فیلمی از اشکهای رئیسجمهوری که پخش نشد!
[شهروند] ظهر سیامین روز از اردیبهشت بود که زمان برای مدتی ایستاد. حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی، هشتمین رئیسجمهوری اسلامی ایران عصر یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ به همراه تعدادی از همراهان در مسیر بازگشت از مراسم افتتاح سد «قیز قلعهسی» به سمت تبریز، در منطقه ورزقانِ استانِ آذربایجان شرقی دچار سانحه هوایی شد و با همراهان خود به شهادت رسید. 29خرداد، محمد مخبر، سرپرست ریاستجمهوری، طی حکمی محمدمهدی اسماعیلی را به ریاست ستاد برگزاری اربعین شهدای خدمت منصوب کرد. طبق اعلام این ستاد ، مراسم چهلم شهید رئیسی و همراهان او 7 تیرماه در مصلای امام خمینی (ره) در تهران و همه شهرستانها، مراکز استانها و حتی روستاها توسط مردم برگزار خواهد شد. در این ستاد البته عنوان شد مراسم چهلم از مبدا زمانی تدفین شهید خدمت در مشهد مقدس نیز دوازدهم تیر برگزار خواهد شد. به همین مناسبت و در ایامی که به چهلم رئیسجمهوری شهید کشور نزدیک میشویم، مروری داریم بر برشهایی از زندگی مجاهدانه شهید حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی؛ این روایتها مستند هستند به خبرگزاریهای «مهر»، «فارس»، «تسنیم»، «ایرنا»، «راسخوان»، «پایگاه اطلاعرسانی دولت» و کتاب «سید محرومین» که توسط اندیشکده «سعداء» منتشر شده است.
برخورد با خلخالی!
راوی کتاب «سید محرومین»
از طرف آقای خلخالی حکم داشتند تا با قاچاق موادمخدر مبارزه کنند. سلاح داشتند و به هیچ قانون و رویهای اهمیت نمیدادند. تحت عنوان دادگاه ویژه مبارزه با موادمخدر، جاده را میبستند، خودروها را میگشتند و هر کس را که میخواستند دستگیر و گاهی اوقات اجرای حکم میکردند. تعدادی از مسئولان نیز از آنها حمایت میکردند، اما سیدابراهیم جوان بر سر قانون با کسی تعارف نداشت. رفت خدمت آیتالله قدوسی برای شکایت. ایشان گفت که این مسئله در جاهای دیگر کشور هم به وجود آمده و قرار است با امام مطرح کند. سیدابراهیم اما گفت که قضیه کرج را شخصاً حل خواهد کرد. به محل تجمع آنها رفت و اسلحهشان را ضبط کرد و افراد مختلف را تحویل دادگاه انقلاب داد. آقای خلخالی زنگ زد برای بازخواست. پرسید: «شما اقدام کردید به گرفتن اعضای این دفتر؟» سیدابراهیم گفت: «بله!» خلخالی با عصبانیت جواب داد: «بالاتر از تو هم نمیتواند این کار را انجام بدهد.» سیدابراهیم با صدایی مطمئن و آرام گفت: «من این کار را کردم و شد! به بالاتر از ما هم سلام برسانید! اگر در کرج، من مسئول هستم، نمیگذارم کار غیرقانونی انجام شود.» این حرکت، شاید اولین مقابله جدی با اقدامات خودسرانه در کشور بود.
محتوای نامههای مردم در حرم امام رضا (ع)
روایت جمیله علمالهدی، همسر شهید رئیسی
ایشان در ایامی که در آستان قدس بود، خیلی در زمینه بیکاری مراجعه داشتند. اکثریت نامههایی که مردم در ضریح امام رضا (ع) انداخته بودند، درخواست کار بود. حاجاتشان شاغل شدن بود. این بود که اصلیترین برنامه خود را کار و اشتغال انتخاب کردند. در بحث کرامت هم دلیل این است که ایشان به کرامت مردم خیلی اهمیت میدادند. یک حداقل وجود دارد به نام حق و حقوق، اما کرامت یعنی خیلی بالاتر از حقوق مردم. اگر میخواهیم با خارج ارتباط برقرار کنیم، بر اساس کرامت باشد نه ذلت. اگر میخواهیم برای مردم شغل ایجاد کنیم، شغل باکرامتی ایجاد کنیم. شاید یک پدر وقتی به خانه میرود از گرسنه بودنش رنج نبرد، اما شرمندگی او مقابل فرزندانش از اینکه نتواند خواستههای آنها را برآورده کند، خیلی سختتر است.
