غفلت از 4 میلیون رای‌اولی 

حضور برای اولین بار در پای صندوق‌های رای و نقش‌آفرینی در آینده کشور، احساس فوق العاده‌ای است که یک سری نوجوانان رای اولی در 8 تیر امسال تجربه خواهند کرد. طبق قانون اساسی کشور، سن شرکت‌کنندگان در انتخابات ۱۸ سال تمام است بنابراین افراد متولد هشت تیرماه ۱۳۸۵ به قبل که بیش از 4میلیون رای اولی هستند می‌توانند در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۴۰۳ شرکت کنند. اما یک حلقه مفقودشده این وسط وجود دارد! همان‌طور که در مناظرات و برنامه‌های انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری دیدید، تا این جای میزگردها و مناظره ها،تقریبا هیچ‌کدام‌شان یک برنامه مشخص و مدونی برای دهه هشتادی‌ها و رای اولی‌ها ندارند. به همین بهانه و در پرونده امروز زندگی‌سلام با دکتر «لیلا سلیقه‌دار»، مشاور خانواده و مشاور تحصیلی، رشد و تربیتی کودکان و نوجوانان که سال‌های زیادی است به عنوان مشاور پای صحبت‌های آن‌ها نشسته‌ و کارشناس برنامه‌های حوزه علوم‌تربیتی صداوسیما مانند برنامه دعوت شبکه یک و برنامه هزار و یک شب شبکه 2 است، درباره این که چرا نامزدهای انتخاباتی باید برای «نسل زِد» و رای اولی‌ها برنامه داشته باشند، مهم‌ترین نیازهای این نسل چیست که باید به آن‌ها توجه شود و آسیب‌های بی توجهی به آنان در مناظرات و برنامه‌های انتخاباتی، گفت‌و‌گو کردیم. همچنین چند توصیه به والدین برای کمک و ترغیب رای اولی‌ها برای مشارکت فعالانه و رای آگاهانه در انتخابات داریم.
 
آینده متعلق به رای اولی‌هاست دکتر «سلیقه‌دار» در ابتدای صحبت‌هایش درباره این که چرا نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری باید دغدغه‌های دهه هشتادی‌ها و «نسل زد» را مورد توجه قرار دهند، می‌گوید: «از نظر من که اصلی‌ترین  فعالیت و کار من، هم‌صحبتی با کودکان و نوجوانان است، یکی از ویژگی‌های مهم افراد در این سن و سال این است که تعلق به آینده دارند. البته همه ما تعلق به آینده داریم اما آینده‌ نوجوانان و دهه هشتادی‌ها نسبت به بزرگ سالان طولانی‌تر است. بنابراین نوجوانی که آینده طولانی‌تری پیش رویش قرار دارد، اهمیت بیشتری دارد تا به او و نیازهایش توجه شود. این یکی از دلایلی است که هر فردی که می‌خواهد در یک جامعه خدمتی را ارائه بدهد که از جنس نگاه به آینده است و سیاست‌گذاری برای روزهای پیش روست، باید این گروه سنی را مورد توجه قرار دهد. از طرف دیگر، این گروه سنی با شرایط روز بیشتر نسبت به بزرگ سالان اخت هستند. یعنی اگر الان دوره‌ای است که دسترسی به شبکه‌های اجتماعی، فضای‌مجازی، دسترسی به هوش‌مصنوعی و ... جزو نیازهای افراد است، نوجوانان بیشتر از بزرگ سالان با آن‌ها عجین شده‌اند. دلیلش هم این است که بیش از بقیه ذهن‌شان درگیر این مسائل است. بنابراین آن‌ها پیگیری بیشتری برای نیازهای مرتبط با فضای‌مجازی و دیگر نیازهای دوره سنی خودشان دارند. طبیعتا چون آینده نزدیک متعلق به همین‌هاست، بنابراین نامزدهای انتخاباتی نباید و نمی‌توانند بی‌توجه از کنار این نسل و دغدغه‌هایشان بگذرند».   