لزوم‌تجدید‌نظر در سیاستگذاری سینما

تینا جلالی
دو، سه سال پیش بود که بحث تجاوز جنسی و تعرض به حقوق زنان تحت تاثیر کمپین جهانی «می‌تو» به صورت گسترده و علنی در ایران مطرح شد، این مساله در میان هنرمندان سینما، تئاتر و... ابعاد زیادی داشت و بسیار فراگیر و گسترده بود تا جایی که طرفین ماجرا برای احقاق حقوق‌شان به مراجع قضایی مراجعه کردند و حتی در برخی موارد در جریان دادرسی، جرم متهمان هم ثابت و بعضی از آنها مجرم هم شناخته شدند. البته که بحث تجاوز و تعرض و نشان دادن آن بر پرده سینما موضوع جدیدی نیست، به دلیل وجه دراماتیکی که این موضوع دارد فیلمسازان زیادی چه در داخل و چه در خارج به ابعاد این ماجرا ورود کردند و آثار ماندگاری خلق کردند.
فیلم «روایت ناتمام سیما» به کارگردانی علیرضا صمدی هم با نگاهی به این مساله ساخته شده، سرگذشت دختری به نام سیما که درست روز عروسی، داماد از ازدواج با او منصرف می‌شود و این موضوع نه تنها روح و روان دختر را که اساس زندگی او را با آسیب جدی مواجه می‌کند، اما از آنجایی که خدا جای حق نشسته است روزگار انتقام سختی از آقا داماد می‌گیرد.
ما با علیرضا صمدی، نویسنده و کارگردان فیلم «روایت ناتمام سیما» گفت‌وگویی درباره این فیلم و همچنین موضوع تعرض و تجاوز به خانم‌ها داشتیم که پیش روی شماست.


بحث را به صورت کلی درباره آزار و اذیت و تعرض و اجحاف به حقوق زن‌ها و نادیده گرفتن احساسات آنها شروع کنیم که چند سالی است در ایران ابعاد مختلف پیدا کرده؛ البته موضوعی که از زوایای مختلف به آن می‌شود ورود کرد، اما به عنوان کارگردان و به عنوان یک مرد به چنین موضوعی چه نگاهی دارید؟
به نظر می‌رسد که با موضوع انسانی روبه‌رو هستیم؛ تعدی و تعرض به یک شخص ظلم است و این یک امر انسانی ا‌ست بنابراین از نظر من نگاه مردانه یا زنانه ندارد. البته باید اذعان کنم به قول ویرجینیا وولف ذهن نویسنده مردانه زنانه یا زنانه مردانه است، بالاخره جنسیت مولف تاحدودی بر روایت او تاثیر می‌گذارد، اما تاکید من این است که با امر انسانی روبه‌رو هستیم که برای همه‌ ما مساله است.
تحلیل‌های مختلفی راجع به این موضوع می‌شود ازجمله نادیده گرفتن حقوق آقایان و بحث آبروی آدم‌هاست، حقوق آقایان به این معنا که مردها هم بسیار قربانی چنین ماجراهایی هستند ولی کمتر پیش می‌آید که بیان کنند در این مورد چه نظری دارید؟
انتشار افشاگری‌ها در فضای مجازی از یک‌سو بسیار خوب است، زیرا احتمال دارد کسی که مورد تعرض یا تجاوز قرار گرفته است از این طریق بتواند احقاق حق کند، اما از طرف دیگر باید به روایت‌های جعلی نیز نگاهی داشته باشیم شاید کسی برای تسویه‌حساب روایتی را منتشر کند به خصوص در ایران که مرجعی نیست که بتواند سره را از ناسره تشخیص دهد.
موضع‌گیری خاصی در روایت داستان نداشتید، البته کمی سمت دختر (سیما) بودید ولی به ‌طور کلی جانبداری نداشتید، چرا؟ تعمدی بود؟
به نظرم موضع من به عنوان کارگردان کاملا مشخص است، من سمت سیما هستم، چون عمیقا فکر می‌کنم که به او ظلم شده است.من اعتقاد دارم ما با دو مساله کلان در جامعه روبه‌رو هستیم، مساله فقر و مساله زنان. فیلم قبلی من در حوزه فقر بود، این فیلم در حوزه زنان البته بیشتر از آنکه بخواهم مساله را نشان دهم به دنبال نشان دادن تبعات و مصداق‌ها هستم.
طبقه دختر آسیب دیده فیلم شما از قشر ضعیف جامعه است، حال آنکه این موضوع در واقع چندان فرقی نمی‌کند و حتی می‌توان جای دو خانم را با هم عوض هم کرد، چراکه موضوع آزار و تعرض به خانم‌ها به طبقه مربوط نمی‌شود... موافقید؟
کاملا با شما موافق هستم، البته سیما از یک خانواده‌ آبرومند است که اتفاقات سبب شده دچار مسائل مالی نیز شود ولی با شما موافقم که مساله تعرض و تجاوز طبقه نمی‌شناسد شاید برای پیچیده‌تر کردن مساله سراغ این انتخاب رفتم.
