در تهديد اقليت‌ترين دولت/ پرده چهارم بيگانگي با حاكميت

رويش كمپين سه هفته‌اي، ريزش كمپين چند ساله
بيگانگي اكثريت مردم با حاكميت وارد پرده چهارم خود شد؛ چهار انتخابات پي در پي! بي‌ترديد عدم مشاركت هدفمند اكثريت، مفهوم و كيفيت انتخابات را با چالشي بزرگ مواجه ساخته است. اينكه گوش و چشم خود را ببنديم و هر بار براي اين روگرداني مردم، بهانه‌اي بتراشيم، جاي تامل دارد.
انتخابات يعني تمكين حاكميت به مردم؛ انتخابات رايج‌ترين روند سياسي جهان مدرن است و كالايي وارداتي يا پيچيده نيست كه دسترسي يا برگزاري فاخر آن از عهده خارج باشد. انتخابات نيازمند درك درست از حق تعيين سرنوشت مردم است. اينكه سال‌هاست با نظارت‌هاي سياسي و مهره‌چيني‌هاي شطرنجي، اراده واقعي مردم را تحت‌الشعاع قرار داده و انتخابات را به عنصر شكاف ملي و حاكميت اقليت تبديل ساخته‌اند، جاي تامل فراوان دارد.
بلاموضوع دانستن راي، فرونشست تراز انتخابات و نمايش بي‌عدالتي مدعيان عدالتخواهي با كانديداهاي چند درصدي، در كنار نااميدي از هرگونه تغيير و تحول و كژتابي‌ها و كارشكني‌ها نسبت به راي مردم آنگاه كه مخالف راي حاكمان بوده است، همراه با ناكارآمدي‌ها و فسادها و نيرنگ‌ها از عوامل انصراف از مشاركت شناخته مي‌شود. بسياري از مردم، ديگر نهادهاي مجلس و رييس‌جمهور را منشا تحول در جامعه نمي‌دانند و به شيوه حكمراني و سوءاستفاده از قانون اساسي و رويكرد كلي حاكميت به مردم معترضند. آنها به انتخاباتي كه حاكميت برگزيند و از مردم تاييد بگيرد، تمكين نمي‌كنند. انتخابات يعني تمكين حاكميت به مردم، نه تمكين مردم به حاكميت!


راي آزاد است و مفهوم آن متكثر؛ يكي ديگر از مهم‌ترين موانع مشاركت، معنابخشي خاص به راي مردم از سوي صاحبان قدرت است. راي آزاد است و مفهوم آن هم آزاد و متكثر. مردمي كه در يك انتخابات مشاركت مي‌كنند، دلايل و انگيزه‌هاي متفاوتي دارند. 
دليلي ندارد كه راي متنوع مردم، ذيل مفهومي واحد قرار داده شود. در انتخابات اخير بمباران تكست‌ها و پيام‌ها و مصادره‌ها و فشار بيش از حد براي تعريف مشخص از راي مردم، بسياري از مردم را منصرف ساخت. اگر مردمي مايل نباشند كه راي‌شان آن‌گونه تفسير شود، راه‌حل‌شان چيست؟ چرا بايد اين همه بر القاي مفهوم خاص به راي مردم اصرار شود؟
عمق دل‌آزردگي مردم؛ از اين رو، انتخابات رياست‌جمهوري چهاردهم - به‌رغم برخي تفاوت‌ها و فراهم شدن حداقلي از امكان انتخاب - به سرنوشت سه انتخابات پيشين مبتلا شد و نتوانست اكثريت مردم را قانع سازد. شايد در ابتدا تصور مي‌شد، در عطش مردم براي تغييرات، فرصت به وجود آمده مغتنم شمرده شود، اما دل‌آزردگي مردم شريف ميهن و پيچيدگي شرايط و ذهنيت جامعه ايران تا آنجا عميق شده است كه حتي نهادهاي نظرسنجي را نيز در تحليل واقعيت به خطا مبتلا كرد و با فاصله‌اي عجيب، از پيش‌بيني ميزان مشاركت مردم درماندند و بسياري از تحليلگران را نيز به اشتباه انداختند.
در اين حال مردمي كه مشاركت كردند نيز يكدست نبودند و چنان‌كه ديديم بسياري، با حضورشان بعضا همان پيام‌هايي را رساندند كه مردم غايب به دنبال آن بودند و اين را مي‌توان در نوع انتخاب‌شان جست‌وجو كرد.
رويش كمپين سه هفته‌اي؛ كمپين سه هفته‌اي آقاي پزشكيان با رويكرد اصلاحي توانست، مورد حمايت گروهي از اين مردم قرار بگيرد و به‌رغم سقوط 10 درصدي مشاركت، (از ۵۱ درصد به ۴۰ درصد)، روند آراي ايشان كاهشي نبود و از ۳۲ درصد در پيش‌بيني‌ها، به حدود ۴۲ درصد فزوني يافت و نشان داد تا حدي «موج پنهان» به ويژه از آراي قومي، بدنه سنتي، طبقات محروم و حتي جناح رقيب به سوي او روان شده است.
