از 12 تجمع اعتراضي كارگران معادن در دو سال اخير 10 تجمع به دليل دستمزد بوده است

بنفشه سام‌گيس 
قرار است اواخر تير‌ماه، كارگاهي با موضوع « ايمني در معادن زير‌زميني » در يكي از استان‌هاي داراي معادن زغال‌سنگ برگزار شود و قرار است در اين كارگاه، حادثه معدن زغال‌سنگ «زمستان يورت » به عنوان مهم‌ترين پرونده مستند دو دهه اخير بررسي شود ...
يك ساعت قبل از ظهر ۱۳ ارديبهشت 1396 و در زماني كه حدود 80 كارگر در تونل‌هاي معدن‌زغال‌سنگ «زمستان يورت » و در عمق 1000 متري زمين مشغول كار بودند، گاز متان انباشته در يكي از كارگاه‌ها بر اثر جرقه باتري لكوموتيو داخل معدن منفجر شد و ديواره‌هاي معدن فروريخت. اولين پيام امدادگراني كه براي نجات كارگران به محل حادثه رسيدند اين بود: «با توجه به غلظت بالاي مونوكسيد كربن و دود ناشي از انفجار، تمام كارگران حبس شده داخل معدن، كشته شده‌اند . »
تا 4 ساعت بعد از انفجار، 21 جسد از معدن خارج شد و تا يك هفته بعد، تعداد اجساد به 43 نفر رسيد؛ دو نفر زير آوار معدن له شده بودند، 10 نفر بر اثر شدت موج انفجار پرت شده بودند و 31 نفر با گاز مونوكسيد كربن خفه شده بودند ...


خرداد 1396، كميسيون صنايع و معادن مجلس بر اساس گزارش كميته حقيقت ياب اعلام كرد: « ... مطابق مشاهدات ميداني صورت گرفته، معدن زمستان يورت استان گلستان فاقد سيستم تهويه مكانيزه بوده و تهويه معدن به صورت طبيعي صورت مي‌گرفته است. حدود ۲ ساعت پس از وقوع حادثه، ميزان گاز منواكسيد كربن، PPM 750 و ميزان گاز متان ۴ درصد گزارش شده است . وضع مقررات به منظور اطمينان از رعايت اصول ايمني، وظايف نظام مهندسي معدن است . متاسفانه كوتاهي نظام مهندسي معدن در انجام وظايف خود مشهود است. همزماني مسووليت مدير معدن به عنوان مسوول فني معدن، مزيد بر علت گرديده و مانع نظارت كافي بر اصول فني حاكم بر معدن شده است. در گزارش 30 شهريور 1393 نبود طرح تهويه و شبكه تهويه اصلي و احتمال تجمع گاز و عدم رفع عيب توسط كارفرما و در گزارش سال ۱۳۹۴ وجود مشكل تهويه در معدن و در گزارش سال 1395 مناسب نبودن سيستم تهويه تونل شماره ۳ و مواردي از نامطلوب بودن هواي معدن در اين تونل، در دفاتر مربوطه ثبت شده است. متعاقب عدم رفع مشكلات تهويه، سازمان صنعت، معدن و تجارت استان گلستان، پيشنهاد تهيه نقشه تهويه مناسب و اجراي آن در مجموعه تونل‌هاي زمستان يورت را ارايه مي‌كند كه تاكنون اقدامي در اين جهت صورت نگرفته است. نكته عجيب و قابل تامل اين است كه در گزارش بازديد نظارتي مورخ 17 خرداد 1395 سازمان صنعت، معدن و تجارت از معدن مذكور، سرعت هوا و ميزان گازهاي خطرناك در تونل‌ها مناسب گزارش شده و همچنين شركت مهندسي و مشاوره‌اي پارس اولنگ در گزارش ارزيابي ايمني معادن مورخ 30 آذر 1395، به اين معدن در بخش استانداردهاي تهويه نمره ۱۷.