روزنامه آفتاب یزد
1396/05/08
بابک خطی=طبیب و فعال حقوق کودک
در کنار دوستان یک انجمن غیردولتی برای ویزیت کودکان کار زبالهگرد بیمار در یکی از مناطق اطراف تهران عازم میشویم.نام منطقه بهتر است ذکر نشود چون تجربههای قبلی رسانهای شدنهای این چنین در موارد مشابه نه رسیدگی نهادهای مسئول و بهبود اندک در اوضاع که برخوردهای قهری و پاککردن صورت مسئله بوده و شرایط را برای این کودکان سختتر کرده است.
**گاراژ چیست؟
یک منطقه وسیع معمولا در جایی پرت که محل انباشت مقادیر زیادی زباله است و تفکیک زباله توسط اکثریتی از کودکان در آن انجام میشود.
گاراژها هر کدام به نامی شناخته میشوند و تعداد آنها بینهایت است.
این محل تجمع زبالهها و افراد گاه در منطقهای وسیع و کمارتفاعتر نسبت به اطراف انجام میشود که «گود» نامیده میشود
گاراژهای پر از زباله در سیطره حشرات موذی و بوی ناخوشایند نافذی است که از فاصلههای دور هم به مشام میرسد. این گاراژها فقط محل کار نیست و کودکان زبالهگرد در آن زندگی میکنند.
**زندگی یک کودک زبالهگرد چگونه میگذرد؟
این کودکان از ساعتهای بعدازظهر در مناطق مختلف تهران به جمعآوری زباله میپردازند و این کار گاهی تا پاسی از نیمه شب ادامه مییابد بعد از آن بدن خرد و خسته آنها به گاراژهای محل کار و زندگی برمیگردد و چندساعت کوتاه در آن میخوابند (در واقع از زور خستگی بیهوش میشوند) و سر صبح بیدار شده و به جداکردن و تفکیک زبالهها در محل گاراژها میپردازند تا بعد از ظهر که دوباره راهی مناطق مختلف تهران شوند و این چرخه پیوسته
ادامه دارد...
هیچ باند مخوفی که بشود تقصیرها را به گردنش انداخت وجود ندارد و تمام افراد ساکن گاراژها همدیگر را میشناسند و گاهی نسبت خانوادگی دارند. فصل مشترک تمام آنان فقر و محرومیتی شدید است که وادارشان کرده تا در این شرایط هولناک به چنین کاری تن دهند. تمام این کودکان افرادی حقیقی و واقعی هستند و هرکدام خرج خانواده یا خانوادههایی را به دوش دارند.
سازمانهای غیردولتی مردمنهاد کودکان کار و بدنه افراد جامعه بر این دغدغه حیاتی متمرکز هستند و با تمام توان مشغول کار و فعالیت هستند.
اما حجم فاجعه آنقدر بزرگ است که همه این تلاشهای واقعی و روزافزون کافی نیست.
ملحق شدن کشور ایران به کنوانسیون جهانی حقوق کودک در اسفند سال ١٣٧٢به تصویب مجلس و تایید شورای نگهبان رسیده است.
در ماده ٢ این پیماننامه کشورهای عضو حقوق مندرج در آن را برای همه کودکان بدون هیچ تبعیض نژاد، جنس، زبان، مذهب، منشا ملی، قومی یا احتماعی و.... تضمین کردهاند و در ماده ٣٢ این قانون بهطور مصرح حق هر کودک را برای برخورداری از حمایت در برابر انجام «هرگونه کاری» که ممکن است زیانبار باشد یا خللی در تحصیل، سلامتی یا رشد جسمانی، ذهنی، اخلاقی یا اجتماعی او ایجاد کند، به رسمیت شناخته شده است.
مسئله کودکان کار بحرانی عمیق و در حال گسترش سریع است. فعالیتهای مجدانه و بیشائبه مردمی و تشکلهای غیردولتی با توجه به بزرگی غولآسای مشکل کافی نیست.
با توجه به وجود قانون مصوب در مورد این مسئله در عالیترین رکن قانونگذاری کشور نیاز جدی به تعریف متولی مسئول کشوری و اقدامات عملی در همه سطوح حکومتی -و نه صرفا دولت - وجود دارد. یک متولی مشخص با شرح وظایف دقیق که موظف به اعلام گزارشهای منظم عملکرد خود در پیشگاه جامعه باشد.
کودکی بسیاری از کودکان و حقوق اولیه مربوط به آن به علت مسئله بنیادی شکاف طبقاتی و فقر در قربانگاههای بیشمار کار اجباری در همه جا و در برابر دیدگان میلیونها نفر بیرحمانه به تاراج میرود. هر لحظه تعلل و دفعالوقت و توسل به اقدامات ظاهری و تبلیغاتی بهجای برداشتن قدمهای واقعی و عملی غیرقابل جبران و دارای اثرات بسیار هولناک خواهد بود.
سایر اخبار این روزنامه
لزوم یادآوری نتایج مهمترین دستاورد دولت به مخالفان
از تجربه محدودیتهای رسانهای عبرت بگیریم
کابینهروحانی چگونه باید باشد
چه کسانی تهران را به این روز انداختند
آمریکا ۶ نهاد ایرانی را تحریم کرد!
به جای همه عذرخواهی میکنم
امیدوارم روحانی طبق رای مردم درباره کابینه تصمیمگیری کند
عربستان در مورد حمایت ایران از حوثیها اغراق میکند
روحانی با شجریان بود رئیسی با تتلو
استخدام مشاور از اعضای خانواده برای مسئولان ممنوع شد
مربع موثر پاستور
مهرداد خدیر=روزنامهنگار
غلامرضا فدایی
بابک خطی=طبیب و فعال حقوق کودک
حسین قاسمینژاد=کارشناس ارشد راه و ترابری
کاهلی ما و کاهلی آنها؟!