از روز جهاني منع كار كودك تا پايان دادن به كار كودك

12 ژوئن يكي از روزهاي مهم تقويم جهاني براي فعالان حوزه حقوق كودك است. اين روز كه به نام روز جهاني منع كار كودك نامگذاري شده تلاشي است براي افزايش آگاهي و فعاليت در زمينه جلوگيري از كار كودكان. اما در ايران وضع كار كودك درست همچون آمارهاي آن در هاله‌اي از ابهام قرار دارد و مشخص نيست دقيقا چه تعداد كودك كار در كشور داريم و اين تازه در حالي است كه افزايش ضريب مهاجرت به ايران در يك دهه گذشته نيز آثار غيرقابل انكاري بر اين پرونده گذاشته و باعث ابهام بيشتر در آمارها شده است. در ايران آمارهاي مختلفي در مورد آسيب‌هاي اجتماعي اعلام مي‌شود كه عموما تا چند سالي كارايي داشته و در محافل به آن اشاره مي‌شود. بنابراين مشكل اول اينجاست كه آمار به‌روزي از اين مهم به شكل سالانه و مستمر اعلام نمي‌شود. مشكل دوم به ساختار دولت در مواجهه با اين پديده اجتماعي اختصاص دارد. از آنجايي كه بخشي از آسيب‌هاي اجتماعي توسط نهادهاي موازي مديريت مي‌شوند، اين آمارها اختلافات فاحشي با يكديگر پيدا مي‌كنند. در مورد كودكان كار، وضع از اين هم بدتر است به‌طوري كه آمارهاي رسمي از وجود 14 هزار كودك كار در كشور خبر مي‌دهند، اما آمارهاي غيررسمي مورد اشاره در برخي گزارش‌ها-همچون گزارشي كه مردادماه سال گذشته خبرگزاري ايسنا منتشر كرد- گواهي بر اين مدعاست كه در ايران بيش از 7 ميليون كودك كار حضور دارند كه جايي در آمارهاي رسمي نيافته‌اند. برخي آمارها نيز مدعي‌اند 2 ميليون كودك در ايران به كار مشغول هستند. آماري كه خانم سارا رضايي از فعالان حقوق كودك سال گذشته منتشر كرد حاوي يك نكته نگران‌كننده ديگر هم هست؛ ميانگين سن كودكان زباله‌گرد در ايران به 12 سال رسيده و اين خط قرمز سازمان بين‌المللي كار در حوزه كار كودك است، چراكه بر اساس مصوبه اين نهاد مرجع جهاني، افراد زير سن قانوني نبايد مشغول به كار باشند. به عبارت ديگر هر كاري كه كودكان انجام مي‌دهند، كار كودك ارزيابي نمي‌شود، بلكه اين اصطلاح عموما براي فعاليت‌هايي تعريف مي‌شود كه منزلت اجتماعي و دوران كودكي را ناديده انگارد و مضر براي رشد جسمي و ذهني كودك باشد.
از نظر وضعيت كار كودك، ايران در ميان كشورهاي جهان نيز در جايگاه نسبتا نامناسبي قرار گرفته است. دو سال قبل يونيسف اعلام كرد كه از هر 10 كودك در جهان به‌طور متوسط يك كودك، كودك كار است. در اين رتبه‌بندي ايران در جايگاه 44 قرار دارد و حتي كشورهايي چون سوريه، فلسطين، تركيه، عراق، گرجستان و ارمنستان وضعيت بهتري نسبت به ايران را تجربه مي‌كنند.
در تهران به عنوان پايتخت كار كودك، 21 مركز آموزشي و حمايتي مشغول به فعاليت هستند. تهران از اين منظر، داراي يك پهنه‌بندي مناسب است كه ماموريت ارايه خدمات به هر كودك كار را بسته به منطقه جغرافيايي اقامت او بر عهده دارد.
به تهران گفتيم «پايتخت كار كودك در ايران»، شايد به اين دليل كه ساختار كودكان كار تهران پس از خيل مهاجرت‌ها در دهه اخير به حدي تغيير يافته كه به گفته سازمان بهزيستي در حال حاضر بيش از 85 درصد كودكان كار و خيابانِ شناسايي شده توسط اين بخش از دولت، اتباع خارجي بوده‌اند. 
همچنان كار كودكان تا قبل از 6 سالگي در ايران جرم انگاشته مي‌شود و مردم در صورت مشاهده مي‌توانند با شماره 123 اورژانس اجتماعي تماس بگيرند، اما واقعيت اين است كه به دليل آنكه عموم كودكان كارِ تبعه در ايران بدون شناسنامه هستند، پيگيري و استمرار خدمات‌رساني به آنها امكان‌پذير نيست.


نشست خبري‌اي كه انجمن روشنگران فرداي كودك (ارفك) قرار است دوشنبه 21 خرداد در كتابفروشي كتاب‌راه برگزار كند، تلاشي است براي يافتن پاسخي براي اين سوالات، اما نه صرفا از منظر آماري، بلكه با توجه به تلاش‌هايي كه در طول يك دهه اخير، سازمان‌هاي مردم‌نهاد در حوزه خدمات‌رساني به كودكان كار داشته‌اند، ارزيابي فعاليت‌هاي آنها مي‌تواند مقدمه‌اي بر شناخت روش‌هاي آگاه‌سازي جامعه نسبت به خطرات كار كودك و شيوه‌هاي پايان دادن به آن باشد.
ورود براي عموم آزاد است و خرسنديم كه در نشست خبري ما شركت مي‌كنيد.