دوگانه جمهوريت و پايداري

انتخابات روز هشتم تير 1403 از آن رو زيبا بود كه يك تصوير واقعي از وضعيت سياسي جامعه ايران را ترسيم كرد.همه جناح‌ها تمام عيار به ميدان آمده و دعوت به مشاركت كردند، اما بيش از 60 درصد مردم حاضر به مشاركت در اين انتخابات نشدند برحسب معمول در همه دنيا 20 درصد مردم در راي‌گيري شركت نمي‌كنند، اما غيبت 40 درصد ديگر و عدم مشاركت مردم ‌در يك كشور انقلابي مثل ايران كه در معرض تحولات و تهديدات گوناگون است، بسيار معنادار است و با عنايت به مضامين بيانيه‌هاي دعوت و تحليل محتواي ادبيات تحريم كه نوعي اعتراض به حاكميت و اعلام نارضايتي محسوب مي‌شوند پر واضح است كه بسياري از مشاركت‌كنندگان و عمده كساني نيز كه دعوت به مشاركت كرده‌اند به وضع موجود اعتراض دارند و به ‌شدت از عملكرد حاكميت ناراضي هستند.جبهه اصلاحات ايران و شخصيت‌هاي سياسي و فرهنگي ديگري كه نامزد اختصاصي آنها كه با كسب بيش از 42 درصد آراي مأخوذه منتخب اول شده در همين گروه معترض قرار دارند. اين انتخابات نشان داد كه ماهيت و آرايش جناح‌هاي سياسي ايران متحول شده‌ است .جبهه اصولگرايان از درون متلاشي شده‌ و جبهه پايداري با خط‌مشي ويژه خود از روحانيت سنتي و اصولگرايان سنتي عبور كرده و داستان «چنار» و «پاجوش» جدي‌تر از آن است كه در انتخابات مجلس اسفند 1402 ظهور و بروز كرد. آراي كم  پورمحمدي دبير‌کل جامعه روحانيت و محمدباقر قاليباف و تغيير جهت و برنامه‌ريزي شده شبكه‌هاي نيمه مخفي مذهبي و نظامي در راستاي حمايت از سعيد جليلي حكايت از سازماندهي و وجود تشكيلاتي دارد كه جبهه پايداري و انديشه‌هاي مصباح‌يزدي مشخصه اصلي آن است.كاهش بيش از 5 ميليون آراي اصولگرايان از انتخابات ويژه 1400 كه سيد ابراهيم رييسي در آن به قدرت رسيد نيز نشانه ديگري از اين فروپاشي است. جبهه پايداري كه پس از دوري از «محمود احمدي‌نژاد» همه آمال و آرزو‌هاي خود را در وجود شخصيتي چون «سعيد جليلي» متبلور مي‌بيند..
 اين انتخابات را مجالي براي گسترش رويكردهاي مبتني بر ايجاد «حكومت اسلامي» به جاي «جمهوري اسلامي» يافته است.
گرچه قاليباف بعد از شكست در انتخابات به دلايل مختلف از جمله حفظ موقعيت خويش در مجلس كه اكثر نمايندگان آن همسو با جبهه پايداري هستند حمايت خود را از سعيد جليلي اعلام كرد، اما واقعيت آن است كه عمده طرفداران قاليباف به ويژه بيشتر خانوادها، اشخاص و سرداران باسابقه چنين نظري را نمي‌پذيرند و با تفكر مصباحيه همراهي نخواهند كرد.
اينك‌ با توجه به سوابق و شخصيت دكتر مسعود پزشكيان بسياري از اصولگرايان كه نمي‌خواهند در محفل پاجوش‌ها جمهوريت و جمهوري اسلامي را ذبح كنند و تابع نظرات افراطي فرقه مصباحيه شوند به تدريج حمايت خود را از ايشان اعلام مي‌كنند و در واقع حضور اصولگرايان سنتي در كنار اصولگرايان معتدل كه پيش از اين حمايت خود را از دكتر پزشكيان اعلام كرده بودند جبهه پايداري را به كلي از جناح اصولگرا كه به‌ شدت تضعيف ‌و تحقير شده است، منفك مي‌كند . اينك اصولگرايان در كنار جبهه اصلاحات كه طرفدار جمهوريت هستند و مشروعيت حكومت را به حضور ‌و مشاركت مي‌دانند با اتكا به قانون اساسي و رويكرد‌هاي تامين مصالح، معيشت مردم و منافع ملي در يكسو ايستاده‌اند و جبهه پايداري با تندروي، توهمات جاهلانه در سياست داخلي و خارجي و اصرار بر رويكردهاي عام ايدئولوژيك در سوي ديگر قرار گرفته‌ است. در چالش خطرناك بين جمهوريت و پايداري در ضلع سوم مردم هستند كه با افسردگي و نارضايتي اميد و اعتماد خود را به هر دو گروه از دست داده‌اند.
 فعالان ستادهاي نامزدها به دنبال نسل جوان و نسل جوانان‌تر (z) هستند تا يخ عدم مشاركت آنها آب شود و براي نجات ايران با صندوق راي آشتي كرده و در سرنوشت خويش مشاركت كنند . فرصت اندك است، به ويژه بعد از جنبش زن، زندگي، آزادي زخم روح جوانان عميق است، قهر مردم سنگين است و مام وطن ما عميقا غمگين است و تلاش براي جامعه‌پذيري سياسي نسل جديد دشوار شده است .چه كنيم كه‌ به‌رغم تلاش بسيار دلسوزان رفتارهاي غلط حاكميت مردم را آزرده خاطر كرده است، متاسفانه بسياري از تحريم‌كنندگان انتخابات واقعيت‌هاي زندگي در ايران را نمي‌بينند و با انكار تاثير انتخابات رياست بستر قدرت و حكومت بيشتر گروهي را فراهم مي‌كنند كه كشور را در ابعاد فرهنگي، سياسي، اجتماعي، اقتصادي و محيط زيست به قهقرا خواهند برد. جبهه پايداري كه كاسب اصلي تحريم‌هاست با انتخاب سعيد جليلي انزواي بين‌المللي را كه خود مسبب اصلي آن بوده‌ است براي مدتي طولاني تثبيت خواهد كرد . اين اوضاع با انتخاب سعيد جليلي وقتي پيچيده‌تر و قطعا بدتر مي‌شود كه به احتمال زياد انتخاب دونالد ترامپ با آن سوابق در امريكا نهاد رياست‌جمهوري و دولت آن كشور را در مقابل ايران قرار دهد .اكنون ايران در وضعيتي قرار گرفته است كه انتخاب دكتر پزشكيان گرچه حلال مشكلات پيچيده نخواهد بود، اما از بدتر شدن اوضاع جلوگيري خواهد كرد و حداقل اينكه سوابق و مواضع پيشين او در سال‌هاي 1378، 1388 و مرگ مهسا اميني و جنبش 1401 نشان مي‌دهد پزشكيان اگر رييس‌جمهور شود در طرف ملت و زاويه درست تاريخ خواهد ايستاد و مطالبات مردم را در عالي‌ترين سطوح طرح خواهد كرد و نخواهد گذاشت از اين ناحيه اوضاع بدترشود.
  جامعه‌شناس