارها و معیارهای ممیزی و حتی شاید ممیزها باعث شده تا رهبر انقلاب نسبت به این چالش امروزی که در آینده ممکن است تبدیل به بحرانهای اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی شوند، هشدارهایی مطرح کنند. در سوی دیگر ماجرا فعالان و دلسوزان این حوزه از صنعت نشر نیز که در مورد خطر آثار ترجمه شده از جمله مانگاها و کمیک استریپهای مروج اباحهگری و تحتالشعاع قرار گرفتن فرهنگ و اخلاق ایرانی و اسلامی در بین کودکان و نوجوانان، مکرراً هشدار میدهند. «جوان» در گفتگو با علیرضا سبحانینسب مدیر انتشارات جمال به مسئله ترجمه آثار خارجی در حوزه کودک و نوجوان پرداخته و ابعاد مختلف آن را آسیبشناسی کردهاست.برخی کشورها بخشها و ارگانهای مختلفی را برای پایش آثار ترجمهشده در حوزه کودک و نوجوان دارند، در کشور ما هم این مسئولیت بر عهده وزارت ارشاد است. ارزیابی شما به عنوان یک ناشر فعال از این حوزه و آثاری که در بازار نشر وجود دارد، چیست؟
بحث ترجمه کتاب یکی از حساسترین موضوعات در کل دنیاست. بسیاری از کتابهایی که الان در ایران ترجمه میشوند، در بسیاری از کشورهای اروپایی اجازه ترجمه و انتشار ندارند. حتی در امریکا هم یک انجمنهایی هستند که به خانوادهها توصیه میکنند، بسیاری از کتابهایی را که به این شکل ترجمه میشوند برای بچههایشان تهیه نکنند و مواظب باشند تا بچههایشان این جنس از ترجمهها را مطالعه نکنند. در ایران بر اساس اینکه جمهوری اسلامی ایران هست، وزارت ارشاد داریم، سازمان تبلیغات اسلامی داریم، حوزه علمیه و ارگانهای متعددی داریم که علیالظاهر حواسشان به دستکاریهای فرهنگی هست، بنابراین مردم انجمن درست نکردند که از طریق این انجمنها به مردم توصیههایی در مورد اینکه چه آثاری را برای کودکانشان تهیه کنند. مردم به دلیل ساختارهای دولتی و حاکمیتی خیالشان راحت است که مثلاً وزارت ارشاد اجازه انتشار یا ترجمه آثاری با محتوایی در مورد همجنسگرایی را هرگز نخواهد داد و اساساً وارد بازار نخواهند شد. یا مثلاً کتابی با نگاه اخلاقزدایی یا ترویج اباحیگری امکان ندارد وارد بازار بشود. مردم به درستی انتظار دارند ارگانهایی که به هر شکلی تا الان مراقب ارزشها و فرهنگ اسلامی ایرانی بودند، همچنان به وظیفه خطیر خودشان عمل کنند و به همین علت است که این ارگانها را به عنوان مرزبان فرهنگی میدانند.
