اقتصاد نامزد‌ها را به چالش کشید

جوان آنلاین: چراغ اول مناظرات به‌گونه‌ای کمی تا قسمتی شعاری برگزار شد. البته بحث اقتصادی نه تخصص هیچ‌یک از نامزدهاست و نه اگر تخصصی و فنی باشد، برای مردم قابل استفاده کامل است. با این‌حال تا آن بخش از مناظره که روزنامه جوان پوشش داد چیزی به نام لجن‌پراکنی دیده نشد و این از امتیاز‌های مناظره اول بود. تشریفات و ترتیبات استقبال از نامزد‌ها که با مارش نظامی و سرود و هیجان خاص همراه بود، و نوع پرسشگری و واردشدن در فاز مناظره که نه مانند دوره قبل با یک پرسش ساده و بعضاً احمقانه بلکه با حضور و طرح مسئله از طرف نخبگان برگزار شد، نشان از یک تغییر ماهیتی داشت که بیشتر ناظر بر افزایش مشارکت بود تا داغ‌کردن بی‌خاصیت مناظره‌ها. در واقع درست هم همین است که مناظره‌های ایران به صحنه مناظرات امریکا که فحاشی و لجن‌پراکنی نه‌فقط آزاد است که بخش گریزناپذیر و واجب آن است، تبدیل نشود و صداوسیما خود را تریبون سوءاستفاده نامزد‌هایی که از پاسخ‌گویی به مسائل طفره می‌روند و هرچه را که حفظ کرده‌اند، بازگو می‌کنند، نکند. 
مناظره از ساعت ۸ آغاز شد، بیست دقیقه‌ای پس از اذان مغرب تا فرصت اقامه نماز نامزد‌ها باشد، برخلاف فینال‌های لیگ‌برتر فوتبال که ساعت ۷ آغاز شد و پیامش به صدهزار تماشاگر داخل استادیوم و میلیون‌ها بیننده این بود که فوتبال کاری به نماز ندارد! و اهمیتی نمی‌دهد که نماز شما قضا شود یا با خیال فوتبال خوانده شود! و همین‌طور برخلاف برخی پرواز‌های هواپیمایی که کل فرصت بین اذان صبح و طلوع آفتاب را در هوا هستند. نامزد‌ها اگر پس از نمازی که قبل از مناظره اول خواندند، فکری هم برای ارتقای «اقامه صلواه» کنند، غنیمت است. 
تأخیر در شروع مناظره هم که قرار بود ساعت ۸ آغاز شود، اما ۲۰ دقیقه پس از آن به روی آنتن آمد، قابل‌پیش‌بینی بود! امیدواریم که این تأخیر به رسانه ملی بازگردد نه به نامزد‌هایی که می‌خواهند نظم یک کشور و یک کابینه را به دست بگیرند. این تأخیر وقتی با تشریفات فراوان قبل از آغاز مناظره کنار هم قرار می‌گیرد، این نگرانی را به وجود می‌آورد که نکند آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی باشد، به‌ویژه اینکه مناظره اول، اقتصادی بود!
 ایراد‌ها و تنبیهات


علی‌الظاهر و بنابر سابقه، نامزد‌ها در بخش مناظره سه دسته کلی بودند. هرچند در واقع شش نفر مجزا و بی‌ارتباط به هم دیده شدند! مصطفی پورمحمدی ظاهراً به هیچ‌کدام از نامزد‌ها نزدیک نیست، هرچند هیچ‌کدام از نامزد‌ها نیز تلاش نکردند که او را بخشی از جریان یا همسوی خود بدانند. مسعود پزشکیان به‌نظر می‌رسید که در این مناظره یک قطب تنها بود. هرچند این تنهایی ظاهری، از جهاتی هم به‌نفع او تمام شد و هم آن چهار نامزد دیگر برای پرهیز از ایجاد دوقطبی با او، کمتر تلاش کردند که پاسخ پزشکیان را بدهند یا خود را طرف او قرار دهند و این نیز کمک بیشتری به پزشکیان کرد تا از گزند روزگار مناظره‌ها در امان باشد!
