اژه‌اي، پزشكيان، قاليباف؛ ياران ايران

چهاردهــمين انتخابات رياست‌جمهوري در دو مرحله و در رقابتي هول‌انگيز و نفس‌گير سرانجام در جمعه ۱۵ تير به پايان رسيد. در اين رقابت كم مانند مسعود پزشكيان توانست خواست‌هاي مردم را در راستي‌هاي خود همنوا سازد.
اكنون او زماني عهده‌دار سخت‌ترين مسووليت تاريخ رياست‌جمهوري در ايران مي‌شود كه در يك سوي خود محسني‌اژه‌اي و در سوي ديگرش محمدباقر قاليباف را دارد.
تاريخ كمتر مي‌تواند چنين موهبتي را براي كشور و ملتي ارزاني بدارد كه رييسان هر سه قوه دغدغه‌مند شكوفايي و توسعه در مسير عقلانيت و خردمندي باشند. امروز خداوند متعال در لازم‌ترين و حساس‌ترين شرايط زماني، اين نعمت را به ملت و كشور ايران عطا كرد كه روساي سه قوه انگيزه‌اي جز توسعه و نجات كشور از بحران‌هايي كه در او دچار است، ندارند.
محسني اژه‌اي مرد بزرگ خردمندي است كه تمامي مشكلات و موانع را در طول دهه‌ها با دقت و درايت مي‌شناسد. در كارنامه عملكرد چنان است كه در تمامي اركان قدرت و سياست نفوذ كلام و شيخوخيت بزرگوارانه دارد.
محمدباقر قاليباف مردي است كه ساختن و آباد كردن در وسعتي به تماميت ايران در ذهن و در آرزوي اوست. او ايران را آن‌چنان مي‌خواهد كه هيچ دستكمي از هيچ كشور توسعه‌يافته‌اي در منطقه و جهان نداشته باشد. 


مسعود پزشكيان، منتخب مردم و رييس‌جمهور برگزيده ملت، مردي است كه براي باز كردن درهاي بسته در روابط بين‌الملل به روي كار آمده است. او مي‌خواهد و مي‌تواند بار ديگر درهاي جهان را به روي ايران و ايرانيان بازگشايد.
پزشكيان در اقتصاد نشان  داده است كه به اقتصاد مختلط مي‌انديشد. او با نشاندن عبده تبريزي در سمت راست خود نشان داده است كه بازار و اقتصاد آزاد را مي‌شناسد و اجازه مي‌دهد اقتصاد بازار رسم و راه خود را طي كند. در عين حال، با قرار دادن ميدري در سمت چپ خود اين باور را آفريده است كه به اقتصاد رفاه و گشايش و حمايتي سخت پايبند است. ميانه اين دو سمت راست و چپ اقتصادي و پذيرفته شده جهاني، همان مي‌شود كه اقتصاد مختلط نام دارد. اقتصادي كه بسياري از كشورهاي توسعه يافته و شكوفا شده جهان از آن بهره مي‌برند. كشورهايي مانند سوئد، نروژ، آلمان، فرانسه، ايتاليا و بسياري  ديگر اقتصاد مختلط را برگزيده و شهروندان خود را به سعادت و نيكبختي رهنمون شده‌اند.
مسعود پزشكيان در سياست در يك سوي خود محمد جواد ظريف را نشانده است و در سمت ديگرش از وجود سنايي بهره برده است. اين بدان معناست كه او در سياست خارجي راه تعادل و توازن بين دو سوي جهان را در پيش مي‌گيرد. نه از امكانات و مزيت‌هاي كشورهاي سازنده و توليدكننده‌اي مانند چين و هند خود را محروم مي‌دارد و نه از فرصت‌ها و امكان‌هاي جهان توسعه‌يافته خود را بي‌بهره مي‌سازد. او مي‌داند كه نخست بايد گره‌هاي روابط خارجي را بگشايد تا زمينه ورود سرمايه و تكنولوژي براي هموار ساختن مسير توسعه و پيشرفت در كشور فراهم گردد. 
امنیت انرژی یکی از بزرگ‌ترین بحران‌هایی است که مسعود پزشکیان پیش روی خود دارد. کشورمان از یک سو دارنده ذخیره اول نفت و گاز جهان است و از سوی دیگر به علت نبود سرمایه و تکنولوژی، به واردکننده گاز و فراورده‌های سوختی تبدیل شده است! برای رهایی از این معضل به سرمایه‌ای بالغ بر ۲۷۵ میلیارد دلار نیاز است که جز از مسیر جذب سرمایه‌های خارجی امکان‌پذیر نیست.
بي‌گمان محسني اژه‌اي و محمدباقر قاليباف ياران و همراهان با انديشه و خردورز او در اين مسير پر پيچ و خم هستند. تاريخ هم‌اينك اين سه ضلع نيكبختي و اين سه يار گشايش و رهايي را با دقت و ريزبيني مي‌نگرد و صفحه‌هاي آينده سرنوشت ايران را در كتاب قطور خود با قلم اين سه مرد بزرگ و اين سه يار همراه مي‌نگارد. آنان خود نيز به نيكي مي‌دانند كه اينك چشم يك ايران نگران آنان است. موفقيت، همدلي و همراهي‌شان اميد و آرزوي امروزيان را مي‌سازد و افتخار و آسايش فرداييان را مي‌آفريند.