آیا چنین شاخصههایی در مورد آثار ترجمهشده در کشورمان اجرایی و عملیاتی میشود؟
الان متأسفانه گاهی با ترجمههایی روبهرو هستیم که به شدت آسیبزا هستند، اگر چه وقتی مسئولان وزارت ارشاد متوجه میشوند که مثلاً یک ترجمهای از زیر نظر سیستم نظارتی اصطلاحاً در رفته به سرعت جلوی آن را میگیرند، چون نسبت به این مسائل حساس هستند؛ ولی واقعیت این است که ساختار ممیزی ما دچار آسیبی است و آن اینکه کتابهای ترجمهشده هیچ مانعی در مقابلشان وجود ندارد که بتواند جلوی آنها را بگیرد و گاهی– البته بر اساس شنیدهها و امیدوارم که درست نباشد- کارهای ترجمهشده به صورت ماشینی رصد میشوند و این سیستم بیشتر به واژهها حساسیت دارد تا مفاهیم! خب طبیعی است که برخی موارد از دست آنها در برود. یا اینگونه است که گفتم یا اینکه کسانی که کار ممیزی را انجام میدهند، دقت لازم را ندارند یا اینکه با نگاهها و سلایق کاملاً متفاوتی این کار انجام میشود و عدهای ممکن است یک کتابی را مضر تشخیص بدهند و یک عدهای دیگر نه! تجربه شخصی در این مورد دارید؟
من با یکی از دوستانی که در فضای کار ممیزی کتاب وزارت ارشاد فعالیت میکنند، جلسهای عمومی داشتیم و این عزیز میگفتند که مردم باید به یک بلوغی برسند که اگر ممیز ما هم این آثار را مضر تشخیص نداد، مردم آن را نپذیرند و آن کتاب را برای بچههایشان تهیه نکنند! این یعنی همان نظارت پسینی که برخی به دنبال آن هستند؟
بله؛ ولی این کار بسیار خطرناکی است. با پذیرش چنین نگاهی تکلیف حق حاکمیت در تعیین سرنوشت نسل آینده چه میشود؟
وزارت ارشاد مسئولیت دارد، وظیفه حاکمیتی دارد که از کیان خانواده و بچههای ما حفاظت کند. همکاران ما در ملاقاتی که خدمت حضرت آقا رسیدهبودند، ایشان فرمودهبودند مظلومترین قشر جامعه ما کودکان هستند که نمیتوانند از خودشان دفاع کنند، هر محتوایی را استفاده نکنند. کودک فکر میکند که هر محتوایی از فیلم و کتاب گرفته تا بازی و دیگر موارد که در پیرامونش وجود دارد، سالم است. ما الان کتابهایی داریم که برای بچهها جذابیتهای بالایی دارد، ولی آنها توجهی به آسیبهای آن ندارند و بعد از مدتی که ذائقهاش تغییر کرد، دیگر کارهای بومی و وطنی را نمیپسندد و فقط میخواهد آثار ترجمهشده را بخواند؛ آن هم آثاری که حریم خانواده را با استهزای پدر و مادر یا توهین و تحقیر معلم، شکسته است. در واقع این آثار به نوعی آموزش چگونه دیگران را اذیت کنیم یا چگونه دیگران را تحقیر کنیم و آبرویشان را ببریم، هستند؛ چگونه هیچ حرمتی برای پدر و مادر، معلم و مربی و جامعه قائل نباشیم، هستند! وقتی بچه یک مدت چنین آثاری را بخواند، اخلاق برایش کمرنگ میشود و شیرینی و جذابیت تمسخرها برای فرد بالا میرود و دیگر اخلاق برایش مهم نیست. با این حساب اخلاق اسلامی و انسانی در جامعه میمیرد و شاهد فروپاشی از درون خواهیم بود!
ما یک آسیبشناسی داریم که میگوییم آسیبی در راه است و آن ذبح اخلاق است و آن ترویج خودکشی بین نوجوانان با آمدن مانگاهای ژاپنی و کرهای است، چون اینها جنسی از زندگی بیمعنا و جهان بیمعنا را ترویج میکنند. ژاپنی که نرخ خودکشی در آن فزاینده است و آمار این خودکشیها در ژاپن بیش از کشتههای تصادفات جادهای کشورمان است، متأسفانه این به الگوی نوجوانان و جوانان ما تبدیل شدهاست. در این بین برخی از ناشران هم بدون توجه به فرهنگ و آثاری که بر جامعه وارد میشود و صرفاً، چون از نظر اقتصادی درآمد خوبی دارد و گاهی یکی از آنها را تا سه برابر یک کتاب عادی قیمت میزنند، هر ساله چندتا به مجموعههای قبلیشان اضافه و وارد بازار میکنند. پس تکلیف محافظت از ارزشها، فرهنگ و نسل آیندهساز کشورمان چه میشود؟ آیا سیستم ممیزی ماشینی پاسخگوی این اتفاقات مخرب خواهدبود؟!
