تنه زدن رمان «پرواز مسکو»  به واقعه مسجد گوهرشاد و بهاییت

جوان آنلاین: کتاب «پرواز مسکو» نوشته زکیه عباسی به تازگی از سوی انتشارات سوره مهر منتشر و روانه بازار نشر شده‌است. محوریت اصلی این رمان واقعه مسجد گوهرشاد است، ولی در بخش‌هایی از آن به موضوع بهاییت و مسئله نفوذ نیز می‌پردازد. «جوان» در گفتگو با نویسنده این رمان، ساختار، سبک روایی و همچنین انگیزه‌های نگارش آن را مورد بررسی قرار می‌دهد.
 
رمان «پرواز مسکو» یک اثر موضوعی هم است. بفرمایید انگیزه و دلیل شما برای نوشتن این اثر چه بوده‌است؟
این رمان یک دغدغه و خاطره شخصی بود و در واقع تجربه زیستی پدر بزرگم است که سال‌ها پیش از روسیه به ایران مهاجرت می‌کنند و در حرم امام رضا علیه‌السلام مسلمان می‌شوند. از طرفی دیگر بعد از اسلام آوردن، پدربزرگم در جریان واقعه مسجد گوهرشاد هم نقش قابل‌توجهی داشتند؛ این واقعیات ایده اولیه من برای نوشتن این رمان بودند. ضمن اینکه من، چون خودم را مشهدی می‌دانم دوست داشتم که برای شهرم کاری کرده‌باشم.   چه سالی این تصمیم را گرفتید؟


