داد زدن از ویژگی‌های رئیس‌جمهور  اصلح نیست!

نتایج انتخابات مجلس دوازدهم که روشن شد، یکی از دوستان پس از تذکر رهبری به جنجال‌آفرینی نمایندگان جدید، دلخور بود که چرا به برخی افرادی رأی داده که هنوز پایشان به مجلس نرسیده فضای کشور را دچار حاشیه‌های بی‌سود کرده‌اند. گفتم صبور باشید، برای چهار سال؛ و انتظار تقنین درست هم از این افراد نداشته باشید. چه آنکه خودتان افرادی را انتخاب کردید که بلدند خوب حرف بزنند، خوب داد بزنند، خوب دعوا کنند، خوب نقد کنند و خوب بدی‌های دیگران را جلوی چشم بیاورند. ندامت که دیگر فایده‌ای ندارد. 
***
مناظره‌ها و میزگرد‌های انتخاباتی تمام شد. اغلب بینندگان، همچون تماشاگران یک بازی فوتبال، از قبل کاندیدایشان معلوم بود و برای او هورا می‌کشیدند، وقتی بهتر وارد تنش با دیگری می‌شد، وقتی توپ را در زمین رقیب می‌انداخت، وقتی صدایش را بالاتر می‌برد و وقتی دیگران را تندتر نقد می‌کرد. اما آیا از این غوغا برای مردم آبی گرم می‌شود؟
 مناظره باید محل شناخت برنامه‌های کاندیدا باشد، هورا کشیدن‌ها باید برای برنامه برتر باشد، وگرنه از جنجال و صدای بلند و بیان آسیب‌ها بی‌آنکه راهکاری بیان شود، چه سودی به مردم می‌رسد؟


نگاه استادیومی به سیاست یعنی کاندیدا از قبل مشخص است و فقط انتظار است که او ببرد، حتی اگر بد بازی کند! حتی اگر مهره‌چینی درست نکرده باشد و اعضای ستادش را از افراد با اخلاق و پاکدست و کارآزموده سیاست نچیده باشد و حتی اگر برنامه مناسبی هم برای اداره کشور نداشته باشد! چنین فردی شاید با هیاهو، ایجاد چالش با کاندیدای دیگر و گرفتن ژست نقادی از عالم و آدم، از کاندیدای دیگر و حتی از کل عمر نظام بتواند فرد برتر مناظره‌ای هم بشود، اما آیا این برتری نشانه آن است که توان اداره کشور را هم دارد و برنامه مناسبی برای آینده چیده است؟ آیا نقد دیگری با هر موضوعی الزاماً بدین معناست که نقدکننده خودش بلد است و می‌تواند و می‌خواهد که آن موضوع را حل کند؟
نگاه کنیم به گذشته‌های دور؛ به همه تخریب‌ها، فریادها، بی‌اخلاقی‌ها، آسیب‌شناسی‌ها و به همه حمله کردن‌ها به کل عمر جمهوری اسلامی؛ آیا آن همه جنجال و تنش مشکلات کشور را حل کرد یا خود مشکلی شد سنگین بر گرده فضای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی کشور؟ انتخابات مجلس ششم و تخریب‌های اصلاح‌طلبان علیه مرحوم هاشمی رفسنجانی از مهم‌ترین مثال‌های این بی‌اخلاقی‌هایی است که در نهایت به کناره‌گیری مرحوم هاشمی از مجلس در روز افتتاحیه انجامید. اما آیا مجلس ششم که با تقلب در تهران و تخریب رقبا شکل گرفت و جنجالی‌ترین و پر دعواترین مجلس پس از انقلاب اسلامی بود، توانست مشکلی از مشکلات مردم را حل کند یا جلسه به جلسه‌اش به تنش و درگیری درونی و چالش با نهاد‌ها و سازمان‌ها و افراد دیگر گذشت؟
صادق باشیم و همه را هم گردن اهل سیاست نیندازیم. ما اهل رسانه و حتی مردم عادی و شهروندان غیر سیاسی هم در این مناظره‌ها بیش از برنامه و کارنامه دنبال آن هستیم که چه کسی بهتر دیگری را نقد کرد و چه کسی فریاد بلندتری کشید و چه کسی توانست در جدل سیاسی، جواب بهتری حواله رقیب کند یا حتی بی‌ادبی بیشتری کند و اگر توانست میکروفن را هم پرتاب کند! سال‌ها از برگزاری انتخابات‌ها، مناظره‌های انتخاباتی و میزگرد‌های آن گذشته و ما همچون جوانانی رأی‌اولی فکر می‌کنیم کسی که فهرست طولانی‌تری از مشکلات کشور را با صدای بلندتری گفت، لابد شایسته تشویق بیشتری است، بی‌آنکه از سابقه و لاحقه‌اش بپرسیم و بگوییم تو خود در گذشته و در مسئولیتی که داشتی چه کردی و چند قدم برای حل این مشکلات برداشتی و برای آینده و رفع بخش بیشتری از مشکلات برنامه‌ات چیست!
پنج مناظره با موضوعات مختلف برگزار شد. کاندیدا‌ها محدودیتی هم در محتوا نداشتند و بعضاً صرف نظر از سؤال طرح شده، حرف خودشان را می‌زدند. حالا دوباره فکر کنید، به بخش‌های پر بازدید مناظره‌ها و میزگرد‌های انتخاباتی سیما؛ ما در فضای مجازی کدام بخش‌ها را بیشتر دیدیم، بخش بیان برنامه‌ها و کارنامه‌ها یا بخش جدل و یقه‌گیری‌ها؟ و از کدام بخش‌ها رئیس‌جمهور خوبی به دست می‌آید؟ فقط موقع مرور دوباره به این فکر کنید که از دل دعوا‌ها مشکل مسکن و تورم و اجاره خانه و شهریه دانشگاه و حقوق بازنشستگی حل نمی‌شود، و اگر به کسی برای بیان خوبش در ردیف کردن مشکلات یا فریاد زدن سر دیگری به‌خاطر عملکرد منفی‌اش رأی دادید و رئیس‌جمهور شد، فردا الزاماً انتظار مدیریت خوب کشور را نداشته باشید، چه آنکه نه برای مدیر خوب بودن، بلکه برای خوب دعوا کردن به او رأی داده‌اید و خوب دعوا کردن هم از ویژگی‌های رئیس‌جمهور اصلح نیست.