رد کردن خانه جمشید آموزگار
راوی کتاب «سید محرومین»
به سیدابراهیم پیشنهاد دادند خانه راننده جمشید آموزگار (نخستوزیر اسبق شاه) همراه با بخشی از باغش را که حدود 800 متر بود، با قیمت ارزان بخرد ولی قبول نکرد. معتقد بود مردم انقلاب نکردند که مدیرانشان بروند در خانههای اشرافی زندگی کنند. جالب اینجاست شهید رئیسی در آن زمان مستأجر بود و درواقع با وجود اینکه خانهای نداشت، این پیشنهاد را رد کرد. بعدها هم که توانست در قم خانهای بخرد، نصف هزینه را قرض کرده بود و تا مدتها در حال باز پس دادن آن قرض بود؛ آن هم زمانی که تبدیل به یکی از چهرههای شناختهشده قوه قضائیه شده بود.
هیچ روزنامهای نباید توقیف شود
روایت محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی
آیتالله رئیسی واقعا محفل گرمی داشتند. حتی وقتی میخواستند فردی را توبیخ کنند، در لفافه و کلمات مزاحگونه مطرح میکردند. همیشه در اتاق آقای رئیسجمهوری تلویزیون روشن بود و اخبار را با دقت دنبال میکردند. نسبت به رسانهها دقت بالایی داشتند، گاهی پیش میآمد که فرصت نکرده بودم روزنامهای را بخوانم ولی ایشان زنگ میزدند و میگفتند چرا فلان روزنامه که چنین تیتری زده است، مسئله مورد اشاره در تیتر برای آنها تبیین نشده است؟ همین امر موجب شده بود روزنامههایی با شمارگانی محدود هم مورد توجه ما قرار گیرد. آقای رئیسجمهوری تاکید داشتند هیچیک از روزنامهها توقیف نشود و باورشان این بود که یا نقدشان به دلیل اطلاعات نادرست است یا نقدشان را وارد میدانستند. بارها شده بود مطرح میکردند که نقد روزنامهای درست است و باید به آن توجه شود.
فیلمی از اشکهای رئیسجمهوری که پخش نشد!
به روایت گروه رسانهای اعزامی ریاست جمهوری به سازمان ملل
در زمان سفر به نیویورک یکی از سؤالاتی که از رئیسجمهوری پرسیده شد، درباره احساس ایشان درباره حضور در سازمان ملل بود. در این لحظه اشکهای شهید رئیسی جاری شد و گفت: «من کی باشم که نماینده این مردم باشم؟ من فقط یه طلبهم! نماینده چنین مردمی، شهدای آنها و شهید سلیمانی هستند.» پس از آن تصمیم گرفتیم تا این فیلم که نزدیک به ۱۰ دقیقه بغض و گریه شهید بود در زمان حیاتش منتشر نشود تا مبادا برخی آن را اغراق یا صحنهسازی تلقی کنند.
پاسخی که مسئول حفاظت رئیسجمهوری داد...
روایت محمدرضا باقری، مجری برنامه «جهانآرا»
در یکی از برنامههای تقدیر که مجری آن بودم، یکی از مسئولان حفاظت به بنده گفت سریعتر اسامی را بخوان. حرفش را نادیده گرفتم و جواب دادم این موضوع وظیفه من است و این کار شما، مداخله به حساب میآید، اما مسئول حفاظت در جواب گفت به دلیل اینکه جناب رئیسی در سه جلسه پیش از این مراسم، زیر سِرم رفته (و برای همین) ترجیح این است. همان لحظه بود که شوکه شدم. لحظه معرفی برگزیدگان به چهره رئیسجمهوری که با دقت بیشتری نگاه میکردی، ضعف و خستگی خودش را نشان میداد. در صورتی که خودش هیچگاه از خستگیهایش حرفی نمیزد.
