روزنامه خراسان
1403/04/20
میخواستم یک زائراولی را به کربلا برسانم، شد 62 نفر
خودش معتقد است که انگار در 17سالگی دوباره متولد شده است؛ جایی که خیلی اتفاقی پایش به روضههای خانگی اهالی روستا باز میشود و بعد از آن، یک دل نه صد دل عاشق امام حسین(ع) و اهل بیت(ع) میشود. «نرجس دریایی» خیلی اهل شرکت در مراسمهای عزاداری و به قول معروف، هیئتی نبوده است اما حالا در مسیری قرار گرفته که با همراهی عاشقان امام حسین(ع)، گرههای بزرگی از کار مردم باز میکند. علاوه بر کربلایی کردن زائر اولیها از چندین روستای محروم، آزادکردن زندانی، تهیه ارزاق، توزیع پیتزا بین نیازمندان در اعیادی مثل همین عید غدیر گذشته و ... گوشهای از تلاشهای او در مسیر امام حسینی(ع) ماندن است که با کمکهای مردمی که از طریق صفحه حسینیه مجازیاش جمع میکند، محقق شده است. خانم «دریایی» که ساکن یکی از روستاهای استان فارس است، سال گذشته نفر دوم رویداد جایزه جهانی فضایمجازی اربعین هم شد. این روزها که کوچه و خیابانهای شهر سیاهپوش عزای اشرف اولاد آدم است، به سراغ این دختر دهه هشتادی رفتیم تا برای ما در پرونده امروز زندگیسلام از مسیر متفاوت زندگیاش بگوید که در ادامه خواهید خواند.صرفا برای عکاسی در روضه شرکت کردم
از او میپرسم چه شد که تصمیم به راه انداختن یک حسینیه مجازی گرفت که میگوید: «من از سال 98 شروع به تولید محتوا درباره امام حسین(ع) برای صفحه مجازیام کردم و آن زمان 17 ساله بودم. همین جا بگویم که من تا قبل از آن محجبه هم نبودم. یکی از دوستانم به من پیشنهاد داد که در روضههای فاطمیه شرکت کنم. چون او میدانست من به عکاسی و فیلمبرداری علاقه دارم، مسئولیت این کار را به من داد و من آن روزها، صرفا برای انجام آن کار که دوستم از من خواسته بود یعنی عکاسی و فیلمبرداری، قبول کردم که هر شب در مراسم روضه خانگیشان حضور داشته باشم. من آدم هیئتی نبودم. وقتی در روضهها شرکت کردم، تصمیم گرفتم یک پیج هم بزنم تا لحظات خاص مراسمهای روضههای خانگی را که سادگی و بیریا بودنش به دل همه مینشیند، با دیگران به اشتراک بگذارم». حال و هوای معنوی روستایمان مورد توجه قرار گرفت «محتواهای اولیه صفحهام با روضههای فاطمیه سال 98 شروع شده است. آن سال چون مراسمهای زیادی در چندین خانه در روستا برگزار می شد، حال و هوای معنوی روستایمان برای مردم بقیه شهرها خیلی جالب بود و صفحهام در یک مدت زمان کوتاه، رشد قابل توجهی کرد و مورد توجه قرار گرفت». او با این مقدمه ادامه میدهد: «بعد از این اتفاق تصمیم گرفتم که از این فرصت استفاده کنم و برای خرید بستههای ارزاق به نیازمندان، پول جمع کنم. در این مدت، به حجاب هم علاقهمند شدم و بعد از آن روضههایی که در فاطمیه سال 98 شرکت کردم، هیچ وقت حجابم را برنداشتم».
