پیام های 8تیر

  دکترحامد رحیم‌پور -international@khorasannews.com   انتخابات هشتم تیرسال1403 انتخاباتی کاملا متفاوت شد.به خاطر کسب نکردن اکثریت آرا توسط پزشکیان، سال ۹۲ رخ نداد و به خاطر ماندن قالیباف نیز اتفاق ۹۶ تکرار نشد اما فعلا هیچ تضمینی وجود ندارد که شاهد تکرار سال ۸۴ باشیم؛ مخصوصا که این‌بار سمت و سوی آرای خاموش می تواند متفاوت از آن دوره باشد! اما در انتخابات هشتم تیر، سه انگاره مهم فرو ریخت. اول،  مشارکت 40درصدی نشان داد که این ریزش آرا به دلیل عملکرد دولت در سه سال اخیر نیز بوده است و فقط به خاطر عملکرد هشت ساله دولت روحانی نیست که 60درصد از واجدین شرایط پای صندوق نیامده اند. دوم، بسیاری معتقد بودند که با حضور جدی و پرشور اصلاح طلبان و نقش آفرینی چهره های جبهه اصلاحات، مشارکت افزایشی خواهد شد اما نامزد اصلاح طلبان حدود 42 درصد آرا را از آن خود کرد. بماند که بسیاری از کسانی که به پزشکیان رای دادند بیش از آن که به صورت جریانی به اصلاحات یا اعتدال رای بدهند، به شخص پزشکیان و ویژگی های شخصیتی و تاکید وی بر گفتمان های مشابه اصولگرایان مثل عدالت رای دادند. سوم، همواره این گزاره در اذهان بود که در مشارکت پایین احتمال پیروزی اصولگرایان بیشتر می شود، گزاره ای که صبح روز نهم تیر نشان داد منطبق با واقع نیست. خب پیام 8 تیر چیست؟ پیامدهای آن چه می تواند باشد؟ چه کسی یا کسانی باید درس بگیرند؟ واقعیت این است که این چهارمین انتخابات  متوالی است که بیش از نصف مردم حاضر نشده اند در آن شرکت کنند. بدین دلیل است که  باید حاکمیت همه زوایا و ابعاد و چرا‌های آن را به‌دور از فضا‌سازی‌ها بررسی و در روند اداره کشور لحاظ نماید. البته مقایسه با رأی پایین کشور‌های اروپایی برای یادآوری به گفتمان رقیب جهانی خوب است، اما نظام جمهوری اسلامی به عنوان مردمی‌ترین نظام سیاسی جهان نباید با این مقایسه خود را توجیه نماید. در چرایی کاهش مشارکت هم نمی‌توان تک عاملی یا تک‌زاویه‌ای به موضوع نگریست یا به توجیه جناحی آن بسنده کرد.با این حال به نکاتی درباره پیام ها وپیامدهای انتخابات8تیراشاره می شود: 1- در این دوره از انتخابات  برآورد تحلیل گران منصف آن بود که سه نامزد در کورس رقابت ها قرار دارند و مشارکت هم حدود ۵۰ درصد است. با این‌حال، این دوره در زمینه مشارکت، پیش‌بینی‌ناپذیرتر از هر دوره دیگر شد.واقعیت این است که مشارکت پایین40 درصدی پالس منفی به بیگانگان در شرایط خاص منطقه ارسال می‌کند. اگر دیده‌اید که برخی نبردها در منطقه فریز شده، بخش عمده‌ آن به دلیل انتظار نتیجه انتخابات است و نرخ مشارکت و فرد منتخب، در محاسبات دوست و دشمن تاثیرگذار خواهد بود. 2-اگرچه سامانه رأی‌دهی بخشی از ملت الزاماً از تکلیف یا تلفیق حق و تکلیف تبعیت نمی‌کند و همچنان پایه رأی کشور متدینین هستند که نگاه شرعی و مناسکی به رأی دارند اما سقف کسانی که در دهه ۶۰ این‌گونه رأی می‌دادند، کاهش یافته و بخش‌هایی از جامعه مانند طبقه متوسط صرفاً آن را حق می‌پندارند و شرایط زندگی و کشور در تصمیم‌شان مهم است.