لگدکوب شدن دموکراسی آمریکایی زیر پای مجرم جاه طلب و پیرمرد حواس‌پرت

[عبدالباسط انصاری] شاید در انتهای قرن بیستم که ژان ماری گنو فرانسوی نظریه «پایان دموکراسی» را مطرح کرد هیچ‌کس در دنیای غرب فکرش را نمی‌کرد وضعیت رقابت‌های انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا به‌عنوان یکی از مهم‌ترین نمادهای دموکراسی در جهان، به چنین سمت‌و‌سویی کشیده شود که ترامپ مجرم نامتعادل دارای فساد اخلاقی با بایدن سالخورده گرفتار حواس‌پرتی و توهم به رقابت بپردازند. رقابتی که در میانه قرن بیستم و قدرت‌نمایی و الهام‌بخشی آمریکا در جهان کسی تصورش را هم نمی‌کرد. نگاهی به رقابت انتخاباتی آمریکا از منظر افول دموکراسی در این کشور خواهیم داشت:

دموکراسی آمریکایی تکه پاره شده است
یک سال پس از حمله طرفداران ترامپ به کنگره آمریکا در ژانویه 2020 فرانسیس فوکویاما (متفکر آمریکایی که در 1992 نظریه «پایان تاریخ» و برتری لیبرال دموکراسی آمریکایی بر سایر اشکال حکومت در جهان را مطرح کرد) در یادداشتی که نیویورک تایمز آن را منتشر کرد درباره حواشی انتخابات ریاست‌جمهوری 2020 آمریکا نوشت: «مدل آمریکایی مدت‌هاست که روبه‌زوال است. فضای سیاسی این کشور از اواسط دهه ۱۹۹۰ به‌طور فزاینده‌ای چندقطبی و دچار یک بن‌بست ادامه‌دار شده است؛ بن‌بستی که به دولت اجازه انجام حتی وظایف اساسی‌اش، مانند تصویب بودجه، را هم نداده است...تا پیش از ۶ ژانویه، شرارت‌هایی از این دست را رفتارهای دموکراسی‌های جوان و ناقص تلقی می‌کردند و آمریکا در مواجهه با چنین رفتارهایی سَری از روی تأسف تکان می‌داد. این در حالی است که اکنون این اتفاق در داخل خود آمریکا رخ داده است. اعتبار آمریکا به‌عنوان الگوی عملی یک دموکراسی خوب تکه‌پاره شده است.» در همان زمان بسیاری از چهره‌های دموکرات، متفکران آمریکایی و متحدان آمریکا وقوع چنین اتفاقی را حمله به دموکراسی تعبیر کردند.

نبرد حقوقی و ساختاری بر سر امکان یا عدم‌امکان کاندیداتوری ترامپ
با دستگیری و محاکمه بسیاری از طرفداران ترامپ که در حمله به کنگره نقش داشتند و محاکمه آنان تا اواخر سال 2023 تحت عناوین جالب و عجیبی چون: «اقدام حساب‌شده تروریستی»، «فتنه انگیزی»، «توطئه فتنه انگیز»، «دستنوشته توهین آمیز برای رئیس کنگره»، « مانع‌سازی‌ در برابر اقدامات رسمی»! و... بحث‌ها بر سر احتمال رد صلاحیت ترامپ و جلوگیری از حضوری وی در انتخابات ریاست‌جمهوری داغ شد. این مسئله به حدی پیش رفت که ایالت‌هایی چون کلرادو، ایلینوی و مین راسا اقدام به حذف نام ترامپ از برگه‌های رأی‌گیری درون حزبی جمهوریخواهان نمودند و جنجال گسترده‌ای بر سر این موضوع به پا شد. این جنجال‌ها تا جایی پیش رفت که دیوان عالی آمریکا مجبور به مداخله و نقض رأی دادگاه‌های ایالتی شد تا ترامپ با انبوهی از اتهامات -که برخی از آن موارد ازجمله پرداخت حق‌السکوت به یک پورن استار اثبات شد- امکان کاندیداتوری در انتخابات را پیدا کند. با این حال مسئله سابقه شورش علیه قانون اساسی که در بند 3 متمم 14 قانون اساسی به آن اشاره شده و رفتار ترامپ در تحریک هواداران خود برای حمله به کنگره می‌تواند از مصادیق آن باشد؛ هنوز علیه او طرح نشده تا این گمانه تقویت شود که دیوان عالی آمریکا مصالح سیاسی ازجمله ممانعت از جنگ داخلی را بر قانون ترجیح داده‌است. این مسئله نیز از دیگر نشانه‌های افول لیبرال دموکراسی آمریکایی قلمداد می‌شود. افزون بر آن مطابق قوانین آمریکا نامزد انتخابات با هر جرمی(به استثنای شورش علیه قانون اساسی) حتی در حال گذران محکومیت در زندان نیز می‌تواند به رقابت ادامه دهد و درصورت کسب رأی، قانونا جایگاه ریاست‌جمهوری را در اختیار بگیرد. این مسئله از دیگر نقاط ضعف دموکراسی آمریکایی تعبیر می‌شود چرا که مسئله سلامت نفس و اعتبار فردی با حداقل اصول اخلاقی را لحاظ نکرده و به مجرمان نیز امکان ریاست بر کشور را می‌دهد.