از بچگی آرزو داشتم به بقیه کمک کنم او درباره اینکه چطور شد که تصمیم به جمعآوری کمکهای مالی از طریق حسینیه مجازیاش گرفت، میگوید: «از بچگی آرزو داشتم که بتوانم به بقیه کمک کنم. همیشه دوست داشتم تا شرایطی فراهم شود و بتوانم نیازمندان را خوشحال کنم. بعد از این که صفحهام رشد کرد و دنبالکنندگان آن زیاد شد، بعضی افراد پیام میدادند که برای کمک به این مراسمها که در مناطق محروم روستایی برگزار می شد، میخواهند بانی خیر شوند و کمک کنند. یعنی شروع این ماجرا به درخواست افراد نیکوکار بود. تقریبا از همان جا بود که این جرقه در ذهنم شکل گرفت که با کمکهای مردمی در مسیر امام حسین(ع) قدم بردارم. راستش را بخواهید، اولش خیلی هم خوشبین نبودم که بتوانم و بشود اما به برکت توجه حضرت(ع)، دنبالکنندگانم استقبال کردند و من هم تصمیم گرفتم که در حد توانم با عنایت امام حسین(ع)، گرههایی از کار مردم باز کنم». طعم اولین کار نیکوکارانه زیر زبانم رفت خانم «دریایی» درباره اولین باری که با جمعآوری کمک از دنبالکنندگان حسینیه مجازیاش دست به کار خیر زده، میگوید: «اولین نذری که با کمکهای مردمی انجام دادم، روز عید فطر بود که در کمال ناباوری، هزینه خرید 3 گوسفند جور شد. بعد از این که آنها را قربانی کردیم، بردیم و در مناطق محروم پخش کردیم، از همان جا بود که مزه شیرین کار خیر زیر زبانم رفت و آن را چشیدم. بعد از آن بود که تصمیم گرفتم برای افرادی که عاشق زیارت امام حسین(ع) هستند و تا امروز به آرزویشان نرسیدند، در حد توانم قدمی بردارم و آنها را به آرزویشان برسانم». فکر میکردم نهایتا بتوانم یک زائراولی را به کربلا برسانم «به فاصله چند روز بعد از توزیع گوشت بین نیازمندان در عید فطر به همسرم گفتم که کاش برای افرادی که به کربلا نرفتند، پول جمع کنیم». خانم «دریایی» با این مقدمه ادامه میدهد: «شوهرم گفت بعید است با این هزینهها بتوان پول زیادی جمع کرد اما قرار شد در صفحهمان اطلاعیه بزنیم و از مردم برای همراهی در این کار کمک بگیریم. بنابراین حسینیه مجازیمان بیشتر از پیش فعال شد. پستها و استوریهایش حسابی حال و هوای روضه گرفته بود و کربلا. در کنار آن با جمع چندهزار نفری دنبال کنندگانش چله زیارت عاشورا گرفتیم و قرار بود هر شب بعد از خواندن زیارت عاشورا مبلغی به نیت کربلایی کردن کربلا نرفتهها کنار بگذاریم. البته باید بگویم که با همسرم صحبت کردم که اگر هزینه سفر حتی به اندازه یک نفر هم جمع نشد، خودمان در حد توانمان روی آن پول بگذاریم تا حداقل یک نفر به آرزویش برسد و به دیدار ارباب نائل شود. اما در کمال ناباوری، سال گذشته با پولهایی که از مردم جمع شد و تلاشهای شبانهروزی خودم، خداوند و امام حسین(ع) توفیق دادند و 62 نفر را به کربلای معلی فرستادم. همهشان زائر اولی و ساکن مناطق دورافتاده و روستاها بودند. مسئولان هیئتهای آن روستاها این افراد را به ما معرفی کرده بودند. البته پدرم هم در مناطق محروم استان فارس چون هیئت داشتند، افرادی را میشناختند. هنوز هم باورش برایم سخت است اما در 2 هفته حدود 250 میلیون تومان جمع شد که من توانستم به کمک همان پول، 62 نفر را راهی سرزمین کربلا کنم. این افراد از 5 روستا و از منطقههای محروم استان فارس بودند. من خودم درد دوری از حرم امام حسین(ع) را کشیده بودم و خوب میدانستم جاماندن یعنی چه! در روستایمان کم ندیده بودم آدمهایی که حسرت کربلا به دل میکشیدند اما در خرج زندگیشان هم مانده بودند. مخصوصا این که بعضیهایشان مو سفید کرده و هنوز کربلا را ندیده بودند». 28 زندانی به برکت امام حسین(ع) آزاد کردیم برکات حسینیه کوچک مجازی خانم «دریایی» و نیکوکارهای گمنامش، یکی دو تا نیست. او درباره ماجرای تصمیمشان به آزاد کردن زندانی به نام امام حسین(ع) میگوید: «آزادی زندانیان پیشنهاد دنبالکنندگانم بود. در مناسبتهای مختلف 10 هزارتومان 10 هزارتومان روی هم گذاشتیم تا بتوانیم باعث آزادی کسانی باشیم که پیچ و خمهای اقتصادی آن ها را به زندان کشانده است. یکی از نکات جالب در ماجرای آزادی این افراد، این است که زندانیها هیچ نام و نشانی از نیکوکاران نمیدانند. اما وقتی خبر آزادیشان را به آنها میدادند، حس و حال قشنگشان و هایهای گریههایی که با لبخند مخلوط میشد هیچوقت از یادم نمیرود». از خرید جهیزیه تا توزیع بسته ارزاق «البته حسینیه مجازیمان باعث شد سرپرستی خانوادههای بیبضاعت را هم به عهده بگیریم. جهیزیه بخریم و جشن ازدواج زوجهایی را بگیریم که سالهاست منتظرند زیر یک سقف باشند». او ادامه میدهد: «همچنین بسته ارزاق شامل کالاهای اساسی به خصوص در مناسبتهای عید قربان، فطر و ... بین نیازمندان توزیع میکنیم. فقط در عید فطر سال گذشته، 30 بسته کامل از برنج و روغن و موادغذایی آماده کردیم و در بین خانوادههای نیازمند محلههای ضعیف شیراز پخش کردیم. البته این تمام ماجرا نبود. بعدها کارهای بزرگتری انجام دادیم. مثلا عید غدیر امسال 300 تا پیتزا بین خانوادههای نیازمندان توزیع شد و از این دست کارها به برکت امام حسین(ع) ادامه دارد».