حرف ما هم همین است؛ در واقع عرض ما این است که مدافع بچههای ما چه کسی باید باشد؟ پدر و مادری که از مانگاها خبر ندارند، والدینی که اساساً ممکن است از حساسیتهای پنهان در اینگونه آثار اطلاعی نداشتهباشند؟! تشخیص برخی از آسیبهای پنهان در چنین آثار ترجمهای نیاز به کارشناسان و خبرگانی دارد تا آنها را ارزیابی و پالایش کنند. نوجوان و جوان ما از کجا باید بداند که فلان نویسنده یا مترجم که در زندگی شخصی کارشان به خودکشی و رسیده و در آثارشان پوچی را ترویج میکند؟! قطعاً این وظیفه کارشناسان است. این سونامی آثار ترجمهشده خارجی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان چه عواقبی به دنبال دارد؟
اینکه حضرت آقا فرمودند بیپناهترین قشر جامعه ما کودکان و نوجوانان هستند، یعنی این قشر نیازمند کمک و مرزبانی و نیازمند است که بخشی از حاکمیت، مسئولیت جلوگیری از ترجمه و انتشار این آثار مخرب را داشتهباشد. البته این مطالبه فقط در بحث ترجمه نیست، بلکه ممکن است در آثار داخلی هم چنین مشکلاتی وجود داشتهباشد که باید جلوی آن گرفتهشود. بر اساس گزارشی که مسئولان میدهند، بیش از ۵۰ درصد آثار حوزه کودک و نوجوان محصولات ترجمهای هستند. از طرفی فروش آثار داخلی پایین آمده و معنای ادامه این روند اشتباه این است که ما در آیندهای نزدیک با حاکمیت مطلق ترجمه در حوزه نشر آثار کودک و نوجوان مواجه میشویم. مشکل دیگری که این سونامی ترجمه ایجاد کرده مسئله بیکارشدن نویسندگان حوزه کودک و نوجوان هست؛ یعنی مؤلفان کودک و نوجوان بیانگیزه شدند و علاقهای برای کار ندارند. آسیبشناسی این مسئله و جلوگیری از خطرات آن بر عهده وزارت ارشاد است. برای جلوگیری از بروز آسیبهای احتمالی چه اقداماتی باید صورت بگیرد؟
اینها آسیب و چالشهای پیش روی ما هستند که باید قبل از تبدیلشدنشان به معضلات بزرگ برای آنها چارهاندیشی کنیم. من معتقدم ساختار ممیزی وزارت ارشاد در حوزه آثار ترجمه شده باید از ساختار ممیزی آثار داخلی قویتر باشد. بیش از آنکه به ادبیات کودک توجه شود، باید نسبت به محتوای متناسب برای کودک توجه شود. ممیزان ما امروز نیازمند یک بازتعریف و بازنگری در دانششان نسبت به آسیبهای پیشرو هستند، مثلاً همجنسگرایی با چه واژگانی و چه ساختار و محتوایی ترویج میشود؟ چه تصاویری المان همجنسگرایی هست؟ کدام ناشر یا نویسنده خارجی در زمینه اباحیگری توجه زیادی دارند؟ واقعیت این است که ساختار فعلی اعطای مجوز برای آثار خارجی ضعیف و ناکارآمد است و نیازمند به بازنگر و بازتعریف است. اگر این اتفاق نیفتد دیگر ما با چالش روبهرو نخواهیم بود، بلکه با آسیبهایی روبهرو میشویم که تلفات زیادی از بین کودکان و نوجوانان ما میگیرد.
سایر اخبار این روزنامه
نقرهداغ فوتبال، باور کنیم؟!
نامزدها آرایش گرفتند
پاس گل انتخاباتی آژانس به اصلاحطلبان
سراب همستر کامبت!
کام سیستانوبلوچستان شیرین شد
ادبیات، کودک و آینده با سونامی ترجمه تحدید شده است
«نه» فلسطینیان به آتشبس اسرائیلی
تهران: منشأ وضع فعلی برجام خروج امریکا است
بازی همستر با کاربران مجازی
سلسله باخت و عذرخواهی و اخراج!
تحقق انتخابات تراز در هشتم تیر