تا جرمش ثابت نشده، اسمش را نبرید
روایت جمیله علمالهدی، همسر شهید رئیسی
ماجرای فسادی را که در ابتدای تولیت ایشان در آستان قدس رخ داد، آقای رئیسی به هیچکس نگفته بودند، درحالیکه به شدت از آن رنج میبردند. با خودشان میگفتند چنین کاری را با اموال کافر حربی انجام نمیدهند؛ چطور فردی با اموال امام رضا (ع)، چنین کاری میکند؟ من گفتم این مورد را به مقام معظم رهبری اطلاع دهید. ایشان گفتند چرا باید خاطر ایشان را مکدر کنم. خودم مسئله را حل میکنم. به شخصه فقط میدانستم آن فرد مشکل دارد، اما داستان را دقیقا نمیدانستم. ایشان هم از بیان داستان در رسانهها خودداری میکردند تا اینکه از سوی رفقای همان فرد مطرح و پخش شد. اتفاقا در همان موقع هم برخی تماس گرفتند که ایشان را آزاد کنید. آقای رئیسی گفتند اتفاقا رفقای خود آن فرد نامش را منتشر کردند. من که فقط به دادگاه معرفی کردم. بعد مقامات آستان قدس آمدند و گفتند حاج آقا اطلاعیه بدهید. حاج آقا مخالفت کردند و گفتند حق ندارید اسم او را بیاورید. گفتند حاج آقا همه سایتها اسمش را آوردهاند. حاج آقا گفتند آن فرد هنوز متهم است و جرمش اثبات نشده است. کلی کشمکش رخ داد آخر هم یک نفر خودش رفت مصاحبه کرد و توضیح داد. یا یک آیتاللهی که دستگیر شده بود، از حاج آقا پرسیدیم جریانش چیست؟ حاج آقا ابا داشتند و نمیگفتند. اصرار کردم حاج آقا نکتههای دینی و مذهبی زیبایی از ایشان در فضای مجازی منتشر میشود و اگر چیزی نگویید همین بچههای خودمان که آنها را میخوانند، منحرف میشوند. آنقدر اصرار کردیم که ایشان دو سه مورد گفتند.
پرداخت حق مأموریتها باید به ریال باشد!
روایت علی بهادری جهرمی، سخنگوی دولت
رئیسجمهوری درباره حق ماموریتهای خارجی که به دلار پرداخت میشد، میگفت این پرداخت مخصوص عده خاصی است و باید به ریال پرداخت شود که کسی برای دلار به ماموریت نرود. در جلسه هیأت دولت درباره عدالت پرداختها بحث شد که من با سایر اعضا بحث میکردم که رئیسجمهوری به بحث وارد شد و با تکتک اعضاء بحث کرد و پاسخ آنها را داد.
شکایتم را نزد امام رضا (ع) میبرم
روایت محمد جمشیدی، معاون سیاسی ریاست جمهوری دولت سیزدهم
ویژگی بارز شهید رئیسی این بود که تمام توان خود را برای خدمت به مردم صرف میکرد. هر بار از ایشان میخواستند استراحت کنند با مخالفت ریاستجمهوری مواجه میشدند، چراکه ایشان معتقد بودند کار خلق بر استراحت مسئولان ارجحیت دارد. تفاوتی نداشت در چه ساعت و تحت چه شرایطی برای پیگیری مسائل تلاش کنند. همین ویژگی بود که باعث شد رهبری عنوان خستگیناپذیر را به ایشان بدهند. در یکی از سفرها، طی ۴۸ساعت به ۳ کشور آفریقایی سفر کردیم و توافقات بسیار مهمی هم امضا شد. در انتهای سفر با مناطق صعبالعبوری مواجه شدیم که بسیاری از مسئولان با چنین فشار کاری دیگر قادر به پیمودن ادامه مسیر نبودند، اما شهید رئیسی همچنان جلوتر از تمام نیروها، محافظان و مسئولان در حرکت بودند. روزی خدمت ایشان درباره حواشی سیاسی عرض کردم کاش سکوت نکنید تا علیه شما و کابینهتان چنین نظراتی نگویند. ایشان در پاسخ گفتند: «تو از برخی مسائل مطلعی و بخشی دیگر را حتی تو هم نمیدانی، اما من گِله و شکایتهایم را تنها نزد امام رضا (ع) میبرم. انشاءالله که خود حضرت هم به من عنایت کنند. این امر نشان میدهد که از سویی ایشان دلداده ولایت بود و از سویی دیگر توکل و توسل فراوانی به ائمه داشت... ایشان همواره بر این اصل که سرباز امام خامنهای هستند، تأکید داشتند. حتی نمیگفتند رهبر انقلاب، همیشه از عنوان امام خامنهای استفاده میکردند.