2 دسته از اصلی‌ترین  نیازهای رای اولی‌ها از این کارشناس حوزه علوم‌تربیتی که سال‌ها پای صحبت نوجوانان نشسته، می‌پرسم که به نظر شما مهم‌ترین نیازهای این نسل که نامزدهای انتخاباتی باید آن‌ها را بشناسند و برای‌شان برنامه داشته باشند، کدام‌ها هستند که می‌گوید: «من نیازهای نوجوانان که باید هر خدمت گزاری به جامعه که الان نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری مد نظرماست، آن‌ها را مدنظر قرار دهد، به دو دسته تقسیم می‌کنم. گروه اول، نیازهایی است که خاص این گروه سنی در همین دوره و زمانه است و در نسل قبل و بعدی‌شان دیده نمی‌شود. گروه دوم هم نیازهایی است که این نسل مانند نسل قبلی و بعدی، آن‌ها را دارند اما هنوز یک فکر اساسی برای پاسخ به آن‌ها نشده است».   توجه به نیازهای مختص نوجوانان امروزی دکتر «سلیقه‌دار» در توضیح نیازهای گروه اول نوجوانان می‌گوید: «نیازهای گروه اول که روبه‌روی یک نوجوان امروزی قرار دارد که چند روز دیگر هم می‌خواهد برای اولین بار در انتخابات شرکت کند، احتیاج به علم روز و خدمات روز است. مثل این که برای نیاز او به دسترسی به فضاهای دیجیتالی احترام قائل باشیم و از جنگ با فضای‌مجازی دست برداریم. شبکه‌های اجتماعی را بپذیریم اما برای مدیریت و کاهش آسیب‌های آن راهکار داشته باشیم و اجازه بدهیم نسلی که بومی این فضاست، بتواند با دسترسی بالاتری به امکانات و تجهیزات و ارتباطات، این دنیا را تجربه کند. این در حالی است که شاید یک نسل قبل از این‌ها، به این شدت و حدت این نیاز را در آن‌ها نهایتا به عنوان خواسته می‌شناختیم اما الان تبدیل به یک نیاز اساسی شده است. بنابراین اگر نامزدی برای پاسخ به این دسته از نیازهای نسل زد، برنامه داشته باشد، طبیعتا خدمت ارزنده‌ای به آن‌ها داشته و چون نوجوان فکر می‌کند که آن فرد به دنیای آن‌ها نزدیک شده، می‌تواند نظرش را برای مشارکت در انتخابات جلب کند».   از نیاز امید به آینده تا تحصیل شایسته او در توضیح نیازهای گروه دوم نوجوانان می‌گوید: «گروه دوم این نیازها فقط مربوط به این نسل نیست بلکه نیازی است که ما نمی‌توانیم بگوییم نسل قبلی آن‌ها را نداشتند یا بعدی‌ها نخواهند داشت، مثل تحصیل شایسته. مثلا قراردادن یک سری تسهیلات تا یک نوجوان با میل خودش بتواند وارد حوزه یادگیری مورد علاقه‌اش بشود، نه این که هزاران غول در مقابل نوجوان و یک دهه هشتادی برای قرار گرفتن در مسیر پیشرفت قرار گرفته باشد، از نیازهای نوجوانان است. ضمن این که باز تعریف مقاطع تحصیلی و رشته‌های تحصیلی و ... هم خواست و نیاز این گروه سنی است. مثلا باید رشته‌های تحصیلی که الان در جهان مطرح شده در دانشگاه‌های ایران هم تدریس شود. در این گروه، علاوه