تا اینجای کار برخی ایرادات به نامزد‌ها از هر دسته و گروه وارد بود که با چه برنامه اجماع یا تشکیلاتی به مناظره آمدند. در سویی که به نامزد‌های اصولگرا معروفند، تناقضات و سخنان پراکنده درباره اجماع یا حضور تا پایان، شنیده می‌شود! هرچند آنان معمولاً از نام اصولگرا برای خود استفاده نمی‌کنند و گاهی با عنوان کلی جبهه انقلاب از خود یاد می‌کنند و این‌درحالی است که نامزد وابسته به اصلاح‌طلبان نیز خود را متعلق به انقلاب می‌داند. به‌هر حال نامزد‌های اصولگرا در این روز‌ها با پرسش مردم و حتی کارشناسان میزگرد‌های تلویزیونی روبه‌رو بودند که آیا اجماع می‌کنید یا نه؛ و هرچند از پاسخ صریح طفره رفته‌اند، اما باز هم آنچه وعده داده‌اند، نسبت به آنچه ساعاتی بعد مشاوران و رسانه‌های وابسته به آنان می‌گویند و هر چیز از جنس اجماع را به کل تکذیب می‌کنند، به اجماع نزدیک‌تر است. حال اگر قرار بر اجماع است، مناظره به چه معنا و با کدام هدف است؟ برخی طرفداران این نامزد‌ها نگرانند که در مناظره‌ها فاز تخریب یکدیگر روشن شود و برخی هم نگران ایجاد دوقطبی کاذب و هیجانی با نامزد رقیب هستند. البته مشخص است که اذعان صریح و شفاف به کناره‌گیری در این مقطع موجب از دست‌دادن امتیاز مناظره‌ها یا بذل توجه مردم به نامزد‌ها در مناظره‌ها باشد، اما این بخشی از ضعف قانون انتخابات و ضعف تحزب در کشور ماست که احزاب و جریان‌های سیاسی نامزد‌های متعدد را به انتخابات وارد می‌کنند تا «بعداً ببینیم چه می‌شود!»
در سوی دیگر که نامزد اصلاح‌طلبان حضور دارد، این روز‌ها سخنانی مانند «من اصلاً ذوب در رهبری هستم و به رهبری سرسپردگی دارم» برجسته شد، اما ایراد کار آنجا بود که طرفداران پزشکیان کمتر روی اذعان او به تلاش در چارچوب قانون نظام و انقلاب و تحت هدایت رهبری اشاره می‌کردند و مخالفان او نیز از حلقه اطرافیان و مشاوران او که با این ادعا‌ها تناسبی ندارند، یاد می‌کردند و از او می‌خواستند برای نشان دادن صدق ادعا‌های خود در انتخاب مشاورانی که سوابق آنچنانی در بزنگاه‌های نظام داشته‌اند، پرهیز کند.
 آغاز پاسخ به پرسش‌ها
پرسش‌های مرحله اول که متعدد و متنوع بود به‌نظر می‌رسید که یک آزمون و خطای دیگر در برپایی مناظرات باشد! پرسش‌ها اگرچه در اختیار نامزد‌ها بود، اما در ذهن بینندگان و شنوندگان نمی‌ماند. مقدمه توصیه‌گونه نامزد میز اول که قاضی‌زاده‌هاشمی بود و خارج از موضع پرسش گفته شد، نشان داد که صداوسیما از وادارکردن نامزد‌ها به سخن‌گفتن در چارچوب ناتوان بود. به‌ویژه آنکه وقتی شروع به پاسخ درباره یکی از پرسش‌ها که تحقق رشد ۸ درصدی بود، وقتش به پایان رسید و حرفش ابتر ماند. 
نامزد میز دوم که قالیباف بود نیز حرفش را بدون مقدمه شروع نکرد. شاید بتوان این را از معضلات مناظره اول دانست. البته فرصت چهار دقیقه‌ای نیز همچنان فرصتی ناکافی برای بیان یک ایده است؛ و یک‌بار دیگر نشان می‌دهد که چرا مناظره باید بین دو نامزد باشد و نه بیشتر! قالیباف از جمله گفت: «ما در دهه ۹۰ شرایط سختی را گذراندیم، به طوری که نقدینگی کشور به ۲۶ درصد افزایش پیدا کرد. مادران و زنان ایرانی در شرایط کرونا، علاوه بر تربیت فرزندان، به عنوان مادر خرج به دنبال حل مشکلات اقتصادی خانواده نیز افتادند. رئیس‌جمهور باید علاوه بر حل مشکلات اقتصادی و سفره مردم، پروژه‌های کلان را پیش ببرد. الان باید جبران شود. در برنامه هفتم که کار مشترک دولت سیزدهم و مجلس یازدهم است باید اجرا شود. رئیس‌جمهور هم با دقت باید حواسش به سفره مردم و رشد اقتصادی و پروژه‌های کلان باشد. ما باید قفل این توقف را بشکنیم و کار دولت سیزدهم را که شهید رئیسی شروع کرد، ادامه دهیم، نقاط قوتش را تقویت و ضعف‌هایش را برطرف کنیم. ظرفیت‌های کشور اینقدر هست که فقط هدردادن مستقیم سرمایه‌ها سه و نیم برابر یارانه‌های امروز است. در دولت خدمت و پیشرفت حقوق کارگران و کارمندان متناسب با تورم افزایش خواهد یافت و قدرت خرید مردم را حفظ خواهیم کرد.» 