تقریباً انتهای سال ۹۸ و ابتدای سال ۹۹ بود که این ایده به ذهنم آمد. البته در ابتدا من نمی‌دانستم که پدربزرگم در واقعه گوهرشاد حضور و نقش داشته‌است، بعد از اتخاذ تصمیمم و در جریان پرس و جو‌هایی که در مورد واقعه گوهرشاد می‌کردم، تازه متوجه شدم که ایشان در آن برهه هم حضور داشتند و هم یکی از کسانی بودند که به شیخ بهلول کمک می‌کنند.  کار پژوهش و نوشتن رمان «پرواز مسکو» چقدر طول کشید؟
کل کار‌های تحقیق و پژوهش و نوشتن رمان در حدود چهار سال زمان برد که علت این فاصله طولانی مسئله بارداری و به دنیا آمدن فرزندم بود وگرنه فکر می‌کنم اگر در حالت عادی اقدام به نوشتن این کتاب می‌کردم بیشتر از یکسال یا حداکثر یکسال و نیم زمان نمی‌برد.  چطور شد که کار چاپ و انتشار رمان را به سوره مهر سپردید؟
من با بچه‌های «بانوی فرهنگ» آشنا بودم که یکی از آن‌ها خانم سارا عرفانی (نویسنده و مؤسس کانون ادبی بانوی فرهنگ) هستند. من به ایشان گفتم که یک کتابی در مورد واقعه گوهرشاد نوشته‌ام بعد کتاب را از من گرفتند و مطالعه کردند. بعد از اعلام رضایت از محتوای رمان به من گفتند با دوستان سوره مهر صحبت می‌کنم تا کتاب را مورد ارزیابی قرار بدهند. الحمدلله همان بار اولی که ارزیاب کتاب را خواند، آن را تأیید کرد و به این ترتیب کار‌های چاپ و انتشار رمان پرواز مسکو را دوستان سوره مهر بر عهده گرفتند.  به غیر از خانواده و اطرافیان از چه منابعی برای تحقیق و پژوهش استفاده کردید؟
چون در این کتاب به‌جز قصه به ایران آمدن و مسلمان شدن پدر‌بزرگم و واقعه گوهرشاد به بحث بهاییت هم پرداخته ام به همین علت با یک مؤسسه بهایی‌پژوهی ارتباط گرفتم و آن‌ها کتاب‌ها و منابع متعددی از جمله مقالات علمی را به من معرفی و ارائه کردند که از آن‌ها استفاده کردم. در مورد بحث گوهرشاد هم چندین کتاب و مستند را مورد بررسی قرار دادم. یکی دیگر از منابع نوشتن این رمان سخنرانی‌های شیخ بهلول و همچنین مصاحبه شاهدان واقعه گوهرشاد بود که در فضای مجازی وجود دارند. البته دوستان جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی هم اطلاعات زیادی دادند که برای من مفید بود. برای نوشتن این رمان تمام آثار استاد فقید سعید تشکری در مورد واقعه گوهرشاد را مطالعه کردم، حتی برای نوشتن این رمان با استاد هماهنگ کردم، اما متأسفانه دو هفته بعد از آن ایشان به رحمت خدا رفتند.  دال مرکزی رمان شما واقعه گوهرشاد است؟
من سعی کردم محور اصلی رمان را واقعه گوهرشاد قرار بدهم، حالا یک قصه عاشقانه هم در آن وجود دارد که حضور آن از ابتدا تا انتهای رمان دیده می‌شود که یک سر آن دختر روس به اسم ساشا هست و سمت دیگرش یک جوان مسلمان ایرانی است. البته همانطور که اشاره کردم بحث مهاجرت پدر بزرگم که در این قصه به همراه دخترش ساشا به ایران می‌آیند هم به عنوان قصه‌های فرعی در کنار پیرنگ اصلی رمان وجود دارد.  آثار متنوعی در مورد واقعه گوهرشاد منتشر شده، وجه تمایز رمان پرواز مسکو با آن‌ها چیست؟
برای نوشتن این رمان سعی کردم یکسری تفاوت‌ها را حتماً اعمال کنم، یکی از این تفاوت‌ها تجربه زیستی من به عنوان کسی است که با آمدن پدربزرگم به ایران مسلمان شدیم، یکی دیگر از تفاوت‌های این کتاب با آثار مشابه این است که من در این رمان از گویش مشهدی و برخی ضرب‌المثل‌های محلی استفاده کردم، در واقع من با بهره گرفتن از اقلیم و فضای فرهنگی مشهد و وارد کردن بخشی از آن‌ها به کتابم سعی کردم فضای آن را با آثار مشابه احتمالی متفاوت‌تر ترسیم کنم. این را هم بگویم که من این مسئله را در کتاب‌هایی که راجع به واقعه گوهرشاد توسط نویسنده‌های متعدد نوشته شده‌اند، ندیدم.  این مسئله مخاطب را دچار چالش نمی‌کند؟
آن بخشی که راجع به گویش و لهجه مشهدی است که فکر نمی‌کنم خیلی مسئله‌ساز باشد، اما برای برخی از ضرب‌المثل‌هایی که در کتاب مورد استفاده قرار گرفتند، پاورقی زدم تا آن‌ها را برای مخاطبان کتاب توضیح بدهم. من خودم یک بازخوردی که از دوستان غیر مشهدی گرفتم، متوجه شدم که از گویش مشهدی رمان خوششان آمده‌است و آن را یک حسن و قسمت شیرین کار می‌دانند.   برای بازآفرینی اتفاقات از چه سبک روایی استفاده کردید؟
این رمان ۱۴ فصل دارد که در دو بخش هفت فصلی قابل تفکیک است به این معنی که فصل‌های آن به صورت یکی در میان، سبک روایی یکی از آن‌ها دانای کل است و فصل بعدی راوی اول شخص یا همان قهرمان قصه است که ساشا این نقش را ایفا می‌کند. دانای کل نقش اطلاعات دادن به مخاطب را دارد تا از فضا و مکان برایش تصویرسازی کند.  در این رمان چه مقدار از عنصر خیالپردازی استفاده شده‌است؟
 در مورد بحث بهاییت به دلیل اینکه دغدغه شخصی خودم بود خیلی مایل بودم که این بحث را در اولین رمانم بگنجانم. برای همین شخصیت موسیو عالی (پدربزرگم) را که از روسیه می‌آید، جوری طراحی کردم که در ادامه داستان مشخص می‌شود او جاسوس انگلیس بوده و اصلاً مسلمان نشده بلکه مانند بهایی‌ها فقط اظهار مسلمانی می‌کنند. این بخش از رمان خیال‌پردازانه است، چون پدر‌بزرگ من نه جاسوس بوده و نه بهایی (با خنده).