تصمیمات سلیقه‌ای  و هزینه زیاد آن برای ورزش!

تشکیل یا انحلال یک فدراسیون یا یکی از معاونت‌های وزارت ورزش موضوعی نیست که خلق‌االساعه بتوان در موردش نظر داد و آن را به مرحله اجرا درآورد. اینکه مدیران چطور چالش‌هایی از این دست را مدیریت کنند، مستقیماً روی ورزش کشور تأثیر می‌گذارد. 
انحلال فدراسیون راگبی خبر عجیبی بود؛ رشته‌ای المپیکی که به دستور وزیر ورزش پیشین تشکیل شد، اما مدیریت فعلی وزارتخانه این تصمیم را غیراصولی خوانده و دستور انحلال آن داده است. در زمانی که حمید سجادی نفر اول مدیریت ورزش ایران بود، با همفکری تیم مدیریتی و مشاورانش، دستور تأسیس چند فدراسیون جدید را صادر کرد. در آن زمان گفته می‌شد حمایت هرچه بیشتر از رشته‌ها و ادامه فعالیت به صورت حرفه‌ای دلیل تأسیس فدراسیون‌های جدید هستند، ولی منحل شدن سه فدراسیون بار دیگر ثابت کرد مدیران فعلی تصمیمات مدیران پیشین را قبول ندارند و هرگونه تغییر مدیریتی می‌تواند به تغییر سرنوشت یک رشته، تیم یا فدراسیون منجر شود. 
رشته‌های دریایی – ساحلی و راگبی و بادبانی، ورزش‌هایی هستند که اخیراً اسیر تصمیمات تازه شدند و با لغو فدراسیون‌هایشان باید به صورت انجمن به کارشان ادامه دهند. اینکه دلایل تشکیل این فدراسیون‌ها اصولی و منطقی بوده یا نه، یک طرف و اینکه دلایل انحلال‌شان هم اصولی و منطقی است یا نه طرف دیگر ماجرا را تشکیل می‌دهد. شاید از همان ابتدا بسیاری برایشان سؤال بود که چرا سجادی با مستقل شدن رشته‌های دریایی و همچنین بادبانی به صورت فدراسیون موافقت کرده است، ولی در هر صورت پس از اجرای دستور وزیر وقت، فعالیت رشته‌ها در قالب جدید و البته بودجه و سرمایه‌گذاری بیشتر ادامه یافت. همچنین راگبی نیز سال گذشته به جمع فدراسیون‌های تازه‌وارد اضافه شد و با توجه به حضور این رشته در المپیک انتظار رشد و ترقی راگبی ایران را داشتیم. 
حال آنکه این‌ها تصمیمات قبلی بوده و در ورزش و حتی مدیریت کشورمان، ملغی کردن دستورات پیشین امری عادی محسوب می‌شود. از زمانی که کیومرث هاشمی روی کار آمده، زمزمه‌های مخالفت با ادامه فعالیت برخی فدراسیون‌ها شنیده شد و همانطور که انتظار می‌رفت سه مورد از آن‌ها با دستور اسبقیان، معاون وزیر به صورت رسمی منحل شدند. این وسط تکلیف رشته‌ها، ورزشکاران و مربیان‌شان چه خواهد شد؟! وقتی تنها یک سال از فعالیت راگبی تحت عنوان فدراسیون گذشته، چطور می‌توان ارزیابی دقیقی از مثبت یا منفی بودن این تصمیم داشت؟ 


البته این را هم تأکید کنیم که حرف‌ها و بحث‌های زیاد در خصوص علت تأسیس فدراسیون‌های جدید نیز به قوت خود باقی است و سجادی و همکارانش توضیحات قانع‌کننده‌ای در مورد آن‌ها نداده‌اند. منتها منحل کردن به یک‌باره فدراسیون‌ها نیز بسیار ابهام‌برانگیز است. در این بین باید بررسی شود که هزینه تأسیس و انحلال این سه فدراسیون چقدر بوده و چه کسی یا کسانی این هزینه را روی دوش ورزش گذاشته‌اند. ملغی کردن دستورات قبلی هزینه‌بر و حتی حاشیه‌ساز است.
 البته وزارت فعلی تنها رأی به انحلال فدراسیون‌ها نداده، بلکه منحل کردن معاونت فرهنگی و توسعه ورزش همگانی وزارتخانه ورزش را در کارنامه دارد. مدیران وزارت مدعی هستند این معاونت منحل نشده، بلکه بخش فرهنگی به معاونت قهرمانی و بخش همگانی به معاونت بانوان منتقل شده است! متأسفانه تصمیماتی از قبیل انحلال و ادغام در مدیریت کلان ورزش ما با حداقل بررسی‌ها انجام می‌شود، به‌طوری‌که اثرات آن تا مدت‌ها این حوزه را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد، ولی نه مدیران فعلی مسئولیت و عواقبش را به گردن می‌گیرند و نه قبلی‌ها.