درباره پرداخت قصه تحقیق هم داشتید؟ موضوع فیلم چطور به ذهن‌تان رسید؟ فیلم‌های‌تان قصه‌های متفاوتی دارد؟
من در این جامعه زندگی می‌کنم و نفس می‌کشم، موضوعاتی که در جامعه ایرانی مساله می‌شود برای من هم دغدغه می‌شود، البته شتاب حوادث در ایران بالاست به قول آقای کاتوزیان جامعه ایرانی جامعه کوتاه‌مدت است و شاید چیزی که امروز دغدغه جامعه است ماه دیگر نباشد ولی این دغدغه در من ته‌نشین می‌شود طبیعتا بابتش تحقیق می‌کنم و بعد به سمت ساخت فیلمی می‌روم.
تمرکز شما بیشتر بر رنج آزاده صمدی بود چرا از سیما و شکست سخت او کمتر سخن به میان می‌آید؟
اینجا می‌خواهم کمی با شما مخالف باشم، به نظرم من در مورد رنج هر دو زن خواستم حرف بزنم. یکی از سوالاتی که همیشه ذهن من را درگیر می‌کرد، این بود که خانواده کسانی که مورد افشاگری قرار می‌گیرند چه حال و روزی دارند. ما یادمان می‌رود که گاهی قربانی فقط زنی نیست که مورد تعرض قرار گرفته است. شریک زندگی آن مرد نیز به نوعی قربانی است و ما باید به حال و روز او نیز توجه کنیم.
مدت ساخته شدن فیلم تا اکران زمان زیادی گذشته چرا اکران به تعویق افتاد؟
البته یک سال و نیم بین ساخت فیلم و اکران فاصله‌ زیادی نیست ولی خب باید منتظر می‌نشستیم تا زمان مناسب اکران فرا برسد. ما برای این مساله دو بار تایم اکران را تغییر دادیم.
به نظر می‌آید از فیلمسازانی هستید که هم دغدغه‌های اجتماعی دارید و هم فیلم‌های قصه‌گو را دوست دارید، موافقید؟
بعد از بی‌نامی که فیلمی هنری ا‌ست تصمیم گرفتم به سمت سینمای ژانر بروم، ترجیح دادم دغدغه‌هایم را در ژانرهای مختلف بگویم این برای من یک استراتژی بود تا بتوانم دغدغه‌هایم را با مخاطبین بیشتری در میان بگذارم. به نظرم این اتفاق در صحنه‌زنی افتاد و امیدوارم این اتفاق در روایت ناتمام سیما نیز بیفتد.
شرایط اکران خاصه برای فیلم‌های اجتماعی را چطور می‌بینید؟
به نظرم در سیاستگذاری باید تجدید‌نظری صورت بگیرد، به این دلیل که واقعا سینما نیاز به ژانرهای مختلف دارد؛ سینما فقط با تک ژانر کمدی نمی‌تواند موفق باشد. من مدیر فرهنگی نیستم، نمی‌دانم آسیب از کجاست ولی ما یکی، دو دهه پیش با سینمای اجتماعی فعال و پویایی روبه‌رو بودیم که اکنون واقعا حیات این سینما سخت شده است، امیدوارم در دولت جدید مدیران فرهنگی فکر چاره‌ای بکنند.
بی اغراق فیلم گرم و خوبی ساختید، اشاره‌هایی که درباره تبعات عملکرد آدم‌ها داشتید، خوب روایت شده بود... همچنین بحث تاوانی که آدم‌ها نسبت به عملکرد بدشان پس می‌دهند، در این باره کمی برای ما صحبت می‌کنید؟
ممنونم که این توصیف را در مورد فیلم من داشتید، امیدوارم این‌گونه باشد، اما در مورد بحث تاوان من فکر می‌کنم که مهم‌ترین مساله در روزگار کنونی اخلاقیات است و رعایت آن. همین الان با دیدن تصاویری از جنگ و خشونت دل تمام انسان‌ها به درد می‌آید. این آنجایی است که فکر می‌کنیم اخلاقیات در این روزگار گم شده است. به قول فروغ آن پرنده کز قلب‌ها گریخته است، ایمان است. ما باید به امر خلاقی و بادافره گناه ایمان داشته باشیم، شاید بتوانیم برای نسل بعد جهانی بهتر به‌جا بگذاریم.
ارتباط مخاطب با فیلم چگونه بود؟
من بازخوردهای مثبت و منفی را دیده‌ام به نظرم باید بگذاریم زمان بگذرد. زمان مهم‌ترین قاضی برای آثار هنری هستند. جنجال‌ها و هیاهوها تمام می‌شود و این زمان است که به ما نشان می‌دهد آیا جای درستی ایستاده‌ایم یا خیر.
آقای صمدی! به تازگی دکتر مسعود پزشکیان، ريیس‌جمهور جدید کشورمان انتخاب شدند، با روی کار آمدن دولت چهاردهم و انتخاب ایشان، فضای فرهنگی و هنری را برای ماه‌های آینده چطور ارزیابی می‌کنید؟
من معتقدم فضا همچنان شفاف نیست، حالا باید ببینیم که دولت چه کسانی را به عنوان مدیر فرهنگی انتخاب می‌کند در آن زمان شاید بتوان نگاه شفاف‌تری به موضوع داشت.
پیشنهاد شما برای وزارت ارشاد و سازمان سینمایی چه گزینه‌هایی است؟
پیشنهاد خاصی در ذهنم نیست، اما امیدوارم مدیران فرهنگی‌ای امور را دست بگیرند که خودشان از بدنه‌ فرهنگ و هنر باشند.