۵ از ۳۰ داده كه با توجه به عدد ميانگين، معدن تعطيل نشده و اين گزارشات در تناقض با گزارشات فوق‌الذكر است .... مطابق مشاهدات ميداني صورت گرفته، تعداد دستگاه خودنجات‌هاي موجود در معدن نامعلوم است.گازسنج‌هاي موجود در معدن به دو نوع گازسنج قديمي روسي و گازسنج‌هاي جديد (كه اخيرا توسط وزارت صنعت، معدن و تجارت خريداري شده و به معادن تحويل داده شده است) تقسيم‌بندي مي‌شدند كه گازسنج‌هاي قديمي در معدن وجود داشته (ولي اطلاعات دقيقي از تعداد و استاندارد بودن آنها به دست نيامد) و دو عدد گازسنج‌هاي جديد كه توانايي سنجش چهار نوع گاز به‌طور همزمان را دارند، در معدن موجود و در تاريخ بهمن 1395 سالم بوده‌اند.با توجه به مشاهدات ميداني صورت گرفته، هواساز موجود در معدن كه در دهانه تونل نصب شده بود، همچنين لودر مخصوص تونل، در معدن موجود نبوده و پس از حادثه به محل آورده شده است. عامل اصلي حادثه، انفجار ناشي از گاز جمع شده در مقطعي از تونل بوده است.... »
حادثه « زمستان يورت » امروز به نماد مظلوميت كارگران معدن تبديل شده است. اما استثمار كارگران معادن فقط به حوادث منجر به مرگ محدود نمي‌شود . ناامني شغلي، رنج مضاعفي است بر شانه كارگران معدن . از دو دهه قبل به دنبال خصوصي شدن معادن در ايران و واگذاري معادن زير‌زميني و روباز به بهره‌برداران صاحب سرمايه، نظارت دولت‌ها بر فعاليت صاحبان معدن به حدي كمرنگ شد كه تا امروز، مگر در صورت وقوع حادثه منجر به كشته شدن يك يا چند كارگر، هيچ يك از پيمانكاران و بهره‌برداران معادن، بابت بي‌توجهي به اصول ايمني و تامين نكردن تجهيزات حفاظت از جان كارگران و حتي مشكلات و اعتراضات معيشتي كارگران، بازخواست نشده‌اند چون اغلب گزارش‌هاي ارايه شده درباره كيفيت فعاليت معادن، معطوف به آمار استخراج بوده و چنان‌كه كارشناسان معدن به « اعتماد» مي‌گويند، بسياري از پيمانكاران و بهره‌برداران معدن، با سوءاستفاده از اهمال ناظران دولتي نسبت به رصد دقيق شرايط شغلي كارگران معادن، در هر زمينه‌اي؛ از رعايت اصول طراحي و ايمني معدن تا ميزان پرداخت مزد و رعايت مزاياي قانون مشاغل سخت و زيان‌آور، به سندسازي متوسل مي‌شوند كه يكي از مصداق‌هاي رسمي مويد اين ادعاي كارشناسان، همان متن گزارش كميته اعزامي به معدن «زمستان يورت » و تاييد مغايرت اسناد وضعيت ايمني معدن با واقعيت ناامني اين معدن خصوصي است .
بررسي‌هاي « اعتماد » بر حوادث معادن از ابتداي 1402 تا 27 خرداد سال جاري نشان مي‌دهد كه از مجموع 22 حادثه در معادن كشور در طول 15‌ماه اخير كه به كشته شدن 30 كارگر منجر شد، دو حادثه در معادن متروكه و غيرمجاز رخ داده است؛ حادثه اول؛ ريزش معدن كروميت در استان كرمان در تير‌ماه پارسال كه بعد از كشته شدن يك كارگر اين معدن اعلام شد اين معدن، متروكه و به صورت غيرمجاز در حال بهره‌برداري بوده است . حادثه دوم؛ ريزش معدن سنگ دراستان سمنان در مهر‌ماه پارسال كه بعد از كشته شدن يك كارگر اين معدن اعلام شد كه اين معدن به صورت غيرمجاز فعال بوده است ....