ريزش كمپين چند ساله؛ اما كمپين ديگر كه از سال‌ها پيش تشكيل شده و مورد حمايت‌هاي پنهان و آشكار است، با ريزش كلي آرا و شكست اعتماد مردم مواجه بوده است، به گونه‌اي كه به‌رغم مصونيت‌ها و دوپينگ‌ها، تنها حدود دوازده و نيم ميليون راي را به خود اختصاص دادند. اين جناح در انتخابات قبل حدود ۲۲ و نيم ميليون راي را براي كانديداهاي خود اعلام كرده بودند. اين ريزش تاريخي پايگاه اجتماعي اصولگرايان، پيامدهاي مهمي در پي خواهد داشت. گرچه در رقابتي درون جناحي، آقاي سعيد جليلي نيز با راي سازماندهي شده و تصميم شامگاه آخر و با انتقال بخشي از آراي آقاي قاليباف به خود، در سطح بهتري قرار گرفت و آينده سياسي قاليباف را در معرض چالش بزرگي قرار داد.
نگراني از بازگشت به تنظيمات كارخانه؛ اينكه در روز جمعه، چه دامنه‌اي از مردم، مشاركت خواهند كرد، بايد منتظر ماند. طبيعتا جريان محافظه‌كار به بازيابي خود خواهد پرداخت و تلاش خواهد كرد امكانات عمومي را نيز به كار بندد، كما اينكه تيتر روزنامه‌هايي كه از امكانات عمومي استفاده مي‌كنند در شامگاه شنبه، علنا در حمايت از آقاي جليلي تنظيم شد و كم‌كم دارند در كاربست امكانات عمومي و تريبون‌ها به تنظيمات كارخانه و آشناي پيشين بازمي‌گردند كه طبيعتا هشدار‌دهنده است.
جريان اصلاحي؛ جريان اصلاح‌طلب نيز نيازمند جلب نظر موج وسيع‌تري از آراي شناور يا نااميدان از اردوگاه رقيب (بخشي از آراي آقاي قاليباف) يا بخشي از مرددين است. طبيعتا قانع ساختن آنان كه در انتخابات اخير شركت كرده‌اند و ارايه برنامه براي پاسخ به مطالبات‌شان، از كساني كه اصلا شركت نكرده‌اند تا حدي آسان‌تر است. مگر آنكه آقاي پزشكيان تصميم بگيرد حداقل بخشي از مطالبات اين مردم كثير غايب، به ويژه آنان كه رنج بيشتري ديده‌اند مشخصا نمايندگي و اراده پيگيري و تحقق آن را نشان دهد. در اين صورت چه بسا بخشي از اين مردم، از بيم جريان رقيب، در تصميم خود تجديدنظر كنند. ورود از فضاي مجازي به فضاي واقعي و گفت‌وگو با آنان كه «راي داده‌اند حتي از پايگاه رقيب» و گفت‌وگو «بين آنان كه راي مي‌دهند با آنان كه راي نمي‌دهند» مي‌تواند بخشي از راه‌حل باشد.
جامعه سه ضلعي و ضلع ميانجي؛ در يادداشت قبلي، عرض شد كه با هر نتيجه‌اي در انتخابات، با جامعه‌اي سه ضلعي مواجه خواهيم بود (آنان كه راي تاييدي مي‌دهند، آنان كه راي نمي‌دهند و آنان كه راي اصلاحي مي‌دهند) و راي دادن و راي ندادن مردم، قرار گرفتن در آرايش اين اضلاع سه‌گانه است. ويژگي جامعه سه ضلعي آن است كه بعد بيشتري يافته و تا حدي از فضاي قطبي عبور خواهد كرد. در چنين جوامعي براي حل مسائل، راه‌حل‌هاي بينابيني بيشتري وجود خواهد داشت. اين باور وجود دارد كه كشور نيازمند تكثر متناسب در اضلاع قدرت سياسي و اجتماعي است و بيش فربه شدن يك ضلع كه اينك در بسياري از نهادها حاكم است، با ويژگي انحصارگرايي و سيطره بر منابع قدرت سياسي و اقتصادي، مصالح بلندمدت كشور را تامين نخواهد كرد. علاوه، ضلع سوم يا ضلع مياني، اينك بيش از ده ميليون راي دارد و تا حدي مي‌تواند ضلع ميانجي و متعادل‌كننده باشد، به شرط آنكه در قدرت حل نشود، مسووليت‌هاي خود را بشناسد و اصالت‌هاي خود را حفظ كند. روشن است كه تمركز قدرت و سياست در يك ضلع تا چه اندازه جامعه را قطبي و از تعادل خارج مي‌سازد.
خطر اقليت‌ترين دولت؛ در اين حال، با توجه به ميزان مشاركت در مرحله نخست و در قحط‌سالي راي، خطر اقليت‌ترين دولت، ايران را تهديد مي‌كند. چنين دولتي، علاوه بر چالش‌هاي ساختاري، با چالش بزرگ‌تر افكار عمومي، امنيت ملي و مقبوليت جهاني مواجه خواهد بود. اين بيم بزرگي براي ميهن است. ملت بزرگ، دولت بزرگ مي‌خواهد. بدون پشتوانه قوي مردمي چگونه مي‌توان از تنگناهاي دروني و بيروني عبور كرد؟
از همين امروز، رو به مردم، براي مردم و با مردم سخن بگوييد؛ همه مردم، چه آنان كه راي داده‌اند و چه آنان كه راي نداده‌اند را لحاظ كنيد و رفيق جمهور باشيد و البته، راه‌حل نهايي حاكميت و دولت آتي، بازگشت بي‌چون و چرا به مردم است.