درواقع آن ها رأی دادن برای نظام و مقابله با دشمن را لازم می‌دانند اما کافی نمی‌دانند و تأثیر رأی را در زندگی خود می‌خواهند ببینند و اگر نبینند انگیزه آنان فرو می‌کاهد. اکنون پایین ترین میزان مشارکت در تاریخ انتخابات های ریاست جمهوری نشان از سیاست‌گریزی جامعه در سطح بالا دارد؛ استقبال ضعیف جامعه از مناظرات انتخاباتی و ترجیح مسائلی همچون «همستر» و «یورو۲۴» در متن جامعه ایران برایند این سیاست‌گریزی است. به نظر می رسد تحریم های خارجی، سه جهش ارزی که موجب  تضعیف قدرت خرید مردم شد و هیچ گونه افق معیشتی و اقتصادی مشخصی برای پنج دهک پایین جامعه نگذاشت و البته ناآرامی های پاییز1401 را  می توان از دلایل اصلی کاهش مشارکت دانست. هرچند دم دست‌ترین توجیه کاهش مشارکت می تواند برگزار نشدن همزمان انتخابات شوراها باشد که قاعدتا می توانست در ایجاد بیشتر شور انتخاباتی موثر واقع شود. 3-کشور ایران متعلق به همه ایرانیان است، اگرچه که معیار مقایسه نرخ مشارکت، متوسط مشارکت باید باشد و نه عدد۱۰۰ اما همان اکثریتی نیزکه  در این مقطع به هر دلیلی تصمیم گرفته اند در انتخابات مشارکت نکنند، دوستدار این کشور هستند. ازطرفی جمهوری اسلامی هم می داند همواره به خاطر این که اکثریت ملت را پشت سر خود  داشته است، توانسته در نظام بین‌الملل سر بلند کند. حالا نیز با شرط رفع موانع و تدبیر مسئولان میزان مشارکت در دوره های آینده می تواند مجدد افزایش یابد. 4-ضروری است با تشکیل تیم هایی با حضور افرادی از جامعه مدنی بی طرف، اندیشکده ها، نهادهای مسئول و... به شکلی که فرمایشی به نظر نرسد، دلایل کاهش و نارضایتی مردم بررسی و نتیجه اعلام شود. افراد تشکیل دهنده بسیار مهم است. مسئولان مربوط در اسرع وقت به ریشه یابی دلیل یا دلایل مشارکت نکردن۶۰ درصدی مردم بپردازند و با تدوین یک سند راهبردی به رفع جدی موانع مشارکت مردم اقدام کنند. 5- نظام جمهوری اسلامی در کنار اسلام، قانون گرایی و دشمن ستیزی، یک رکن مهم دارد که «مردم» هستند. توجه کنیم که این دستاورد نه یک دستاورد با قدمت تاریخی که یک دستاورد 45 ساله است. یعنی پس از قرن ها که در ایران پادشاه حرف اول و آخر را می زد، تازه حدود چهار دهه است که حق حکمرانی به مردم سپرده شده است. این را مقایسه کنید با برخی نظام های ریاستی در جهان که 235 سال از انتخاب نخستین رئیس جمهورش می گذرد. این مقایسه مهم نشان می دهد که برای رسیدن به یک بلوغ سیاسی بالا، به نحوی که در کنار تشکیلات و حزب های مختلف، شیوه رقابت های انتخاباتی و اساسا انتخاب ها، به ساختاری با خطای کم و گزینش بهترین داوطلبان برسد، باید صبر و کمک کرد تا به تدریج با انباشت تجربه، آسیب ها کم و نقاط قوت بیشتر شود. انتخاب هرفرد با هر فکر و اندیشه ای وقتی در فرایند نظام انتخاباتی جمهوری اسلامی قرار گرفت، حق مردم است. همچنان که رهبر انقلاب نیز سه روز پیش، دوام و قوام و عزت و آبروی جمهوری اسلامی را منوط به حضور مردم دانستند.