طي دو دهه اخير به موازات افت ايمني در معادن واگذار شده به بخش خصوصي، امنيت شغلي كارگران معدن هم به ناپايدارترين حد رسيده و هر سال كه مي‌گذرد، بر شمار كارگراني كه با قراردادهاي يك‌ماهه، سه‌ماهه و سفيد امضا و با سفته‌گذاري و تعهد به سكوت، در معادن خصوصي به كار گرفته شده‌اند اضافه مي‌شود . « زمستان يورت » وقتي منفجر شد، هيچ كدام از كارگرانش بيمه مشاغل سخت و زيان‌آور نداشتند و ماه‌ها بود كه حقوق نگرفته بودند و بعد از انفجار معدن، طلب و جسدشان يك جا به خاك سپرده شد. بررسي‌هاي « اعتماد » بر اعتراضات كارگري طي 27 ماه اخير و از ابتداي 1401 تا خرداد امسال نشان مي‌دهد كه در اين بازه زماني، هزاران كارگر معادن زغال‌سنگ ، مس، سنگ‌آهن و كروم در استان‌هاي كرمان، مازندران، يزد، خراسان رضوي، خراسان جنوبي و سمنان، در تجمعاتي كه از چند ساعت تا چند روز و چند هفته ادامه داشته، خواستار دريافت حق قانوني‌شان شده‌اند در حالي كه از مجموع 12 تجمع اعتراضي كارگران معادن در اين 27 ماه، محور مشترك 10 تجمع اعتراضي، افزايش مزد و تعويق چند‌ماهه پرداخت دستمزد بوده آن هم در حالي كه در اين اعتراضات، صف كارگران معادن زغال‌سنگ ، بسيار طولاني‌تر بوده و به نظر مي‌رسد بستر تضييع حق كارگر معادن زيرزميني، گسترده‌تر است ....
 
كارشناسان مي‌گويند معدن شازند فروريخت چون شيب تند داشت
4 روز از حادثه ريزش معدن‌سنگ شازند گذشته است؛ حادثه‌اي كه پيش از ظهر 27 خرداد رخ داد و به دنبال ريزش ديواره معدن، دو راننده بيل مكانيكي و دو راننده كاميوني كه در سكوهاي اول و دوم ديواره مشغول بارگيري لاشه بودند، زير آوار چند صد تني تخته سنگ‌هاي فروريخته دفن شدند. امدادگران هلال احمر، در اولين ساعات بعد از حادثه، دو جسد له شده از يك كاميون و يك بيل مكانيكي در سكوي اول و در ارتفاع پايين‌تر بيرون كشيدند اما از ظهر 28خرداد و به دنبال ريزش مجدد ديواره، عمليات جست‌وجوي اجساد متوقف و ادامه عمليات به ايمن‌سازي ديواره معدن مشروط شد . طي دو روز اخير، ايمن‌سازي منطقه با تجهيزات قدرتمندتر ادامه پيدا كرده تا جسد دو كارگر ديگر هم از زير آوار سنگ بيرون بيايد اما حالا سوال اصلي اين است كه در بهره‌برداري از اين معدن، اصول طراحي و ايمني تا چه حد رعايت شده است ؟
آقاي « سين » يك كارشناس معدن است و در ابتداي گفت‌وگو با « اعتماد » تاكيد مي‌كند كه در بهره‌برداري و استخراج معدن زغال‌سنگ ، آن هم از نوع زيرزميني تخصص دارد اما يادآور مي‌شود كه اصول طراحي و ايمني در تمام معادن زيرزميني و روباز يكسان است و با تصاويري كه تا امروز از حادثه ريزش معدن سنگ شازند ديده، اطمينان دارد كه يك تخلف گسترده در طراحي معدن صورت گرفته است .
