به عشق امام رضا (ع)، به رنگ «آبی روشن»


مائده کاشیان-  «آبی روشن» پس از «در آغوش درخت» دومین فیلم بابک خواجه‌پاشا است که سال گذشته در جشنواره فجر رونمایی شد. این فیلم قصه مردی خوشنام و باایمان به نام «حاج یونس» را روایت می‌کند که در آستانه سفر به مشهد برای خدمت به امام رضا (ع) درگیر مشکلاتی می‌شود؛ بنابراین به همراه یک دختر جوان راهی سفر می‌شود تا گم‌شده‌ای را پیدا کند و این سفر تغییر و تحولاتی را در زندگی «یونس» ایجاد می‌کند. مضمون «آبی روشن» درباره لطف و مهربانی امام رضا (ع) است و مهران احمدی بازیگر اصلی فیلم است. به بهانه اکران این فیلم با بابک خواجه‌پاشا درباره آن گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید.

چه شد که بعد از «در آغوش درخت»، باز هم سراغ موضوع «خانواده» رفتید، این موضوع دغدغه شخصی شماست؟


یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های من چه در زیستم و چه در زندگی هنری‌ام، خانواده است. احساس می‌کنم به تبع این که پایگاه خانواده خودبه‌خود دارای چارچوب‌ها و مناسک منحصر به فرد است، ما در فعالیت‌های فرهنگی‌مان خانواده را فراموش کردیم. احساس می‌کنیم خودبه‌خود در حال رشد است و آسیبی به آن نخواهد خورد. اگر امروزه روی عنصر خانواده در جامعه کار نکنیم، در طولانی مدت ما هم مثل خیلی از کشورها این پایگاه را از دست می‌دهیم.

مضمون «آبی روشن» یعنی لطف و توجه امام رضا (ع) به افراد نیز در پذیرفتن کارگردانی فیلم تاثیر داشت؟
به شخصه قلبا عاشق امام رضا (ع) هستم و این موضوع تربیتی است، یعنی چیزی نیست که امروزه بخواهیم بیاموزیم و از همان بستر خانواده می‌آید. در خانواده‌ ایرانی، از کودکی نمادی را برای رأفت و مهربانی به ما معرفی کردند و زمانی که به چیزی احتیاج داشتیم و دنبال رضایتی بودیم تا به آن خواسته برسیم، سراغ امام رضا (ع) رفتیم و این در قلب و وجود ما رخنه کرده است. زمانی که با این مضمون روبه‌رو شدم قلبا حس خوشایندی داشتم، چون حس کردم خود امام نظر کرده تا این فیلم را بسازیم. قطعا این اولین دلیل تصمیم من برای ساخت فیلم بود، دوم این که «آبی روشن» زیرمتن بسیار خوبی دارد به نام مهربانی و از خودگذشتگی که باز هم شاخصه امام رضا (ع) است و جامعه ما آن را کم دارد. باید از خودمان بگذریم تا جامعه پویاتر و آرام‌تری داشته باشیم.

هنگام ساخت فیلم، پیش آمد که اتفاقی رخ بدهد و لطف و توجه امام رضا (ع) را احساس کنید؟
با توجه به ارادتی که به امام رضا (ع) دارم، اسفند سال گذشته خودم از ایشان خواستم که اثری را قسمت بنده کند تا کار کنم. باور کنید چهار یا پنج روز بعد با من تماس گرفتند و پیشنهاد این فیلم مطرح شد.

موضوع از خودگذشتگی و مهربانی امام رضا (ع) در فیلم تنیده شده، اما سکانس نجات آهو پیام فیلم را مستقیم انتقال می‌دهد، درباره این موضوع نگرانی نداشتید؟
زمانی که ما قصه ضامن آهو را در کتاب درسی‌مان می‌خواندیم چه حسی پیدا می‌کردیم؟ بیایید از منظر کودکان و نوجوانان به این قضیه نگاه کنید و ببینید آن‌ها این سکانس را چطور می‌بینند. من این موضوع را بازآفرینی کردم تا یک کودک از والدینش بپرسد ماجرا چیست و باعث شویم نسل کودک و نوجوان ما با این موضوعات قرابت بیشتری پیدا کند. همه سکانس‌های فیلم برای بزرگ‌سالان یا روشنفکران نیست.

گفته بودید بازیگران را طوری انتخاب کردید که مخاطب پیش‌زمینه‌ای از آن‌ها نداشته باشه، آقای مهران غفوریان نیز بر همین اساس برای یکی از نقش‌های جدی فیلم انتخاب شد؟ از نتیجه کار ایشان راضی هستید؟
بله قطعا. بازیگرانی که در عرصه سینما کار می‌کنند بسیار محدود هستند و ما به دلیل نگرانی از این که مخاطب پس بزند، همیشه سراغ افرادی می‌رویم که قبلا امتحان‌شان را در این نقش‌ها پس داده‌اند؛ بنابراین مخاطب در سکانس‌های اولیه فیلم می‌فهمد که این شخصیت و بازیگر چه سرانجامی خواهد داشت، یعنی خودش پیش‌بینی می‌کند و احتمالا با داستان همراه نشود. ما بازیگرانی را انتخاب کردیم که مخاطب با پیش‌بینی و پیش‌فرض جلو نرود، همراه ما داستان را کشف کند. مهران غفوریان 12 دقیقه در فیلم حضور دارد و به نظرم باشکوه بازی کرده است.

بر چه اساسی سارا حاتمی و مرتضی امینی‌تبار را انتخاب کردید؟ شهرت این دو بازیگر با سریال «زخم کاری» هم در این انتخاب تاثیر داشت؟
من بازی سارا حاتمی را در «کت چرمی» تماشا کرده بودم، اما «زخم کاری» را ندیده بودم. یکی از دلایلی که فیلمنامه را به سارا دادیم بخواند و قرار شد کار کنیم، این بود که خانم حاتمی خودش عِرق و عُلقه بسیار بالایی به امام رضا (ع) دارد، این برای من بسیار مهم بود که بازیگر نقش اصلی در برابر مضمون فیلم صادق باشد و فقط دغدغه مالی نداشته باشد. مرتضی امینی‌تبار را هم به دلیل نزدیکی او به نقش انتخاب کردیم و واقعا الگوی‌مان برای انتخاب، «زخم کاری» نبود.

«آبی روشن» فعلا فروش بالایی در گیشه نداشته است، به نظرتان علتش چیست، اگر فیلم زمان دیگری اکران می شد اتفاق بهتری می‌افتاد؟
قطعا انتخابات و فوتبال در این برهه خیلی تاثیرگذار بوده، اما فیلم‌های این چنینی فقط در مدت یکی، دو ماهه اکران جواب نمی‌دهند، این‌ها در زمان جریان دارند. بسیاری از فیلم‌ها تاریخ مصرف کوتاه دارند. اگر از بین چهار یا پنج هزار فیلمی که تولید شده اسم ببرم، شاید اسم خیلی از فیلم‌ها را هم به یاد نداشته باشید، با این که ممکن است در آن برهه فروش خوبی هم داشتند، اما بعضی فیلم‌ها در طولانی مدت، در پخش‌های متعدد یا پخش‌های تلویزیونی، در ذهن مردم می‌مانند و بخشی از فرهنگ یک جامعه می‌شوند.