نامزد میز سوم پزشکیان بود که او نیز بدون اینکه به سراغ پاسخ به پرسش‌ها در آغاز سخن برود، مردم را به مشارکت بیشتر دعوت کرد. پزشکیان سپس گفت: «امکان ندارد بدون بازکردن مرز‌ها و ارتباط با دنیا به رشد اقتصادی ۸درصدی برسیم. برای هر اقدام اول یک مشکل اساسی داریم، اگر نتوانیم مشارکت همه گروه‌ها را همراه کنیم، هرچقدر هم برنامه درست بنویسیم مثل برنامه‌های قبل معطل می‌ماند و اتفاقی نمی‌افتد. لازمه اقتصاد خوب دوری از اختلاف و مشارکت همه و استفاده از کارشناسان از سلایق مختلف است. برخی کارشناسان اسم‌شان کارشناس است ولی واقعاً کارشناس نیستند. قانون برنامه که در مجلس نوشته شد، آنچه دولت آورد تغییر کرد. دولتی که در آینده می‌آید باید روی برنامه جدید برنامه‌ریزی کند. از نظر علمی غیرممکن است. دولت همراه کارشناسان باید برنامه درستی را تنظیم و مجدداً اهداف را بازنگری کند. علاوه بر انسجام داخلی، امکان ندارد بدون ارتباط یا بازکردن مرزهای‌مان با دولت‌هایی که در منطقه هستند و دولت‌های دنیا، بتوانیم به ۸ درصد برسیم. برای رشد ۸ درصدی سالانه ۲۰۰ میلیارد دلار پول می‌خواهیم. ما باید با دنیا ارتباط برقرار کنیم و چگونگی این از ملزومات این رشد ۸ درصدی است. در داخل هم تولیدکنندگان و اتاق بازرگانی را باید در تصمیم‌سازی و فعالیت میدان دهیم و دست‌شان باز باشد. نباید یک تولیدکننده بدنش بلرزد از اینکه فردا چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید و چه مشکلاتی پیش پایش می‌افتد. امنیت سرمایه‌گذاری باید تأمین شود.»
نامزد چهارم که جلیلی بود، به نسبت زودتر از بقیه سراغ پاسخ‌ها رفت، اما او نیز ایرادی به ساختار پرسش‌ها وارد ساخت. جلیلی نیز از جمله اشاره کرد: «سؤالاتی که مطرح شد دو ایراد دارد. اگر چیزی می‌شود قانون و فصل‌الخطاب، در چنین مقطعی و سطحی نباید درش تردید ایجاد شود. وقتی صحبت می‌کنیم از رشد ۸ درصد، یعنی یک ضرورت است و در قانون آمده است. بنابراین مردم باید بتوانند انتخاب کنند که این ضرورت را کدام عزیز می‌تواند به بهترین شکل انجام بدهد. دوم اینکه معمولاً در برنامه‌ها برای تحقق رشد، عوامل مختلفی هست. 
اینکه فقط رشد را منوط کنیم به سرمایه، نگاه ناقصی است، چرا که می‌دانید رشد عوامل مختلفی دارد، هم سرمایه است و هم مهم‌تر از آن مدیریت این سرمایه. استفاده از نیروی انسانی که امروز خوشبختانه جزو فرصت‌های ماست. همین‌طور فناوری‌های مهمی که می‌تواند رشد دهد و به اندازه سرمایه‌ها کمک کند. اگر ما می‌گوییم قرار است رشد ۸ درصد داشته باشیم و این در برنامه هفتم هم آمده است، اتفاقاً در اینجا حدود ۴۷ برنامه را از دولت خواسته که تهیه کند تا از روزی که برنامه شروع می‌شود ارائه شود. اگر در اصلش تردید داشته باشیم، رشد محقق نمی‌شود. اگر مطالعه نکرده باشیم و بگوییم می‌خواهیم بررسی کنیم کارمان عقب می‌افتد. رشد ۸ درصد می‌تواند انجام شود به‌شرطی که از فردای انتخابات شروع کنید. به‌شرطی که بدانید باید فرصت‌های کشور را بشناسید. اینکه گفتیم یک جهان فرصت، این واقعی است شما باید این‌ها را بشناسید. کشور فرصت‌های زیادی دارد که لازمه‌اش یک ایران جهش است و می‌توان جهش داشت. لازمه‌اش این است که فکر نکنید با چند جذب سرمایه انجام می‌شود. این اشتباه را قبل از انقلاب هم داشتند. از هاروارد آمدند بررسی کردند، گفتند این‌ها فکر کردند فقط سرمایه می‌خواهد. یکی از الزامات اصلی مشارکت دادن آحاد جامعه است. دولت باید بتواند هر یک از آحاد جامعه که استعداد و امکانی دارد بستر نقش‌آفرینی او را فراهم کند. این کار ممکن است و با برنامه ریزی می‌شود اجرایی کرد.»