آيا ويژگي‌هاي زمين‌شناسي و جغرافيايي مناطق معدني در وقوع حوادث معادن نقشي دارد يا اين حوادث را بايد به ناديده گرفتن اصول ايمني در معادن ربط بدهيم ؟
تخصص من، معادن زغال‌سنگ است . طي سه دوره و در دهه‌هاي 1360 و 1370، علاوه بر دانشجويان رشته معدن، تعدادي فوق ديپلم و دانشجوي بورسيه با هزينه وزارت صنايع و معادن، در معادن زغال‌سنگ كرمان و سمنان آموزش ديدند و به عنوان مدير ارشد و با مزاياي بيشتر از نيروهاي شاغل، در بخش بهره‌برداري معدن استخدام شدند . با استخدام اين نيروها، دانش بهره‌برداري معادن تقويت شد . متاسفانه امروز يا دانشجوي مشتاق به رشته معدن نمي‌آيد يا فارغ‌التحصيلان اين رشته با حقوق ناچيز جذب مي‌شوند . من بعد از آخرين حادثه معدن زغال طزره (شاهرود) به مديرعامل شركت زغال‌سنگ البرز شرقي پيشنهاد دادم كه تعدادي از دانشجويان مقطع كارشناسي ارشد رشته معدن را با حقوق مكفي استخدام كند و اين نيروهاي جديد در معادن مشغول كار باشند تا كيفيت استخراج را افزايش دهند . حوادثي كه امروز در معادن زغال‌سنگ اتفاق مي‌افتد، به دليل كمبود نيروي متخصص در معادن است در حالي كه دليل حادثه، ايرادات ساده‌اي است كه هر فرد آشنا به استخراج معدن زغال، مي‌تواند اين ايرادات را پيش از وقوع حادثه برطرف كند. من به رييس نظام مهندسي معدن هشدار دادم كه امروز مسوول فني معادن با قراردادهاي صوري به كار گرفته مي‌شود به اين معنا كه اگر مثلا حقوق واقعي مسوول فني معدن، 20 ميليون تومان است، بسياري از صاحبان معادن، با قراردادهاي صوري، فردي را به عنوان مسوول فني و با دستمزد 5 يا 6 ميليون تومان به كار مي‌گيرند تا اين فرد در پايان هر ماه، گزارشي از وضعيت استخراج و بهره‌برداري ارايه دهد و بهره‌بردار معدن هم با همين گزارش بتواند سهميه سوخت و گازوييل يا مواد ناريه‌اش را بگيرد در حالي كه نقش مسوول فني معدن، بسيار حساس و بسيار فراتر از نوشتن يك گزارش صوري است و اگر وظيفه‌اش را به درستي انجام دهد، ديگر شاهد چنين حوادث تلخي در معادن كشور نيستيم . قبول دارم كه حوادث موردي اجتناب‌ناپذير است كه البته علت وقوع همين حوادث موردي هم بايد بررسي شود ولي وقتي يك حادثه به شما 4 يا 6 جنازه تحويل مي‌دهد، اين حادثه سيستماتيك است و ديگر نمي‌توانيم آن را موردي بدانيم .
يعني بيشتر حوادث معادن به دليل رعايت نشدن ايمني اتفاق مي‌افتد ؟
اين حوادث به دليل رعايت نشدن اصول كار اتفاق مي‌افتد . اصول كار، به رعايت ايمني محدود نمي‌شود . ايمني به معناي پوشيدن لباس كار و داشتن دستكش است اما طراحي نشدن تهويه در تونل‌هاي معدن، ربطي به ايمني ندارد .
ايران روي كمربند زلزله است و در مناطق معدن‌خيزمان، هم رانش كوه و هم رانش زمين و گسل داريم. آيا خاصيت طبيعي مناطق معدني در حوادث معادن مان نقش دارد ؟
بعضي معادن ايران به‌شدت گازخيز است و در صورت بهره‌برداري از اين معادن، بايد انتظار داشته باشيم كه حداقل سالي دو بار اين معدن منفجر شود. شرايط محيطي در حوادث معدن تاثير دارد ولي موظفيم بهره‌برداري را مطابق با شرايط محيطي طراحي كنيم. معدن زغال طبس بيش از دو دهه است كه به صورت مكانيزه استخراج مي‌شود. اگر اين معدن، استخراج سنتي داشت حتما سالي يك‌بار منفجر مي‌شد ولي با استخراج مكانيزه مانع از وقوع حادثه شده‌اند چون در مقابل گاز خيزي معدن، اصول ايمني مطمئني به كار بسته‌اند و امروز، معدن زغال طبس در مقايسه با معادن سنتي كمترين حادثه را دارد. البته براي ريشه‌يابي رعايت نشدن ايمني در معدن، بايد ديد آيا ميزان سرمايه‌گذاري و قيمت تمام شده محصول، به اين بنگاه اقتصادي اجازه مي‌دهد به فكر رعايت مسائل ايمني باشد يا خير .
