روزنامه جوان
1403/04/14
«دومان» ناگفتههای آخرین سفر رئیسجمهور شهید
جوان آنلاین: مستند «دومان» به تهیهکنندگی و کارگردانی محسن طلایی، از تولیدات بنیاد فرهنگی روایت فتح است که ابعاد ناگفته حادثه بالگرد شهید سیدابراهیم رئیسی و شهدای همراهش را در گفتگو با مسئولان مختلف استان و اولین افرادی که به محل حادثه رسیدند، مورد مداقه و بررسی قرار میدهد. «جوان» در گفتگو با کارگردان و تهیه کننده این مستند که برخی از تصاویر آن برای اولینبار منتشر میشود به ابعاد فرمی، محتوایی و چالشهای تولید آن پرداخته است.مستندسازان زیادی هستند که مایل بودند درباره حادثه سقوط بالگرد شهید رئیسی و همراهانش اثری تولید کنند، چطور شد که قرعه این کار به اسم شما افتاد؟
غروب سی و یکم اردیبهشت که این خبر اعلام شد از طریق دفتر بنیاد روایت فتح - که در قبال این گونه اتفاقات وظایف سازمانی و ساختاری مشخصی دارد – به ما گفته شد که برای مستندسازی از تشییع پیکر شهدا در شهر تبریز به آنجا برویم و بعد از آن در دیگر شهرهایی که این مراسم برگزار میگردد (قم، تهران و مشهد) کار ثبت تصاویر حضور مردم را انجام بدهیم. ما در قالب یک تیم چهار نفره بلافاصله با ماشین حرکت کردیم و حوالی اذان صبح روز یکم خرداد به تبریز رسیدیم و کار تصویر برداری از مراسم را انجام دادیم. قرار شد ما مصاحبههایی با چند نفر از مسئولان آنجا انجام بدهیم و طبق برنامهریزی قبلی عمل کنیم. در واقع تا اینجا هنوز مأموریت ما ساخت مستند نبود بلکه صرفاً تصویربرداری و مستند کردن حضور مردم در مراسم تشییع پیکر شهدای خدمت بود. بعد از ظهر همان روز تشییع شهدا در تبریز گفتیم اگر امکان داشته باشد و زمینههای آن فراهم شود به محل حادثه برویم– به دلیل اینکه از کل آن منطقه برای انجام اقدامات و کارهای تحقیقاتی مراقبت میشد و برای رفتن به محل حادثه هماهنگیهای خاصی لازم بود انجام بشود- و به این ترتیب مقدمات تولید این مستند پیش بینی نشده فراهم شد و به قول شما قرعه به اسم ما افتاد. در واقع استدلال ما برای تغییر مأموریتمان این بود که به هر حال روز تشییع پیکر شهدای خدمت دوربینهای زیادی از صدا و سیما و سازمانها و ارگانهای دیگر تصاویر حضور مردم را ضبط خواهند کرد بنابراین بهتر است از این زمان استفاده بهتری بکنیم و مستندی در خصوص این سفر و حادثه غمباری که در آن رخ داده است تولید بکنیم تا شاید پرداختن به جزئیات آن، سؤالات و شبهات ذهنی بسیاری از مردم را پاسخ بدهد. برای تولید مستند دومان چه فرایندی طی شد، آیا به محل حادثه سقوط بالگرد هم رفتید؟
بعد از هماهنگی با مسئولان امنیتی و نظامی آنجا از جمله آقای عباسقلیزاده فرمانده سپاه استان فردای آن روز با سؤالات و ابهامات زیادی که ذهن داشتیم به خدا آفرین رفتیم و با تمام کسانی که در مسیر حرکت رئیسجمهور شهید حضور داشتند و با ایشان و همراهانش دیدار و گفتگو کردند مصاحبه کردیم. برای ثبت و ضبط روایت مردم مجبور شدیم به منازل بسیاری از آنها برویم؛ برخی از افراد روستایی که جزو سوژههای ما بودند کشاورز و دامدار بودند، به همین علت مجبور شدیم برای ضبط به محل کار یا مزرعه آنها