روزنامه جوان
1403/04/07
مانند رئیسی به روستاها سر بزنید
جوان آنلاین: اینجا گوشهای از ایران است! درست شبیه به فیلمهای تخیلی یا شاید هم تصوراتمان از دنیای دوردستها. از دورانی که انسانها بدون داشتن هیچگونه امکاناتی در لابهلای کوهها، روزگار خود را سپری میکردند، اما آنچه اینجا وجود دارد، واقعیت محض است. درست زمانی که بیخگوشمان نرخ منوی ناهار یک مدرسه، هوش از سرمان میبرد، خصوصاً وقتی بدانیم رقم یکی از غذاهای منو از درآمد ماهانه نفرات روستای سرکول و پسکول بیشتر است، روستایی که در عین ناباوری نه آب دارد نه برق، نه گاز و نه حتی سرویس بهداشتی و جایی برای استحمام! عجیب است. هیچ مقام مسئولی تا به امروز در فکر مهیا کردن زندگی حداقلی برای آنها نبودهاست. شاید اگر اندک اقدامات جهادگران نبود امروز حتی نام این روستا هم نمیشنیدیم. روستایی که جزئی از خاک ایران است. همان کشور دوست داشتنی که این روزها شش نامزد انتخابات ریاست جمهوری برای آبادانیاش با هم یکی به دو میکنند، اما کاش لابهلای تمام وعدههایی که کسی نمیداند به مرحله اجرا میرسند یا نه و در بین تمام سفرهای استانی، آنها که فکر میکنند میتوانند قدمی مثبت برای میهن عزیزمان بردارند، در هر پست و مقامی که قرار است در آینده قرار بگیرند، روستاهایی، چون سرکول و پسکول را فراموش نکنند. چشم انتظار نگاه مسئولانشاید بتوان به راحتی کلمه «محرومیت» را بر زبان آورد، اما نمیتوان آن را دید و از کنارش به سادگی عبور کرد. اینکه عدهای در یک روستا بدون آب، برق و گاز زندگی میکنند که مسیر کوهستانی، سخت گذر و صعبالعبوری دارد. به همین دلیل گاهی زنان باردار، هنگام زایمان نمیتوانند به پزشک دسترسی داشتهباشند و به همین دلیل با بچه داخل شکمشان میمیرند، گاهی مردان هنگام تردد از میان کوهها و بدون وسیله نقلیه مورد حمله حیوانات وحشی قرار میگیرند و هزار و یک اتفاق دیگر که هر روز در حال رخداد در این روستاهاست. هیچکدام از اینها قصه نیست، بلکه واقعیت زندگی ۳۰ خانواده در یکی از روستاهای مرزی خوزستان است، جایی که اهالی آن چشم انتظار مسئولان ماندند، اما کسی نبود که حتی به آنها سری بزند!
محرومیت را میتوان در جای جای روستای «سرکول» و «پسکول» مشاهده کرد، جایی که زندگی در آن، شبیه به زندگی دوران انسانهای اولیه میماند؛ نه برق و نه آب، هیچ چیز در اینجا وجود ندارد، حتی خانهها بدون مصالح ساختمانی و داخل غار است. اهالی این روستا حتی از داشتن جاده هم بیبهره و محرومند، یعنی اگر بخواهند به روستای دیگر بروند چند ساعت باید پیاده بروند! وضعیت این دو روستا در بخش صیدون به شدت بغرنج است. اخیراً بسیج سازندگی و همچنین یک گروه جهادی به سراغ اهالی این روستای محروم رفتهاند و یک راه ارتباطی برایشان ساختهاند، اما حل مشکلات اهالی این روستا همت جمعی مسئولان را میطلبد تا آنها بتوانند طعم شیرین زندگی را بچشند. محرومیت به معنای واقعی
مریم بیکپور از جهادگرانی است که از چندین سال قبل به آبادان آمده و در کنار مردم این شهر زندگی میکند تا نه از راه دور، بلکه از نزدیک، مصائب و مشکلات اهالی شهرها و روستاهای خوزستان را ببیند و برای رفعشان تلاش کند. او که اخیراً به یک روستای محروم رفته بود تا برایشان بستههای معیشتی ببرد و با کمکهای مردم مدرسه این روستا را تجهیز کند، از بسیج دانشآموزی آن مدرسه درباره محرومیت سرکول و پسکول خبرهای عجیبی میشنود، اینکه این روستا در محرومیت مطلق است و هر چه سریعتر باید به آن رسیدگی شود. خانم بیکپور که در خوزستان به «بیبیمریم» و «مادر یتیمان» معروف شدهاست، در این رابطه به «جوان» میگوید: «گفتند یک روستا هست که هیچ امکانات اولیه زندگی ندارد و حتی جادهای هم نیست که رفت و آمد کنند! من که به روستاهای محروم زیادی رفتهبودم باور وجود چنین روستایی برایم سخت بود برای همین تصمیم گرفتم که با یکی از جهادگران به آنجا بروم. فردای همان روی حرکت کردیم و به نزدیکی روستای «سرکول» و «پسکول» رسیدیم، اما برای رفتن به این روستاها مسیر زیادی را باید پیاده میرفتیم.»