يعني حتي در پر خطرترين معادن هم با رعايت اصول ايمني، حوادث كاهش پيدا مي‌كند؟
اصلا حادثه‌اي رخ نخواهد داد. معدن طبس حدود 25 سال است كه استخراج مكانيزه دارد و ميزان توليد سالانه زغالش حدود 800 هزار تن است و حداقل، 40 درصد توليد زغال‌سنگ ايران را پوشش مي‌دهد و بيشترين بازدهي را هم دارد چون سيستم ايمني اين معدن طبق يك الگوي مشخص طراحي شد و تا چند سال قبل هم يك مسوول ايمني از انگليس داشت و طبق برنامه اين مسوول فعال بود و هست . ما هم از الگوي مهندسان روس ياد گرفتيم كه چطور ايمني معادن را طراحي و رعايت كنيم و ضريب اطمينان رعايت ايمني ما، حداقل معادل 80 درصد الگوي مهندسان روسي بود اما در سال‌هاي اخير، هرچه از اين الگوها فاصله گرفته‌ايم، اين ضريب اطمينان و حساسيت به رعايت ايمني هم كاهش پيدا كرده .
شما تصاوير حادثه معادن سنگ شازند را ديديد؟ علت اين حادثه رانش كوه بوده ؟
معدن شازند، روباز بوده . اتفاقا يكي از اعضاي نظام مهندسي معدن استان مركزي هم، چند سال قبل از پله‌هاي معدن سنگ روباز سقوط كرد و كشته شد . آنچه من از تصاوير حادثه ديدم، اين حادثه قابل پيش بيني بوده . وقتي شما در يك حادثه ريزش، 4 كشته داريد، اين حادثه موردي و غافلگير‌كننده نيست بلكه تصاوير نشان مي‌دهد كه شيب ديواره معدن، بسيار بد و بسيار تند است. معدن شازند، از معادن روباز پلكاني است و البته بهره‌برداري از اين معادن هم اصول مشخص دارد كه شيب تند ديواره نشان مي‌دهد اين اصول اصلا رعايت نشده چون در تصاوير، هيچ پلكاني ديده نمي‌شود . در علم معدن، به اين پلكان، پايداري شيب مي‌گوييم . پايداري شيب در معدن روباز بايد مطابق وضعيت و وجود گسل و وضعيت مقاومت سنگ طراحي شود . در معادن سست و مناطق گسلي، شيب را بسيار كم در نظر مي‌گيرند تا از ريزش جلوگيري كرده باشند ولي در معادني كه استحكام خوبي دارند مي‌توانيم شيب را هم زياد در نظر بگيريم . طبق آنچه از تصاوير حادثه ديدم، حتي بعيد مي‌دانم كه براي بهره‌برداري اين معدن، طراحي خاصي انجام شده باشد بلكه بهره‌برداري به شيوه سنتي انجام شده در حالي كه بهره‌برداري از معدن روباز هم بايد تابع قوانين باشد. اگر در معدن گل گهر سيرجان، پايداري شيب مورد توجه نباشد، بايد هر سال چند بار منتظر ريزش‌هاي سهمگين باشيم . تصاوير حادثه شازند به من مي‌گويد كه اصول طراحي در اين معدن رعايت نشده . من در اين تصاوير، يك ديواره عمودي مي‌بينم در حالي كه معدن روباز نبايد ديواره عمودي داشته باشد .
پس هم معدن روباز و هم معدن زيرزميني بايد با اصول مشخص طراحي و بهره‌برداري شوند؟
معدن زير زميني بايد با اصول خودش و معدن روباز بايد با اصول خودش طراحي شود . در رشته دانشگاهي معدن و در مقطع كارشناسي و كارشناسي ارشد، دو واحد درسي درباره استخراج به روش زير زميني و استخراج به روش روباز داريم و معادن بايد مطابق استانداردهاي موجود طراحي و بهره‌برداري شوند تا از وقوع حادثه و به خصوص از وقوع ريزش جلوگيري شود . اصل مهم قبل از بهره‌برداري، رعايت اصول طراحي است و بايد بر اين طراحي هم نظارت شود .»