بر تحصیل می‌توانیم به نیازهای دیگر هم اشاره بکنیم که می‌تواند به زندگی یک دهه هشتادی رونق دوباره‌ای بدهد. مثلا نیاز امید داشتن به آینده، یک نیاز اساسی برای نوجوان‌هاست چون احساس می‌کنند یک خندقی بین نوجوانی و بزرگ سالی وجود دارد. به عنوان مثال، مسئله‌ای که اخیرا هم سر و صدا زیادی کرد، ماجرای تلاش بعضی نوجوانان از طریق همستر کامبت برای کسب درآمد و تولید ارز دیجیتال است. در این ماجرا، بسیاری از بزرگ سالان به جای درک و همدلی با آن‌ها، هنوز هم در حال حمله به آن‌ها هستند. بنابراین نامزدی می‌تواند رای اولی‌ها را به سمت خودش جذب کند که درک‌متقابل داشت باشد و بتواند دنیای یک دهه هشتادی را از نگاه یک دهه هشتادی ببیند. یک نوجوان می‌خواهد که کشورش برای سلامت جسم و روان او برنامه داشته باشد و بداند که نمی‌تواند مانند نسل‌های قبلی با بازی‌های خیابانی بزرگ شود و نیازهای جدیدش نادیده گرفته شده باشد».   صرفا وعده‌دادن به رای اولی‌ها بی‌فایده ‌است نادیده گرفتن این نسل و ندادن وعده به دهه هشتادی‌ها برای حل مشکلات‌شان، علاوه بر این که اشتیاق رای‌اولی‌ها را برای حضور پای صندوق‌های رای تحت‌تاثیر قرار می‌دهد، آسیب‌های دیگری هم دارد.  دکتر «سلیقه‌دار» در این باره می‌گوید: «من با دادن وعده به این نسل بسیار مخالفم چون این نسل بیشتر ترجیح می‌دهند که نقشه راه و برنامه با حساب و کتابی را ببینند تا خودشان متوجه شوند که قرار است چه اتفاقی برای‌شان در آینده بیفتد. این یک چیزی فراتر از وعده است که دهه هشتادی‌های امروزی به آن احتیاج و توجه دارند. اما در عین حال اگر این گروه سنی توسط نامزدهای انتخاباتی نادیده گرفته شوند، آسیب‌های زیادی به این نسل و حتی جامعه وارد می‌شود. دلیلش هم این است که ما الان داریم درباره یک ساختمان صحبت می‌کنیم که شیرازه و زیرساخت آن را نادیده گرفتیم. اصلی‌ترین گروه سنی با نگاه به آینده، نوجوانان و دهه هشتادی‌ها هستند که اگر بهشان توجه نکنیم، هیچ وقت نخواهیم توانست روی مشارکت آنان حساب کنیم. اما این نادیده گرفتن چه خسارتی برای نوجوان دارد؟ ما می‌دانیم که یکی از ویژگی‌های دوره نوجوانی، هویت است. هویت یعنی من کیستم؟ بنابراین سوال نوجوان این است که سهمش در این ماجرا چیست و چه نقشی در ساختن کشورش دارد؟ نوجوان زمانی به یک چیز اعتبار می‌دهد که برایش در آن سهمی در نظر گرفته باشند. اگر به او این حس را بدهیم که از نظر ما وجود ندارد، ناخودآگاه او سرخوردگی، کم‌شدن امید، نداشتن انگیزه برای مشارکت‌های اجتماعی و ... را تجربه خواهد کرد.»   فرصتی بی‌نظیر برای خانواده رای‌اولی‌ها والدین چطور به رای‌اولی‌ها برای شرکت آگاهانه در انتخابات کمک کنند؟ دکتر «سلیقه‌دار»  کارشناس حوزه علوم‌تربیتی چند توصیه به والدینی که فرزندشان دهه هشتادی یا رای اولی است هم دارد و درباره اهمیت ترغیب آن‌ها برای شرکت در انتخابات می‌گوید: «یکی از رویکردهای تربیتی ما در قبال نوجوانان این است که بچه‌ها را آماده و زمینه‌سازی کنیم تا آن‌ها بتوانند مهارت انتخاب‌گری را تجربه کنند. این یک اصل بسیار مهم است و مثل یک گنج می‌ماند. هرچه والدین بیشتر بهانه و فرصت و زمینه را برای نوجوان فراهم کنند تا بتواند دست به انتخاب‌های بیشتری بزند، به همان نسبت فرزند توانمندتری خواهند داشت تا در موقعیت‌های مختلف، تصمیم‌های معقولانه‌تر و رفتارهای پخته‌تری از خودش نشان بدهد. بنابراین توصیه اول این است که از فرصت پیش‌آمده برای این که فرزندمان دست به یک انتخاب مهم و سرنوشت‌ساز برای کشورش بزند، استفاده کنیم. فرصت‌هایی که کمک می‌کند تا او برای انتخاب اصلح، یاد بگیرد چطور مقایسه کند، سنجش کند، نقاط قوت و ضعف افراد را شناسایی کند و دست به انتخاب بزند. شرکت در انتخابات برای رای اولی‌ها، یک تجربه مفید و فوق‌العاده است. در دل همین تجربه است که مدیریت هیجانات به عنوان یکی از مهارت‌های اصلی زندگی، توسط نوجوان فراگرفته می‌شود. بین دو راهی یا چند راهی قرار گرفتن و این که چطور تحلیل، مقایسه، نقد و ... کنیم از پیش‌نیازهای یک زندگی موفق است که در سایه شرکت در انتخابات و در مسیر انتخاب نامزد اصلح محقق می‌شود. باید توجه داشت که حضور دهه هشتادی و رای اولی‌ها در انتخابات مهم است، حضور آگاهانه است که می‌تواند فواید شخصیتی زیادی برای او داشته باشد. این در واقع تجربه‌ای است که نوجوان می‌تواند به طور گسترده از مزایای آن در زندگی بهره‌مند شود». بهترین زمان برای آموزش شیوه انتخاب «نکته مهم دیگر این است که باید شیوه درست انتخاب را به نوجوان آموزش دهیم و بهانه‌ای پیدا کنیم که نوجوان بتواند کیفیت انتخاب‌های زندگی‌اش را بالا ببرد.‌ این امر باعث می‌شود تا انتخابگری نوجوان نه فقط در این برهه بلکه در موضوعات آتی زندگی مثل انتخاب شغل و همسر اثرگذار باشد. اما ما باید چگونه این انتخابگری را به نوجوان آموزش دهیم؟» دکتر «سلیقه‌دار» با این مقدمه می افزاید: «به یاد داشته باشیم که انتخاب یک فرایند است، اجزا دارد و خودش جزئی از مهارت است. مهارت انتخابگری مثل هر مهارتی نیازمند تمرین است، پس هر وقت می گویید مهارت یعنی تمرین نیاز دارد، در تمرین هم ممکن است زمین خوردن و انتخاب اشتباه وجود داشته باشد. انتخابگری باید با چند گزینه همراه باشد، یعنی نوجوان را ترغیب کنیم که از بین کاندیداهای احراز صلاحیت شده به برنامه‌ها و فیلم‌های تبلیغاتی همه نامزدها اهمیت بدهد، آن‌ها را بررسی و سپس انتخاب کند. در ضمن، وقتی می گوییم باید انتخاب کند، باید امکان انتخاب و اختیارش را هم به او بدهیم و بگوییم خوب و بد انتخاب پای خودش است. زندگی سرشار از انتخاب‌های ریز و درشت است و اگر فرزند من فرایند انتخابگری را بلد نباشد، ما به عنوان مادر و پدر در این زمینه کوتاهی کرده‌ایم، چون فرصت‌های انتخاب زیادی بوده که می‌توانستیم به او بدهیم تا با الفبای