فداکاری در میان آب‌های خروشان

  [سیما فراهانی] از تمامی ظرفیت‌هایشان برای نجات مفقودان احتمالی استفاده کرده‌اند، ناجیانی که در سیلاب وحشتناک جاده چالوس جانشان را کف دستشان گذاشتند و در همان دقایق اول، درست وقتی‌که هنوز موج‌های خروشان آب کنار جاده پیچ و تاب می‌خوردند، خود را به محل رساندند تا نجاتگر و یاریگر مردم گرفتار باشند. با اینکه خودشان در آن ثانیه‌های پراضطراب، در میان سیلاب گرفتار شدند و موج‌های ترسناک آب را می‌دیدند، با این حال دست از نجات برنداشتند؛ در کنار مردم ماندند و آنها را در آن دقایق دلهره‌آور از مرگ نجات دادند. بیش از 50امدادگر در آخر هفته باز هم یکی از سخت‌ترین ماموریت‌های خود را اجرا کردند و ناجی مردم شدند.

تیم‌های امداد و نجات هلال احمر همچنان تا عصر دیروز، شنبه، نیز با حضور در منطقه سیل‌زده جاده چالوس تلاش برای یافتن ۳ مفقودی سیل را ادامه دادند. این سیلاب در جاده چالوس، حد فاصل کندوان تا هزار چم، ۵۵ نیروی واکنش سریع را به صحنه کشاند که آنها نیز در یک عملیات سخت موفق به نجات ۱۲ نفر از میان آب و انتقال ۴ نفر به مناطق امن شدند.
رئیس سازمان امداد و نجات هلال احمر در این رابطه گفت: «۱۶ نفر بر اثر سیلاب جاده چالوس مصدوم شدند که همه این شهروندان در شرایط مساعدی قرار دارند و هیچ مشکلی در این زمینه وجود نداشت. با استفاده از ۱۳ تیم تخصصی، ۶ دستگاه آمبولانس و ۸ خودروی امداد و نجات دیگر در حال عملیات در جاده چالوس هستیم. تاکنون ۷ دستگاه خودروی بدون سرنشین کشف شده و تلاش‌ها برای یافتن ۳ شهروند مفقودی بی‌وقفه ادامه دارد. با توجه به شرایط آب و هوایی از شهروندان تقاضا می‌شود از ترددهای غیرضروری پرهیز و به هیچ وجه در مسیل‌ها و حواشی رودخانه‌ها حضور پیدا نکنند.»

سیل خیلی وحشتناک بود
هادی منصور سمایی نجاتگر هلال احمر چالوس کسی است که در همان دقایق نخست به محل رسید و ماموریت خود را اجرا کرد. او درخصوص این حادثه به خبرنگار «شهروند» می‌گوید: «ما جز نخستین تیم‌ها از سمت کندوان بودیم که به محل رسیدیم. سه نفر بودیم که همراه با یک خودروی ست نجات به آنجا رفتیم. به فاصله چند دقیقه نیروهای دیگر به محل رسیدند. چراکه سیل خیلی وحشتناک بود. از شهرستان‌های دیگر هم نیروهای کمکی آمده بودند. آن روز، یعنی پنجشنبه عصر، شیفت من نبود. رفته بودم برای کاری در آن نزدیکی که به بچه‌ها هم ‌سر زدم. در راه برگشت به خانه بودم که خبر سیلاب را شنیدم. تا متوجه شدم به پایگاه برگشتم و با بچه‌ها سر صحنه رفتم. وقتی رسیدیم آنجا به ما گفتند که چند نفر در سمت کوه گرفتار شده‌اند. یک سیم کابل آنجا بود. آنها یک سر کابل را گرفتند و از سمت کوه همه‌شان را به خیابان کشاندیم. سوار ماشین بودند که سیل آنها را داخل کوه برده بود. یعنی حتی رودخانه را هم رد کرده بودند و روی کوه پناه گرفته بودند. اول به ما گفتند که 30نفر گرفتار شده‌اند ولی سمت ما فقط سه نفر گرفتار شده بودند. در این میان شایعه‌ها نیز ما را اذیت می‌کرد. همیشه در این ماموریت‌ها شایعه‌ها باعث دردسر بیشتر می‌شود. مثلا می‌گفتند یک راننده زن هم گم شده، ولی فقط در حد حرف بود. با این حال تیم‌های ما جست‌وجو را ادامه می‌دهند. هر بار که خبری می‌شنویم حتی به اینکه شایعه است هم فکر نمی‌کنیم. بلافاصله جست‌وجو را آغاز می‌کنیم. شب اول تا ساعت 6صبح در حال گشت‌زنی بودیم. حجم گل و لای زیاد بود. دوباره هشت صبح سر صحنه رفتیم، چراکه همچنان احتمال مفقودی وجود داشت. در این میان اقدام به رهاسازی خودروها نیز می‌کردیم.»

