مدارس دولتی را تقویت کنید و هویت معلم را ارتقا دهید

جوان آنلاین: پایان این هفته انتخابات ریاست جمهوری برگزار می‌شود و اقشار مختلف جامعه از میان شش کاندیدا کسی را که از نظر آن‌ها توانایی بیشتری برای حل مشکلات دارد، راهی پاستور خواهند کرد. در این بین، معلمان و فرهنگیان به عنوان جامعه‌ای بزرگ و تأثیرگذار همگام با سایر مردم به دنبال بهترین انتخاب برای رقم زدن آینده‌ای روشن‌تر برای خود و سرزمین ایران هستند. فرهنگیان نه‌تن‌ها بخش قابل‌توجهی از مردم را تشکیل می‌دهند، بلکه به دلیل ارتباط مستقیم با دانش‌آموزان، از اقشار تأثیرگذار در جامعه محسوب می‌شوند، اما آن‌ها چه مطالباتی از کاندیدا‌های ریاست جمهوری دارند؟ 
امیرحسین سلطانی فلاح، قائم مقام جمعیت فرهنگیان جوان به «جوان» می‌گوید: «ریاست جمهوری آینده حتماً باید به چند مورد مهم در مسائل آموزش و پرورش به صورت جدی‌تری نگاه کند. البته تعیین اینکه کدام یک از این موارد در آموزش و پرورش از اولویت بیشتری برخوردار است، عوامل مختلفی دارد. احتمالاً در منظومه فکری و راهبرد‌های دولت نیز ممکن است این اهم و مهم‌ها جابه‌جا شود. اما من به عنوان یک معلم و فردی که در حوزه تعلیم و تربیت فعالیت می‌کند باید بگویم که مورد اولی که کاندیدا‌ها باید مدنظر قرار دهند، منابع انسانی آموزش و پرورش در چند بُعد خودش است. یکی از ابعاد جدی آن، بحث مسائل جذب، نگهداشت و توزیع منابع انسانی است. آموزش و پرورش حدود دو سالی می‌شود که مسیر کیفی جذب را پایه‌ریزی کرده و در یک سیکلی قرار داده است، این مسیر در سال‌های آینده باید ادامه و ارتقا 
پیدا کند.»
او با اشاره به خطای مصرفی دانستن آموزش و پرورش اظهار می‌دارد: «حرکت به سوی نظام عادلانه پرداخت برای معلمان از موارد مهم دیگر است که باید مورد توجه قرار بگیرد. باید دولت آینده به هویت معلم دقت ویژه‌ای داشته‌باشد و مشخص کند آموزش و پرورش کجای این پازل بازی خواهد کرد. اگر صرفاً این دستگاه را به عنوان یک دستگاه مصرفی بشناسد، همان راه خطایی را می‌رود که سالیان سال برایش چالش داشتیم و خبر و گزارش در مذمت آن منتشر کردیم. باید این نهاد را مولد بدانیم که حضرت آقا هم وجه تمایز آموزش و پرورش با سایر دستگاه‌ها را وجه مولد بودن آن دانسته‌اند.»


سلطانی فلاح ادامه می‌دهد: «گاهی اوقات گمان این است که منظور از مولد بودن یعنی اینکه آموزش و پرورش فقط چند نفر را استخدام کند، این به جای خودش خوب است، اما در اصل، مولد بودن یک بحث دیگر است، اینکه معلم از نظر هویتی در حوزه اجتماعی و فرهنگی وارد جریان حرکتی شود که اساساً به آن تعلق دارد. ما اگر تاریخ ایران را مشاهده و مطالعه کنیم، می‌بینیم نقش معلمان در به وجود آمدن نهضت‌های بزرگی که از اول انقلاب اسلامی تا الان وجود داشته، چقدر جدی بوده‌است. به همین دلیل نگاه ریاست جمهوری نسبت به هویت معلم و مدرسه چطور است و کارکرد آن را چطور می‌بیند، این بسیار مهم است.»