از مهدي زارع كه استاد زلزله‌شناسي و متخصص در مختصات جغرافيايي است، درباره احتمال تاثير شرايط جغرافيايي و ويژگي‌هاي طبيعي منطقه در وقوع حوادث معدن و از جمله حادثه ريزش معدن سنگ شازند مي‌پرسم و زارع مي‌گويد:« ويژگي طبيعي، همانقدر كه در تبديل منطقه به پتانسيل معدني نقش دارد، در مخاطره‌آميز بودن منطقه از نظر وقوع حادثه هم موثر است منتها بايد ببينيم نقش انسان‌ها در اين منطقه پرخطر براي جلوگيري از حادثه چيست . اكثر معادن ايران و بخصوص، معادن كوچك معمولا براي مقرون به صرفه بودن بهره‌برداري و استخراج، به پيمانكاراني واگذار و واسپاري مي‌شود كه اين پيمانكار هم، كارگراني را به صورت قراردادي و موقت به كار مي‌گيرد و در اغلب موارد، براي اين كارگران حتي بيمه هم رد نمي‌شود چون هدف پيمانكار اين است كه كار را با حداقل قيمت به پايان برساند و متاسفانه هرقدر شرايط اقتصادي بدتر مي‌شود اين مسائل هم بغرنج‌تر مي‌شود.به اين معنا كه با كاهش ارزش پول و رشد تورم و افزايش ورشكستگي‌ها، كارگران معادن، بيشتر در معرض اخراج قرار مي‌گيرند و برخورد كارفرماها با اين كارگران، ناعادلانه‌تر و شرايط شغلي كارگران غيرايمن‌تر مي‌شود . به همين دليل اين بندگان خدا براي به دست‌آوردن يك لقمه نان آن هم با حقوق 7 يا 8 ميليون توماني، به انجام سخت‌ترين و خطرناك‌ترين كارها وادار مي‌شوند و به زبان ساده‌تر، با جان خودشان بازي مي‌كنند. اگر هر روز خبري از حوادث معادن نمي‌شنويم به اين دليل است كه معمولا كشته شدن يا مصدوميت يك كارگر معدن، گزارش نمي‌شود اما جا‌ن‌باختن يا مجروحيت چند كارگر معدن، ديگر قابل پنهان كردن نيست. يكي از همكاران من حدود 10 سال قبل تحقيقي درباره حوادث معادن كوچك انجام داد و متوجه شد كه تقريبا هر روز يك حادثه معدن داريم منتها هر حادثه فقط يك قرباني دارد و مثلا يك روز در حادثه معدني در ماكو، كارگري كشته مي‌شود و يك روز در حادثه معدني در بجنورد، كارگري فلج مي‌شود و چون اين اعداد هيچگاه تجميع نشده،آمار حوادث و قربانيان حوادث معادن هم چندان چشمگير نبوده اما در اين تحقيق، اين اعداد در كنار هم قرار گرفت و به نتيجه فاجعه‌باري رسيد . بنابراين، جواب سوال شما مثبت است و شرايط طبيعي منطقه هم مي‌تواند بستر وقوع حادثه را فراهم كند منتها هميشه مهم‌ترين نكته در مخاطرات، نقش انسان است به اين معنا كه به شرط رعايت الفباي ايمني، تا 70 درصد خسارات و تلفات انساني حوادث معادن كم مي‌شود و حتي ممكن است در صورت وقوع حادثه‌اي، حداقل ديگر جان‌باخته‌اي نداشته باشيم . متاسفانه در ايران معمولا در جواب ضرورت رعايت مسائل ايمني گفته مي‌شود كه براي رعايت مسائل ايمني پول نداريم يا اصلا رعايت مسائل ايمني را يك كار لوكس مي‌دانند يا حتي مي‌گويند مثلا 20 سال با همين روش‌هاي ناايمن كار كرديم و هيچ اتفاقي نيفتاده و لزومي به رعايت ايمني نيست . نتيجه چنين جواب‌هايي هم البته وقوع چنين حوادثي است كه به نابودي يك يا چند خانواده منجر مي‌شود و نهايت تعهد كارفرماي ان كارگر فلج يا كشته شده هم اين است كه بعد از مدتي خسارتي از محل بيمه مسووليت به اين خانواده‌ها بدهد كه البته مشكلات اين خانواده‌ها هم با اين رقم‌هاي ناچيز حل نمي‌شود و گرفتاري‌هاي بلندمدت گريبان‌شان را مي‌گيرد.»