فریاد نجات
اکبر آهنگری، نجاتگر اهل چالوس، نیز یکی دیگر از امدادگرانی است که خروش سیل را با چشمانش دید و فریاد زنان سعی کرد مردم را از راهی که می‌آیند برگرداند تا بتواند نجاتشان دهد. او درباره آن شب ترسناک به "شهروند" می‌گوید: «پنجشنبه شب بود که به ما خبر دادند و ما هم جزو نخستین امدادگران بودیم که سر صحنه رسیدیم. کل رودخانه پر شده بود از سنگ و چوب و آهن. آب با خروش زیاد داشت به سمت جنوب حرکت می‌کرد. به همکارم گفتم سریع برویم پایین. من با پای پیاده رفتم. به مسافرانی که به سمت تهران می‌آمدند گفتم برگردید. بعضی‌ها حرف گوش می‌کردند و بعضی‌ها باور نمی‌کردند. ناگهان از رودخانه موج آب با سرعت بیرون زد. مسافران که این صحنه را دیدند، ترسیدند و دوباره به سمت چالوس دور زدند. با کلی سختی مسافران را نگه داشتیم. فکر می‌کردند که ما دروغ می‌گوییم. موج آب بود که به سمتمان می‌آمد. بومی‌ها فرار کردند و بقیه مسافران نیز فهمیدند که قضیه جدی است و دور زدند. من با پای پیاده سمتشان می‌رفتم و فریاد می‌زدم که برگردید. همچنین یک‌سری مسافر هم بالای کوه مانده بودند. ما رفتیم بالای کوه و یکی یکی آنها را پایین آوردیم. دیگر هوا تاریک شده بود و با چراغ قوه عملیات نجات آنها را انجام دادیم. تا 4صبح آنجا بودیم. از ساعت هفت صبح دوباره رفتیم. این بار برای جست‌وجوی مفقودان سگ زنده‌یاب بردیم و به راهداری هم کمک می‌کردیم. چند خودرو را از همان بالای کوه آوردیم پایین. مردی بود که می‌گفت دخترانم مردند. ولی خبری از دخترانش نشد. حتی عده‌ای گفتند که شش هفت تا ماشین دیده‌ایم که کلی آدم داخلش بود. ما هم بلافاصله جست‌وجو را آغاز کردیم ولی متوجه شدیم که چنین اتفاقی نیفتاده است.»



گرفتاری امدادگران در سیل
جبار مازندرانی، مسئول امداد و نجات شعبه چالوس، نیز درخصوص این حادثه به "شهروند" می‌گوید: «ساعت 19:30پنجشنبه این اتفاق افتاد. تیم‌های عملیاتی ما سریع به صحنه رفتند. از شهرستان‌های همجوار هم کمک گرفتیم. در ساعات اول چند خودرو را پیدا کردیم که سرنشین نداشت. در کل هفت خودرو بدون سرنشین بودند. 12نفر هم به منطقه امن انتقال دادیم که لابه‌لای گل‌ولای گیر کرده بودند. همه آنها در رستوران بودند؛ رستورانی که ارتفاع داشت. سه مصدوم هم خودشان مراجعه حضوری به پایگاه امداد و نجات کردند. گفته می‌شود که هنوز سه مفقودی وجود دارد. بچه‌های ما هم آنجا ماندند و در رودخانه جست‌وجو کردند که اگر کسی وجود داشته باشد او را پیدا کنند. امیدواریم نجات پیدا کرده باشند. لحظه اول که رسیدیم چند امدادگر ما در سیلاب گیر افتاده بودند. دور و برشان آب بود. سریع آنها را نجات دادیم. جانشان در خطر بود. ممکن بود که سیل آنها را با خودش ببرد. رفته بودند که مردم را نجات دهند. در همان زمان گرفتاری نیز سعی داشتند مردم وحشت‌زده را نجات دهند. ما تا آخرین لحظه آنجا می‌مانیم و کمک می‌کنیم تا عملیات به‌طور کامل به پایان برسد.»