شوهرم در کربلا از من خواستگاری کرد او درباره ازدواجش که ظاهرا آن هم رنگ و بوی امام حسینی(ع) دارد، میگوید: «من همه اتفاقات خوب زندگیام را مدیون امام حسین(ع) هستم و عنایتهای ایشان را در لحظه لحظه زندگیام احساس کردم. ازدواجم را هم مدیون ایشان هستم و جالب است که بدانید همسرم در کربلا از من خواستگاری کردند. من و همسرم فامیل بودیم ولی او آنجا از من خواستگاری کرد. همانجا عهد و پیمان بستیم که همیشه و همهجا قبلهگاه زندگیمان اباعبدا...(ع) باشد و تا میتوانیم در مسیر ایشان گام برداریم و ذرهای از مشکلات مردم را کم کنیم». برای اربعین امسال نذر حجاب دارم «من یک نذر حجاب هم برای اربعین امسال دارم و الان در حال تولید چادر هستم که میخواهم با صفر درصد سود آنها را به افرادی که میخواهند امسال راهی پیادهروی اربعین شوند، تقدیم کنم». خانم دریایی با این مقدمه میگوید: «از وقتی محجبه شدم همیشه دغدغه لباسهای حجاب را داشتم. متاسفانه خانمهای محجبه همیشه برای خرید لباس دچار چالش هستند. لباسهای پوشیده و بلند کمتر پیدا میشود، اگر هم پیدا شود یا مدل زیبا و آراستهای ندارد یا بسیار قیمت بالایی دارند. برای همین، توکل کردم و تصمیم گرفتم پوشاک حجاب تولید کنم. برای شروع کارم، مجبور شدم مبلغی را قرض کنم. خودم هم اگر توفیق داشته باشم، امسال هم حتما در پیادهروی اربعین شرکت خواهم کرد. هنوز در صفحهام یا جای دیگر نگفتم ولی برای امسال هم تا الان هزینه سفر 8 نفر به کربلا جمع شده ولی میخواهم با یک اتوبوس قرارداد ببندم و 60 زائر اولی دیگر را هم به کربلا برسانم». خوشحالی زائران دستم را در زندگی گرفته است از او میپرسم که قدم برداشتن در مسیر امام حسین(ع) چه حس و حالی دارد که میگوید: «من زندگیام را حتی یک لحظه بدون امام حسین(ع) و امام علی(ع) نمیتوانم تصور کنم. الان هم در 21سالگی به لطف آنها به همه آرزوهایی که در زندگی داشتم، رسیدم. خوشحالی این زائران باعث شده که خداوند و امام حسین(ع) بارها و بارها دستم را در جاهای سخت و پرچالش زندگی بگیرند. البته این را هم بگویم که خیلیها سعی کردند که من را از ادامه این مسیر منصرف کنند چون سختی زیاد دارد. مثلا پارسال چند نفر از زائرهایمان در کشور غریب گم شدند و خیلی استرس کشیدم و اذیت شدم اما کسی که در این مسیرها قدم بردارد، نمیتواند از این کارها دست بکشد.». او در پایان میگوید: «درباره کارهایی که در راه امام حسین(ع) با کمک نیکوکارها انجام دادم، دلم نمیخواهد کسی فکر کند که این پولها را مردم به خاطر من میدهند، نه! همه چیز فقط به خاطر اسم این بزرگواران است و ما فقط وسیلهای در این مسیر هستیم که توفیق کمک به مردم پیدا کردیم».
سایر اخبار این روزنامه
میخواستم یک زائراولی را به کربلا برسانم، شد 62 نفر
سخنگوی قوه قضاییه: پرونده کرسنت در خصوص برخی افراد مفتوح است
شله مشهدی چند؟
بزرگ ترین ناکامهای ادوار یورو
شعله های جنایت مسلحانه«شهربازی»را به آتش کشید
اقتصاد چشم انتظار «راه حل» های دولت چهاردهم
تجلی عشق حسینی در زندگی و آیین های عزاداری
ماموریت دشوار پزشکیان برای مسکن
آقای جلیلی، حزب تشکیل دهید!
جهانگشاییهای فخر ادبیات معاصر
جولان اشغالی،تحت نظر
وعده جدید برای بهره برداری از موزه دفاع مقدس
700 هزارمیلیاردبرای معجزه آبخیزداری
بوی اختلاف برای تشکیل کابینه؟