سوال دوم از اين استاد زلزله‌شناسي، تكرار بعضي از جواب‌هاي آقاي «سين» است و اينكه تندي شيب معدن شازند مي‌تواند دليل ريزش ديواره معدن باشد و اينكه دليل اغلب حوادث در معادن روباز و زيرزميني ما، رعايت نشدن اصول طراحي و مسائل ايمني است كه زارع در جواب اين سوال مي‌گويد:« مي‌دانيد چرا شيب را رعايت نمي‌كنند ؟ شيب تند و البته ناايمن، بيشترين استخراج و بيشترين سوددهي را دارد در حالي كه شيب ملايم و ايمن حتما ميزان برداشت را كاهش مي‌دهد اما بهره‌بردار معدن چون توجهي به ايمني ندارد، يك ديواره قائم ايجاد مي‌كند كه قرار است كل اين ديواره، برداشت شود و چنين رويه‌اي، مساوي برداشتن پاشنه ديواره معدن است. اگر اين معدن، در يك منطقه مستعد لغزش باشد، با برداشت از اين شيب تند، ديواره معدن مستعد ريزش مي‌شود به اين معنا كه يا بعد از چند نوبت برداشت، درجا مي‌ريزد يا اينكه به عنوان يك ديواره خطرناك، ممكن است يك يا دو سال بعد و در اثر يك بارندگي يا زلزله كوچك در منطقه، فرو بريزد. يكي از دلايل ناديده گرفتن ايمني شيب ديواره، طراحي معدن توسط افراد غير كارشناس يا ناآگاه به وضعيت جغرافيايي منطقه است . طراح معدن، ممكن است با دانش كلي نسبت به وضعيت جغرافيايي منطقه، شيب تند طراحي كند و تصورش اين باشد كه اين شيب تند، با توجه به مختصات جغرافيايي منطقه، اشكالي ندارد و ريزش نمي‌كند و ايراد همين است كه اين طراحي بر اساس مطالعه محلي و نقطه‌اي، انجام نشده و طراحي يك شيب تند براي كل يك ديواره، غير علمي است و البته نيازي به گفتن نيست كه شما براي يك مطالعه علمي و دقيق، بايد پول خرج كنيد وآزمايشات متعدد انجام بدهيد و اين آزمايشات، زمان بر است در حالي كه هدف بهره‌بردار اين است كه هرچه سريع‌تر به استخراج و سود برسد و نمي‌داند كه براي رعايت ايمني، بايد هزينه بپردازيم و در واقع بايد براي حفظ جان انسان‌ها هزينه بپردازيم. منتهي مساله اصلي همين است كه آيا براي جان آدم‌ها ارزشي قائليم يا اگر كه رفتند هم، رفته‌اند و به آنها به چشم سوخت اين مسير نگاه مي‌كنيم؟ از سال 1980 استانداردهاي ايمني در دنيا عوض شده و امروز در پايان ربع قرن بيست و يكم، رعايت استانداردهاي ايمني جديد حتي در كشورهاي در حال توسعه هم مورد توجه قرار گرفته است . در چنين شرايطي متاسفانه در ايران هنوز شاهديم كه كارگران معادن از نگاه پيمانكار و بهره‌بردار، افراد فاقد حق و شهروند درجه دومند و به همين دليل است كه تمام هدف پيمانكار و بهره‌بردار معدن بر اين معطوف است كه در كوتاه‌ترين زمان، بيشترين بهره‌برداري و بيشترين سود را به دست بياورد و با اين هدفگذاري، معمولا براي حفظ جان آدم‌ها، كمترين قيمت پرداخت مي‌شود .
جامعه معدني، كارگران معادن و فعالان بخش معدن بايد بر رعايت ايمني پافشاري كنند و مفهوم ايمني به يك رويه جاري در معادن تبديل شود و براي پايداري شيب معدن، هزينه و تحقيق شود و پشتوانه مالي براي اين تحقيقات منظور شود و با بي‌توجهي به ايمني، برخوردهاي سختگيرانه صورت بگيرد و صاحبان معدن از ترس فرار سرمايه‌گذار، ايمني را به اولويت دوم و چندم تبديل نكنند. رعايت ايمني در معادن، موضوع زينتي و لوكس نيست. رعايت ايمني در معادن، مساوي با حفظ جان كارگران معدن است.»