دولت پزشكيان در عصر گذار انرژي

آقاي دكتر پزشكيان در برنامه‌هاي انتخاباتي مدام از گوش سپردن به كارشناس‌ها سخن مي‌گفتند. خب اين هم يك كارشناس نفت، انرژي و ژئوپليتيك كه بعد از حمايت‌هايش در طول انتخابات، حالا مي‌خواهد حرف‌هايي در حوزه تخصصي خود بگويد. جناب آقاي دكتر پزشكيان!  نخست اينكه شما فرصت زيادي براي خوش و بش و گذراندن وقت نداريد. لطفا خيلي زود پاشنه كفش‌هاي‌تان را بكشيد، دولتي متشكل از كارشناسان و تجربه‌‌ديدگان و همسو و مطلقا همسو با جريان فكري حامي خودتان تشكيل دهيد. آقاي دكتر پزشكيان، اينكه بفرماييد من از هيچ جريان سياسي برنيامده‌ام قابل قبول نيست. شما از جريان فكري اصلاح‌طلبان برخاسته‌ايد. راه و رسم سياست و اصول سياست‌ورزي حكم مي‌كند كه در همين خاستگاه بمانيد. اما سخن كارشناسي اينكه جهاني كه در آن زندگي مي‌كنيم دنياي در حال گذار سريع به انرژي‌هاي نو و جايگزين سوخت‌هاي فسيلي است. بسياري از التهاب‌هاي جهاني و منطقه‌اي هم ريشه در همين گذار انرژي دارد. نفت اما قرار نيست به كلي از بين برود، بلكه از شكل كنوني به شكل‌هاي ديگر درمي‌آيد. در دنياي گذار انرژي حقيقت آشكار اين است كه بايد اصلي‌ترين برنامه شما تمركز بر انرژي باشد. پس بياييد چند كلامي با هم در اين باره سخن بگوييم. اكنون بيشترين حجم گاز و نفت در نيروگاه‌هاي توليد برق مصرف مي‌شوند. نيروگاه‌هايي قديمي كه چند برابر حد معمول سوخت مصرف مي‌كنند تا برق توليد كنند. شما بايد نيروگاه‌هاي نفتي و گازي را به سوخت‌هاي هيدروژني مجهز كنيد. آنچه در برنامه جهاني گذار انرژي و پيمان آب و هوايي ۲۰۱۵ پاريس به آن تاكيد شده مساله كربن است و نه صرفا مصرف نفت. بنابراين كشورهاي نفتخيز امروز راهبرد كربن‌زدايي از نفت را در دست اجرا دارند. نفت كربن‌زدايي شده به عنوان سوخت پاك تا هميشه مي‌تواند مورد معامله و خريد و فروش قرار گيرد. كربن‌هاي جدا شده از نفت نيز در مخازن تخليه شده قديمي نفت يا گاز تزريق و از قضا موجب احياي مخازن نفت نيز مي‌شوند. 
شما در يكي از مناظره‌هاي‌تان اشاره كرديد كه ضريب بازيافت‌ ما از نفت نسبت به جهان خيلي كمتر است. حالا نكته اين است كه تزريق كربن به مخازن، ضريب بازيافت را در حد سرسام‌آوري افزايش مي‌دهد و مخارن تخليه شده قديمي مانند مسجد سليمان را نيز بار ديگر احيا و به چرخه توليد بازمي‌گرداند. به ويژه اگر كربن‌هاي تزريق شده با سيا‌ل‌هاي تسهيل‌كننده ديگري هم همراه باشد.
موضوع ديگر تبديل نفت به مواد و فرآورده‌هاي پتروشيميايي است. كاري كه عربستان با اختصاص ۴ ميليون بشكه در روز به آن پرداخته است.
موضوع ديگر برق تجديدپذير است. امروز در كشور چين تمام‌ خانه‌هاي مسكوني از برق خورشيدي بهره مي‌برند. پنل‌هاي خورشيدي به پايين‌ترين قيمت ممكن و بالاترين حد كارايي رسيده‌اند به گونه‌اي كه در هلند، آلمان و كشورهاي ديگر از اين پنل‌ها براي ديواركشي باغ‌هاي‌شان استفاده مي‌كنند كه كاركرد دوگانه دارد.  در كشور ما بيابان‌ها و كويرهايي وجود دارد كه تاكنون پاي بشر به ميانه‌هاي آنها نرسيده است. حتي به ببابان‌هاي بين تهران و قم توجه كنيد كه فقط شعله‌هاي سركش آفتاب در اين كرانه‌هاي بيكران مي‌تابد. با ايجاد نيروگاه‌هاي خورشيدي در اين بيابان‌هاي مملو از آفتاب، مي‌توانيد برق خانه‌هاي مسكوني در سرتا سر كشور را به برق خورشيدي تبديل كنيد و نفت و‌ گاز صرفه‌جويي شده را براي فروش در نظر بگيريد.


مساله ديگر موضوع گاز است. در دنياي گذار انرژي، گاز همچنان در محور امنيت انرژي و بسترساز روابط ژئوپليتيك خواهد بود. در نظر داشته باشيد كه عربستان سعودي با صرف ميلياردها دلار سعي در كشف ميادين گازي و تبديل كشورش از يك صادركننده بزرگ نفت، به صادركننده گاز و ال‌ان‌جي دارد. اين در حالي است كه كشور ما با ذخيره ۳۲ تريليون مترمكعب گاز و نيز استعداد كشف ميادين جديد گاز در خليج فارس و ديگر نقاط، اكنون به واردكننده گاز تبديل شده است. بدتر آنكه توليد كنوني سالانه ۲۷۷ ميليارد مترمكعبي گاز تا هشت سال ديگر به حدود نصف يعني ۱۴۲ ميليارد مترمكعب كاهش مي‌يابد.
شما با توسعه پارس جنوبي و ايجاد پرشتاب كارخانه‌هاي ال‌ان‌جي مي‌توانيد كشور را مانند قطر به قطب گاز  جهان  تبديل كنيد. 
افسانه و فريبي كه اين سال‌ها در كشور باب شده، اين است كه مي‌گويند مي‌خواهيم ايران را به هاب گازي منطقه تبديل كنيم. اين سخن واقعيت ندارد. هاب منطقه‌اي شدن هيچ معنايي جز واردات گاز از خارج براي جبران ناترازي داخلي و سپردن بازارهاي صادراتي پاكستان، تركيه و عراق به روسيه را ندارد. 
اميد آن است كه با فوريت و با هموارسازي سياست خارجي و پيوستن به اقتصاد جهاني بتوانيد به اين برنامه‌هاي حياتي براي اداره كشور دست يابيد.