ساختار دو حزبی و دردسر کناره‌گیری نامزد نهایی حزب
ساختار دو حزبی آمریکا تقریبا از ابتدای انقلاب(استقلال آمریکا از انگلستان) شکل گرفته و قدمتی بیش از دو قرن دارد. این ساختار به حدی جا افتاده و تثبیت شده است که تصور آمریکا بدون وجود چنین ساختاری از محالات است. احزاب و جریان‌های دیگر در آمریکا امکان فعالیت دارند اما عملا به سبب قدرت و ثروت دو حزب اصلی جمهوریخواه و دموکرات هیچ‌گاه امکان در دست گرفتن دولت یا کنگره آمریکا را نیافته‌اند. در ساختار کنونی، ابتدا هر دو حزب اقدام به برگزاری انتخابات درون حزبی می‌کنند و کاندیدایی که بیشترین رأی اعضای حزب در مجموع ایالت‌ها را کسب کند، نامزد نهایی حزب می‌شود. از ماه‌ها قبل بحث بر سر توانایی جو بایدن برای حضور مجدد در انتخابات در میان دموکرات‌ها بالا گرفته است. از میشل اوباما تا کامالا هریس معاون بایدن به‌عنوان گزینه‌های جانشینی بایدن نام برده می‌شد اما در نهایت بایدن 81ساله منختب نهایی دموکرات‌ها برای انتخابات 2024 شد. پس از برگزاری نخستین مناظره انتخاباتی و برتری آشکار ترامپ و ضعف ذهنی و بیانی بایدن بحث‌های جدی و گسترده‌ای در میان دموکرات‌ها برای کناره‌گیری وی از رقابت انتخاباتی و معرفی یک فرد دیگر از این حزب شکل گرفت. مسئله‌ای که مطابق مقررات داخلی حزب دموکرات امکان آن وجود دارد اما فرایند آن مشکل است. یورونیوز در این‌باره نوشته است: «در چهارچوب مقررات حزب دموکرات، حزب می‌تواند درصورت انصراف نامزد کنونی، فرد جدیدی را جایگزین او کند. البته این روند ناخوشایند و پیچیده برای دهه‌ها مورد توجه قرار نگرفته است... اکنون فقط خود بایدن می‌تواند با انصراف از نامزدی‌اش آن‌هم قبل از برگزاری کنوانسیون ملی دموکرات‌ها در ۱۹ اوت، این امکان را برای نمایندگان ایالتی فراهم کند تا به فرد دیگری رأی دهند. در غیراینصورت هیچ مکانیسمی وجود ندارد که بتوان بایدن را کنار گذاشت... تقریبا غیرممکن است که تا زمانی که بایدن بر نامزدی‌اش پافشاری می‌کند، فرد دیگری برای این پست نامزد شود... لورن هیت، سخنگوی کمپین انتخاباتی بایدن نیز گفت: «البته که او کنار نمی‌رود.» دموکرات‌های محافظه کار نیز اعلام کرده‌اند چنانچه بایدن ناگهان رقابت را ترک کند، شکایت‌هایی را در سراسر کشور تنظیم خواهند کرد و قانونی بودن نام نامزد دموکرات را در برگه‌های رای، زیر سؤال خواهند برد.»



جمع‌بندی
اکنون وجهه دموکراسی آمریکایی به حدی در جهان کاهش یافته و نقدها به ساختار دو حزبی ایالات متحده به حدی در ماه‌های اخیر بالا گرفته است که تشکیک گسترده‌ای در کارایی و امکان تداوم آن برای طولانی مدت به‌وجود آمده است. هر چند در تاریخ آمریکا نامزدها و روسای جمهور با خصوصیات عجیب و منفی وجود داشته‌اند از نیکسون متقلب تا ریگان هنرپیشه کم‌سواد، تا بیل کلینتون با مفاسد اخلاقی و جورج بوش نمونه ملایم‌تر ترامپ؛ اما رقابت کنونی ترامپ و بایدن منفی‌ترین خصوصیات سیاستمداران را به نمایش گذاشته است. ترامپ با سابقه شورش، سوءاستفاده از اسناد امنیتی، مفاسد اقتصادی و اخلاقی و بایدن با ضعف جسمی و عقلی، هدایت توسط اطرافیان و ناتوانی در انجام کارهای روزمره. این مسئله بدون تردید نشانه افول دموکراسی آمریکایی است و فارغ از نتیجه انتخابات شکاف‌ها و درگیری‌های جدی‌تری در سطح ساختار و جامعه آمریکا به‌دنبال خواهد داشت.