انتخابگری آشنا شود». چراغ راه نوجوان در مسیر انتخابات باشیم، همین! از این مشاور تربیتی نوجوان می‌پرسم که والدین چطور در انتخاب ملاک‌های صحیح به فرزندشان کمک کنند تا او تحلیل دقیق‌تر و انتخاب بهتری داشته باشد که می‌گوید: «چون داریم از نوجوانی صحبت می‌کنیم که دیگر کودک نیست، باید بدانیم که دادن ملاک به صورت دستوری، تجویزی، نصیحت‌گونه و ... به نوجوان توصیه نمی‌شود. این جور چیزها برای بچه‌های در این رده سنی بیشتر دافعه دارد تا جاذبه. ما فقط می‌توانیم اطلاعات بیشتری به او بدهیم.مثلا  اگر 2 تا ویدئو درباره یک نامزد دیده، می‌توانیم 4 تا ویدئو از نامزدهای دیگر هم به او بدهیم تا به شناخت دقیق‌تری برسد. اگر دارد راجع به یک موضوع صحبت می‌کند که اطلاعاتش کم است یا دقیق نیست، به او بگوییم بگذار از فلان کارشناس یا منبع دیگر هم در این باره اطلاعات بیشتری به دست آوریم. ما باید در نقش اطلاع دادن، آگاه‌کردن و مانند چراغ راه باشیم. بنابراین نه لازم است جدل کنیم و نه این‌که بگوییم که فقط حرف ما درست است. خانواده نباید کاری بکند که نوجوان در این موضوع از آن‌ها دور شود بلکه باید نوجوان با خودش بگوید که والدینم من را قابل می‌دانند و می‌گویند خودت فکر کن و انتخاب نهایی را انجام بده».فرصتی بی‌نظیر برای خانواده رای‌اولی‌ها والدین چطور به رای‌اولی‌ها برای شرکت آگاهانه در انتخابات کمک کنند؟ دکتر «سلیقه‌دار»  کارشناس حوزه علوم‌تربیتی چند توصیه به والدینی که فرزندشان دهه هشتادی یا رای اولی است هم دارد و درباره اهمیت ترغیب آن‌ها برای شرکت در انتخابات می‌گوید: «یکی از رویکردهای تربیتی ما در قبال نوجوانان این است که بچه‌ها را آماده و زمینه‌سازی کنیم تا آن‌ها بتوانند مهارت انتخاب‌گری را تجربه کنند. این یک اصل بسیار مهم است و مثل یک گنج می‌ماند. هرچه والدین بیشتر بهانه و فرصت و زمینه را برای نوجوان فراهم کنند تا بتواند دست به انتخاب‌های بیشتری بزند، به همان نسبت فرزند توانمندتری خواهند داشت تا در موقعیت‌های مختلف، تصمیم‌های معقولانه‌تر و رفتارهای پخته‌تری از خودش نشان بدهد. بنابراین توصیه اول این است که از فرصت پیش‌آمده برای این که فرزندمان دست به یک انتخاب مهم و سرنوشت‌ساز برای کشورش بزند، استفاده کنیم. فرصت‌هایی که کمک می‌کند تا او برای انتخاب اصلح، یاد بگیرد چطور مقایسه کند، سنجش کند، نقاط قوت و ضعف افراد را شناسایی کند و دست به انتخاب بزند. شرکت در انتخابات برای رای اولی‌ها، یک تجربه مفید و فوق‌العاده است. در دل همین تجربه است که مدیریت هیجانات به عنوان یکی از مهارت‌های اصلی زندگی، توسط نوجوان فراگرفته می‌شود. بین دو راهی یا چند راهی قرار گرفتن و این که چطور تحلیل، مقایسه، نقد و ... کنیم از پیش‌نیازهای یک زندگی موفق است که در سایه شرکت در انتخابات و در مسیر انتخاب نامزد اصلح محقق می‌شود. باید توجه داشت که حضور دهه هشتادی و رای