قائم مقام جمعیت فرهنگیان جوان به مطالبه دیگر فرهنگیان از کاندیدا‌های ریاست جمهوری اشاره می‌کند و می‌گوید: «آموزش و پرورش در نظام فکری خودش معتقد است که حتماً مسیر جذب نیرو باید از سمت دانشگاه فرهنگیان باشد، این دانشگاه، مسئول «اول» تربیت معلم و «دوم» تأمین آن است. متأسفانه سال‌هاست اشتباه فرض کردیم که مسئولیت اول دانشگاه فرهنگیان تأمین معلم است، در صورتی که رسالت اصلی این دانشگاه، تربیت معلم است. بنابراین بیان این نکته حائز اهمیت است که در مسیر ورود دانشگاه فرهنگیان، زیرساخت‌ها، هیئت علمی و ساختار حتماً باید در اولویت دولت قرار بگیرد و در این مسیر گام بردارد که بتواند تأمین اعتبار را به بهترین شکل ممکن انجام شود تا دانشگاه فرهنگیان به بهترین شکل توسعه یابد.»
او به اهمیت تقویت مدارس دولتی نیز تأکید می‌کند و اظهار می‌دارد: «برخی اوقات گمان می‌کنیم که تقویت کردن مدارس دولتی صرفاً به این خلاصه می‌شود که این مدارس را تجهیز کنیم، اما این فقط یک بخش کار است. مختصاتی وجود دارد که با آن تقویت مدارس دولتی نمایان می‌شود. مثلاً یک زمان توزیع معلم و یک زمان تأمین فضا و تجهیزات و بودجه و امکانات نشان می‌دهد که برای تقویت مدارس دولتی کار‌هایی انجام می‌شود.»
سلطانی فلاح تصریح می‌کند: «مورد آخر بحث نهضت بازگشت به مدرسه است. متأسفانه شاهد آن هستیم که در مدارس به ویژه سال‌های آخر تحصیل که بچه‌ها درگیر کنکور می‌شوند خیلی در مدرسه حضور و مشارکت ندارند، از طرفی نوع تعامل خانواده‌ها با مدرسه به طور میانگین مطلوب نیست و جای کار دارد. بنابراین باید نگاه وسیع‌تری در این زمینه وجود داشته‌باشد و مدرسه مطابق آن چیزی که در سند تحول هم بوده، به عنوان نه فقط مدرسه بلکه محور فرهنگی یک محله انتخاب شود؛ و مدرسه را در قامت کنشگری اجتماعی ببینند، از جشن‌های محلی و مذهبی گرفته که می‌تواند نقش‌آفرینی داشته‌باشد تا ساخت و ساز و بهره‌وری اجتماعی از محله. باید روی این بایستند که مدرسه را که واقعاً جزو مسائل دسته یک خانواده‌ها است، مورد توجه بیشتری قرار بدهند، نقش خانواده‌ها را در مدیریت مدرسه بیشتر کنند و اشکال تعامل با مدرسه را به وجود بیاورند که مدرسه از حالت اینکه صرفاً پایگاه آموزشی باشد، خارج و به محیط اجتماعی تبدیل شود.»
او ادامه می‌دهد: «ما باید گونه‌های مشارکت مردم و مدرسه را تعریف کنیم. یک وقت‌هایی می‌گوییم خانواده فقط در حوزه مالی کمک کند، اما این کمک جنبه‌های دیگری هم دارد مثلاً پدر یا مادر یک دانش‌آموز پزشک و دیگری نجار است، این خانواده ظرفیتی دارد که مدرسه می‌تواند از آن استفاده کند، اما این کار انجام نمی‌شود. در صورتی که نوع و اشکال مشارکت مردم در آموزش و پرورش را به قدری می‌توانیم بزرگ کنیم و وسعت بدهیم که مدرسه تبدیل به یک عنصر اجتماعی شود که همه ما در ساختنش نقش داریم و آن را متعلق به خودمان می‌دانیم. اینکه مدرسه، مدرسه من است تا وقتی بچه‌ام درس بخواند آنجا خانه من است، اما چقدر فضای مشارکت را باز کرده‌ایم؟»
سلطانی فلاح در پایان می‌گوید: «به عقیده من اگر این چند مورد در اولویت‌های دولت آینده قرار بگیرد، اتفاقات خوبی در آموزش و پرورش کشور رقم خواهد خورد. آن وقت فضا‌هایی که احتمالاً خلأ یا نیاز به کنش دارد، پر می‌شود و فضا‌هایی که برای پرکردن خلأ‌ها ایجاد شده نیز ادامه می‌یابد.»