ایران غدیری شد

جوان آنلاین: تهران همچون سال گذشته میهمانی ۱۰ کیلومتری را در روز عید غدیر خم تدارک دید؛ از میدان آزادی تا بزرگراه امام علی (ع). 
جمعیت زیادی در این جشن بزرگ شرکت کردند و یک خاطره زیبای دیگر در ذهن همه‌شان ثبت شد. در واقع این سومین میهمانی بزرگ و خانوادگی عید غدیر در تهران بود که در آن، بیش از ۲هزارو۲۰۰ موکب مردمی پذیرایی و فرهنگی، ۲۱۱ ایستگاه شهربازی و ۲۶ ایستگاه نورافشانی قرار داشت؛ همه این موکب‌ها از عاشقان علی بن ابیطالب (ع) پذیرایی می‌کردند و با همدلی، ابهت و اجتماع عظیمی از شیعیان را به رخ جهانیان کشیدند. 
افراد زیادی به همراه خانواده‌شان در این جشن حاضر شدند و بیشترشان به همراه فرزند خود به این میهمانی آمدند؛ یک میهمانی بزرگ که میزبانان آن از چند شب گذشته در شور و حال فراهم کردن وسایل پذیرایی بودند و این تدارکات تنها به یک دلیل انجام می‌شد؛ عشق به مولا علی. 
 قرار بود مراسم از ساعت ۱۷ عصر شروع شود، اما جمعیت بسیار زیادی از ساعت ۱۵ به خیابان‌ها آمدند. استقرار نفرات، تجهیزات و ماشین‌های امدادی حاکی از آمادگی مدیریت بحران شهر تهران بود، نیرو‌های آتش‌نشان، هلال احمر و اورژانس در بخش‌بخش این میهمانی حضور داشتند، همچنین پلیس تهران بزرگ اقداماتش را جهت تأمین امنیت شهروندان در این میهمانی از دو شب پیش آغاز کرده‌بود. 


موکب‌ها و سکو‌های متعددی برای اجرای برنامه‌های کودکانه و همچنین پذیرایی از آن‌ها برپا شده‌بود که نشان می‌داد بخش زیادی از جشن ۱۰ کیلومتری غدیر به کودکان اختصاص داده‌شده تا خاطره به یاد ماندنی در ذهن آن‌ها ثبت کند؛ در مسیر این جشن بزرگ انواع و اقسام بازی‌های کودکانه قرار داده شده بود تا بچه‌ها را حسابی ذوق‌زده کند. میز و صندلی‌های کوچکی را هم برای رنگ‌آمیزی نقاشی‌های مناسبتی عید غدیر گذاشته‌بودند تا کودکان آن‌ها را رنگ‌آمیزی کنند و جایزه بگیرند. صدای موسیقی‌های مناسبتی از باند‌های بزرگ چندین غرفه به گوش می‌رسید؛ «عاشق هر کی باشی، دوست داری کاری کنی، که باشه ازت راضی/ حتی اگر باشه، یک کار کوچیک مثل، هدیه اسباب‌بازی» همزمان با پخش این موسیقی کودکانه، برخی از نوجوانان مشغول پخش کردن پرچم‌های کوچک سبز رنگی بودند که روی آن جملات زیبا از حضرت علی (ع) نوشته شده‌بود، آن‌ها این پرچم‌ها را به همراه شکلات‌های رنگارنگ، گل‌سر و اسباب‌بازی‌های کوچک به همسن و سالانشان 
می‌دادند. 
دوربین موبایل‌ها هم روشن شده‌بود تا این صحنه‌ها را ضبط کند. چند نفر از میزبانان این جشن در ایستگاه‌های صلواتی به قدری خوشرو بودند که گویا این میهمانی در خانه خودشان برگزار می‌شود و می‌خواستند رسم میهمان‌نوازی را تمام و کمال به جا بیاورند. بستنی، کیک، کلوچه، نان محلی، آب‌دوغ‌خیار، سیب‌زمینی سرخ‌شده، فلافل، پاپ کورن، همه چیز در غرفه‌های مختلف پخش می‌شد و خیلی‌ها هم مشغول پذیرایی با هندوانه، شربت و آب معدنی بودند تا مبادا کسی در گرمای تابستان، تشنه بماند. 
جمعی از پاکبانان هم در این جشن حضور داشتند تا این مسیر ۱۰کیلومتری را از زباله‌های ریخته‌شده تمیز کنند. هیچ‌کس دلش نمی‌خواست این لحظات خوش تمام شود، اما رفته‌رفته، ساعات پایانی جشن فرا رسید و جمعیت عظیمی که به آنجا آمده‌بود، کم و کمتر می‌شد. هنوز صدای موسیقی از یکی از غرفه‌ها به گوش می‌رسید «با اینکه گاهی سخته زندگی‌هامون ولی، هواتو دارم رفیق به عشق مولا علی» و این بیت شعر، همان رسم هواداری در این جشن را توصیف می‌کرد که همه به خاطرش اینجا حاضر شده‌بودند. 
اما این جشن و این میزبانی دلچسب و دوست‌داشتنی، فقط مختص ۱۰ کیلومتر از این مسیر تعیین‌شده در پایتخت نبود، بلکه در جای جای تهران و همچنین ایران، میزبانان زیادی مشغول پخش نذورات خود در میان مردم بودند و همه‌شان با وجود سختی‌هایی که در زندگی‌هایشان داشته و دارند رسم میهمان‌نوازی را به جا آوردند، همان رسمی که در سیره ائمه معصومین (ع) از جایگاه ویژه‌ای برخوردار 
بوده‌است.