برویم. البته با مسئولان استانی هم از جمله با فرماندار شهر خداآفرین، امام جمعه آنجا و فرمانده سپاه منطقه که در فرایند این سفر دخیل بودند، مصاحبه ضبط کردیم. من، چون وضعیت جغرافیای آنجا را نمیشناختم گمان میکردم که محل حادثه نزدیک شهر خداآفرین است ولی دوستان گفتند برای رفتن به محل حادثه باید به تبریز برگردیم. فردای آن روز پس از حدود چهار تا پنج ساعت رانندگی به ورزقان رفتیم و تلاش کردیم کل اتفاقاتی را که در آنجا رخ داده ضبط کنیم. یک روز هم با دوستان هلال احمر به محل سقوط رفتیم و روایت آنها را از دقایق ابتدایی که از حادثه اطلاع پیدا میکنند تا زمانی که به آنجا میرسند و پیکرهای شهدا را پایین میآورند، ضبط کردیم. مسئولان استانی همکاری بسیار خوبی با ما انجام دادند و اگر مساعدتهای آنها نبود امکان تولید این مستند برای ما فراهم نمیشد. آیا در این مستند با اعضای تیم موتورسواری که گفته میشد اولین نفراتی بودند که به محل حادثه رسیدند هم صحبت کردید؟
ما در این مستند با اعضای هلال احمر، بچههای سپاه و افراد محلی صحبت کردیم. چون ما در یک منطقه جغرافیایی استانی کار را تولید کردیم در این مستند با تمام شخصیتهایی که با مسئله مرتبط میشدند و در استان حضور داشتند، حتی مسئولان شهرها و روستاهای مختلف صحبت کردیم. یکی از آیتمهای ما که بخشی از مستند را هم شامل میشود به گفتگو با موتور سوارانی اختصاص دارد که در پیدا کردن محل حادثه نقش داشتند. البته این را باید بگویم که موتور سواران اولین کسانی نبودند که به محل حادثه رسیدند، چون اساساً اولین نفر یا اولین باری وجود نداشت. به دلیل اینکه وقتی پهپاد محل سقوط بالگرد را پیدا میکند چندین تیم که در نقاط مختلف و اطراف محل حادثه حضور داشتند همه با سرعت به سمت مختصات مشخص شده حرکت میکنند و تقریباً اغلب آنها با هم به محل حادثه میرسند. مدت زمان این مستند چند دقیقه است؟
مدت زمان اولیه این مستند حدود ۵۰ دقیقه بود که در بازبینی اول کار را کوتاهتر کردیم و در نهایت نتیجه این اقدامات شد یک مستند ۳۶ دقیقهای که کلاً به سفر رئیسجمهور شهید به استان آذربایجان شرقی و تمام اتفاقات از دیدارها و بازدیدها تا سقوط بالگرد که رخ داده بود میپردازد. کوتاه کردن زمان مستند تا این حد علت خاصی داشت؟
به لحاظ فنی ملاحظاتی داشتیم از جمله اینکه میخواستیم ریتم مستند کمی تندتر باشد، چون این کار باعث جذابیت بیشتر کار میشد. در واقع میخواهم بگویم که کوتاه کردن مستند هیچ دلیل محتوایی نداشت و صرفاً به خاطر ملاحظات فنی ما بود. با توجه به شرایط آب و هوایی و کوهستانی بودن منطقه برای رفتن به محل حادثه مشکلی نداشتید؟
ما ابتدا به نزدیکترین روستا به محل حادثه رفتیم و پس از ضبط روایت مردم آنجا از حادثه و اقداماتی که به عنوان بلدچی منطقه انجام داده بودند، به محل حادثه رفتیم. شرایط آب و هوایی آنجا خیلی عجیب بود ما یک مصاحبه تقریباً ۱۷ تا ۱۸ دقیقهای را ضبط میکردیم که درهای پشت سر مصاحبه شونده بود و در طول این دقایق حدود هفت یا هشت بار این دره پر از ابر و مه شد و خالی شد! وقتی ما وارد منطقه شدیم هوا صاف بود ولی ظرف چند دقیقه