نامزد پنجم زاکانی بود. او ابتدا یادآور شد که یک پزشک است و نباید تشخیص اشتباه بدهد. سپس گفت: «مشکل اقتصادی ایران تحریم ظالمانه امریکا نیست. تجویز‌های اقتصادی امریکاست. بنابراین بنده برای تحول در اقتصاد در چهار محور اساسی برای ارتقای شاخص عدالت و پیشرفت با استفاده از همه فرصت‌های داخلی، منطقه‌ای و جهانی قائلم که اولاً باید تأکید بر استقلال اقتصادی و ثبات‌بخشی در اقتصاد کشور بر اساس دلارزدایی از اقتصاد و تکیه به پول ملی و افزایش قدرت ملی کنیم. ثانیاً جهش تولید با حرکت به سمت تولید محصول محور و دانش‌بنیان و با ارزش افزوده بالا را پیگیری کنیم. ثالثاً حاکمیت مردم‌سالاری دینی در عرصه اقتصاد را بپذیریم و با تکیه بر مشارکت مردم کار‌ها را پیش ببریم. رابعاً خلق ثروت و توزیع عادلانه ثروت را در دستور کار بگذاریم. مردم ریالی درآمد کسب می‌کنند ولی با مسیری که خلق کردیم دلاری خرج می‌کنند. این مشکل اساسی اقتصادی ماست. تا وقتی که این حل نشود، اساساً امکان حل موضوع وجود ندارد. ما دائماً داریم نسخه‌های غلط می‌پیچیم. از سال ۶۹ دنبال جهانی‌سازی قیمت‌ها و تضعیف دولت بودند. باید برگشت به ارزش پول ملی و استقلال کشور را حفظ کرد. توجه به عدم خام‌فروشی و ایجاد زمینه ارائه محصول نهایی با ارزش بالا مدنظر است. درباره مشارکت مردم هم مبتنی بر قانون اساسی باید امکانی فراهم شود. چون با تکیه بر فناوری می‌شود فرایند‌ها را کوتاه کرد، باید مردم را در اقتصاد هم مشارکت داد و خلق ثروتی که می‌شود را عادلانه توزیع کرد.»
نامزد ششم و آخر پورمحمدی بود که گفت: «ما و کارشناسان با اعداد و ارقام آشنایی داریم، اما مردم لمس می‌کنند و روزمره با گوشت و پوست‌شان مشکلات اقتصادی را درک می‌کنند. وقتی با کارشناسان زیادی در گذشته و این ایام مباحثه داشتم، با بخش خصوصی و اندیشه‌ورزان جوان آن‌ها یک دغدغه جدی دارند و می‌گویند مشکلات اقتصادی صرفاً راه‌حل اقتصادی ندارد. اقتصاد با فرهنگ و اجتماع و سیاست و امور حقوقی و مسائل بین‌المللی پیوستگی دارد. نمی‌توان بدون توجه به این‌ها راه‌حل اقتصادی ارائه داد. من هم عقیده‌ام این است. در عرصه بین‌المللی نزدیک به دو دهه است با تحریم روبه‌روییم. دنیا تحریم فلج‌کننده را تحمیل کرده و ما ساده از کنار این می‌گذریم! نقل‌وانتقال مالی را که تمام اقتصاد ما گرفتار آن است باید حل کنیم. ما جزو لیست سیاه و جزو سه کشور هستیم. فعالان اقتصادی چه طور عمل کنند؟ از آن طرف در کشور به سفارتخانه حمله می‌شود و کلی تبعات دارد و به تحریم‌ها اضافه می‌شود.»
به‌نظر می‌رسید مرحله اول مناظره دیشب شعاری و کلی‌گویی برگزار شد. به ویژه برخی نامزد‌ها که فازشان چالش با دیگران بود مانند قاضی‌زاده که خودش کلی‌گویی و نصیحت و توصیه کرد، اما بقیه را به پرهیز از کلی‌گویی سفارش کرد. مراحل بعدی نیز که نامزد‌ها باید به دیگران نقد وارد می‌کردند خیلی وارد چالش و درگیری نشد و این از امتیاز‌های این مناظره بود. باید به انتظار نشست و دید که روز‌های دیگر مناظرات صورت بهتری پیدا می‌کند یا نه.