اولی‌ها در انتخابات مهم است، حضور آگاهانه است که می‌تواند فواید شخصیتی زیادی برای او داشته باشد. این در واقع تجربه‌ای است که نوجوان می‌تواند به طور گسترده از مزایای آن در زندگی بهره‌مند شود». بهترین زمان برای آموزش شیوه انتخاب «نکته مهم دیگر این است که باید شیوه درست انتخاب را به نوجوان آموزش دهیم و بهانه‌ای پیدا کنیم که نوجوان بتواند کیفیت انتخاب‌های زندگی‌اش را بالا ببرد.‌ این امر باعث می‌شود تا انتخابگری نوجوان نه فقط در این برهه بلکه در موضوعات آتی زندگی مثل انتخاب شغل و همسر اثرگذار باشد. اما ما باید چگونه این انتخابگری را به نوجوان آموزش دهیم؟» دکتر «سلیقه‌دار» با این مقدمه می افزاید: «به یاد داشته باشیم که انتخاب یک فرایند است، اجزا دارد و خودش جزئی از مهارت است. مهارت انتخابگری مثل هر مهارتی نیازمند تمرین است، پس هر وقت می گویید مهارت یعنی تمرین نیاز دارد، در تمرین هم ممکن است زمین خوردن و انتخاب اشتباه وجود داشته باشد. انتخابگری باید با چند گزینه همراه باشد، یعنی نوجوان را ترغیب کنیم که از بین کاندیداهای احراز صلاحیت شده به برنامه‌ها و فیلم‌های تبلیغاتی همه نامزدها اهمیت بدهد، آن‌ها را بررسی و سپس انتخاب کند. در ضمن، وقتی می گوییم باید انتخاب کند، باید امکان انتخاب و اختیارش را هم به او بدهیم و بگوییم خوب و بد انتخاب پای خودش است. زندگی سرشار از انتخاب‌های ریز و درشت است و اگر فرزند من فرایند انتخابگری را بلد نباشد، ما به عنوان مادر و پدر در این زمینه کوتاهی کرده‌ایم، چون فرصت‌های انتخاب زیادی بوده که می‌توانستیم به او بدهیم تا با الفبای انتخابگری آشنا شود». چراغ راه نوجوان در مسیر انتخابات باشیم، همین! از این مشاور تربیتی نوجوان می‌پرسم که والدین چطور در انتخاب ملاک‌های صحیح به فرزندشان کمک کنند تا او تحلیل دقیق‌تر و انتخاب بهتری داشته باشد که می‌گوید: «چون داریم از نوجوانی صحبت می‌کنیم که دیگر کودک نیست، باید بدانیم که دادن ملاک به صورت دستوری، تجویزی، نصیحت‌گونه و ... به نوجوان توصیه نمی‌شود. این جور چیزها برای بچه‌های در این رده سنی بیشتر دافعه دارد تا جاذبه. ما فقط می‌توانیم اطلاعات بیشتری به او بدهیم.مثلا  اگر 2 تا ویدئو درباره یک نامزد دیده، می‌توانیم 4 تا ویدئو از نامزدهای دیگر هم به او بدهیم تا به شناخت دقیق‌تری برسد. اگر دارد راجع به یک موضوع صحبت می‌کند که اطلاعاتش کم است یا دقیق نیست، به او بگوییم بگذار از فلان کارشناس یا منبع دیگر هم در این باره اطلاعات بیشتری به دست آوریم. ما باید در نقش اطلاع دادن، آگاه‌کردن و مانند چراغ راه باشیم. بنابراین نه لازم است جدل کنیم و نه این‌که بگوییم که فقط حرف ما درست است. خانواده نباید کاری بکند که نوجوان در این موضوع از آن‌ها دور شود بلکه باید نوجوان با خودش بگوید که والدینم من را قابل می‌دانند و می‌گویند خودت فکر کن و انتخاب نهایی را انجام بده».