به یکباره پر از مه شد، دوباره بعد از چند دقیقه منطقه صاف شد. واقعاً یک آب و هوای وحشی و عجیبی داشت. آن روزی که ما به سمت روستای اوزی (نزدیکترین روستا به محل سقوط بالگرد) رفتیم بارندگی و مه بسیار شدید و غلیظی بود که البته در مستند هم مشخص است تا جایی که ما میخواستیم کار را به روز دیگری موکول کنیم، چون نمیتوانستیم بیشتر از دو سه متر جلوتر را ببینیم. من تا قبل از اینکه خودم به آنجا نرفته بودم و آب و هوای پرتلاطم و متغیرش را از نزدیک تجربه نکرده بودم سؤالات زیادی در ذهنم بود و با خودم میگفتیم مگر میشود جستوجوی محدودهای به شعاع پنج، شش کیلومتر اینقدر کند انجام بگیرد، ولی وقتی اوضاع آب و هوای منطقه و تغییرات عجیب و غریبش را که ظرف چند دقیقه عوض میشد دیدم تازه متوجه شدم که چرا زمان جستوجو و پیدا کردن محل حادثه اینقدر طولانی شد. راشهای اولیه کار چقدر بود که نهایتاً به یک مستند ۳۶ دقیقهای منتج شد؟
نتیجه شش روز تصویربرداری ما در منطقه حدود ۱۵ ساعت راش اولیه شد که متشکل از فیلم مصاحبهها و تصاویر و متریال دیگری بود که در اختیار داشتیم. مستند را با چه فرمی تولید و تدوین کردید؟
کار به صورت مصاحبه محور پیش میرود و شخصیتی که مستند را جلو میبرد و روایت اصلی کار هم محسوب میشود فرمانده سپاه عاشورای آذربایجانشرقی، سردار اصغر عباسقلیزاده است. چون ایشان با تمام اتفاقاتی که میافتد به صورت مستقیم درگیر ماجرا بودند ما دست به چنین انتخابی زدیم. به غیر از تصاویری که خودتان ضبط کردید از تصاویر دیگری هم بهره بردهاید؟
ما در این مستند از تصاویر بکری که از جاهای مختلفی از جمله هلال احمر، بسیج، سپاه، مردم بومی و جاهای دیگر به دستمان رسید استفاده کردیم. یکسری از تصاویر برای اولین بار است که قرار است از طریق این مستند پخش بشوند. البته با همکاری معاونت فرهنگی سپاه استان و فراخوانی که اعلام شد و همه فیلمهایی که تهیه شده بود جمع آوری و به دست ما رسید. ما در این مستند همان مسیری را که شهید رئیسی و همراهانش رفته بودند را رفتیم و گمان میکنم که هر موقع مستند «دومان» پخش شود اطلاعاتی که مخاطب لازم دارد را به او میدهد تا از چند و، چون حادثه مطلع بشود. وجه تسمیه اسم مستند چیست؟
«دومان» به معنای مه یا مه آلود هست و این نامگذاری به دلیل شرایط آب و هوایی است که در آن منطقه حاکم است و گمان میکنم که این مسئله در شکلگیری حادثه خیلی اثر گذار بوده برای همین ما هم «دومان» را که یک کلمه آذری هست برای مستند انتخاب کردیم. آیا در این مستند از موسیقی تولید هم استفاده شده است؟
خیر، موسیقی کار تولیدی نیست و از آثار موسیقایی حزنانگیز آرشیوی که با تم و محتوای مستند همخوانی داشته باشد استفاده کردیم.
سایر اخبار این روزنامه
پیشرفت کشور با رأی مردم
رنج کمبود ۱۷۶ هزار معلم
جان تازه در شهرداری با همافزایی دولت شهید رئیسی
۲/۶ میلیون مسکن در حال ساخت است
«دومان» ناگفتههای آخرین سفر رئیسجمهور شهید
روز سرنوشت
منت میلیاردبگیرها سر باشگاهها
جنگ غزه طولانی مدت خواهد بود
کاروان خادمالرضا در مسیر پاریس
تا اینجای کار چه میدانیم؟
رأی به جمهوری اسلامی