دو روستا در دل هشت کوه که به علت نبود امکانات بهداشتی و همچنین راه ارتباطی، مرگ و میر در آن به شدت بالاست. اهالی این روستا حتی سرویس بهداشتی و حمام هم ندارند و در بدترین شرایط ممکن زندگی میکنند. بیبیمریم در این رابطه میگوید: «وقتی وارد این روستا شدم، انگار وارد روستاهای اولیه بشر شدهام، خانههای غارنشینی که با سنگ و بدون هیچ مصالحی ساخته شدهبود و آب و برق و گاز نداشت. پای صحبت اهالی آنجا نشستم، یک خانم بیوه آمد و با گریه میگفت شوهر جوانش را مار گزید و، چون راه ارتباطی نداشتند، جانش را از دست داد، مرد دیگری هم میگفت اگر جاده بود همسرش که آبستن بوده را به همراه بچهاش از دست نمیداد. بچههای این روستا هم میگفتند اگر جاده بود میتوانستند به مدرسه بروند و در آنجا درس بخوانند، اما ناچارند که تنها در این محرومیت دست و پا بزنند. برخی دیگر از اهالی روستا هم میخواستند بعد از احداث جاده آنها را فراموش نکنیم و به فکر راهاندازی آب و برق آنجا باشیم و سرویس بهداشتی و حمام برایشان راه بیندازیم.»
او ادامه میدهد: «ناگفته نماند که یک سال قبل گروههای جهادی در تیپ حضرت حجت و سپاه ناحیه باغملک با مشارکت سپاه حضرت ولی عصر (عج) خوزستان، بخشی از جاده این روستاها را احداث کردند. تا جایی که بیش از ۱۴ کیلومتر از مسیر عبوری به این روستاها ترمیم و ۷ کیلومتر هم احداث شد، اما هنوز راه ارتباطی برای روستای اول با روستای بعدی و روستای بعدی با روستای پاییندست وجود نداشت، (۵/۴ کیلومتر باقی مانده) در واقع باید هزینههای آن تأمین میشد.» خدمات تاریخ انقضا ندارد
خانم بیکپور درباره چگونگی خدمترسانی به این دو روستای دورافتاده میگوید: «به آبادان برگشتم، اما همه هم و غمم اهالی روستای سرکول و پسکول بودند. به بچههای مؤسسه خیریه زنگ زدم، آنها گفتند که فعلاً پروژه دیگری دستشان است، وقتی تلفن را قطع کردم آقا علیبنموسیالرضا را صدا زدم و گفتم یا امام رضا (ع) من و شهدا را روسیاه نکن. فردای همان روز بود که حاج آقا فیضیان با من تماس گرفت و گفت یک آقای جوان تصمیم دارد برای پدربزرگهایش خیرات بدهد و این خیرات را صرف ساخت جاده و مدرسه کند! بدون معطلی به تهران رفتم و عکسها و فیلمهایی را که از دو روستای محروم گرفتهبودم به خیر معرفی شده نشان دادم. ایشان گریهاش گرفت و هزینههای ساخت جاده و ساخت یک مدرسه را تقبل کرد.»
او ادامه میدهد: «ظرف مدت سه ماه جاده و راه ارتباطی از پسکول به سرکول ساخته و همچنین یک مدرسه در روستای بنهکروک بنا شد. آن روزهای حضورمان در این روستاهای محروم، شادی را در چهره اهالی آنجا دیدیم، اما معتقدیم این خدمات نباید در همین جا تمام شود، باید به فکر تأمین آب و برق دو روستا باشیم و برایشان سرویس بهداشتی و حمام بسازیم.» مطالبه از کاندیداهای ریاست جمهور
این خانم جهادگر درباره نقش دولتها و رئیس جدید دولت در کاهش فقر و محرومیت اظهار میدارد: «کافی است همه دست به دست هم بدهند تا فقر و محرومیت ریشه کن شود، تا روستاهای محروم و بدون امکانات نجات پیدا کنند. متأسفانه شاهد آن هستیم که در میان کاندیداهای ریاست جمهوری یکی از نامزدها مدام از شرایط نامطلوب ساکنان نقاط مرزی خوزستان و کردستان صحبت میکند، کسی که خود باید پاسخگو باشد که در این سالها که در پست و مقام مختلف بودید، چرا کاری نکردید؟ چرا از قدرت خود برای بهبود شرایط اهالی این مناطق کاری نکردید؟ چرا منتظر دولت و به دست آوردن ریاست دولت ماندهاید؟ به نظر من کسی که شرایط بغرنج زندگی اهالی این مناطق را میدانسته، اما تا امروز از آن چشمپوشی کرده، مرتکب خطای بزرگی شدهاست.» او ادامه میدهد: «فردا انتخابات است؛ از این آقایان پنج نفرشان رئیسجمهور نخواهند شد، آنها که ادعا دارند مشکلات را میدانند و در جریان فقر و محرومیت نقاط مختلف کشور هستند، آستین همت بالا بزنند و چه رئیسجمهور شدند و چه نشدند، در هر پست و مقامی که هستند، از امکاناتی در اختیارشان است استفاده کنند و در کنار بچههای جهادی و بسیجی قدمی بردارند و به مردم خدمت کنند، همانند شهید رئیسی که قبل از انتخابات ریاست جمهوری و حتی در دورهای که رأی نیاورد، به روستاها میرفت، با مردم تعامل میکرد و در حد توانش اقداماتی را انجام میداد، نه اینکه با شعار دادن، داغ دل مردم را بیشتر کند.»
سایر اخبار این روزنامه
رئیسی باشید
رئیسی سربازی که او را انقلاب آورد
مانند رئیسی به روستاها سر بزنید
عیدی دولت سیزدهم به بازنشستگان
بدترین قمار سیاسی ماکرون
کابینه نتانیاهو در معرض فروپاشی به دست ارتدوکسها
۸ بازداشتی در فساد فوتبال
فضایی که هنوز المپیکی نیست
ناپدید شدن یک زن و دختر در سیلاب سوادکوه
دستگاه قضا و مسئله کارآمدی