روزنامه اعتماد
1403/04/23
در هواي طلوع دوباره خورشيد
يك صفحه از شماره سهشنبه ۱۹ تيرماه روزنامه اعتماد اختصاص به فيلمساز بزرگ و خوش قريحه ناصر تقوايي داشت و به مناسبت سالروز تولدش چند يادداشت از دوستان و همكاران منتقدم درج شده بود كه جسارتا بيشتر كليگويي بود و بخش زيادي از نوشته احمد طالبينژاد نيز طبق معمول به افشاگري و ذكر اسرار مگو در مورد ممنوعالديده و همكلام شدن تقوايي از سوي خانمي كه طي اين سالها با او زندگي كرده و در كنارش بوده، ميپرداخت. روي همين اصل براي آنكه تا حدودي حق مطلب را درباره اين عزيز به انزوا كشيده شده، ادا كنم به چند مشخصه در دنياي هنرمندانهاش اشاره ميكنم.با مرور اجمالي مجموعه آثار ناصر تقوايي (اعم از مستند، فيلم سينمايي و سريال و چند داستان كوتاهش) در كنار يكسري مولفههاي اصلي همچون توجه به «فرم» و شيوه روايت و هويت دادن به جغرافيا و لوكيشن انتخابي، بيش از همه «خلاقيت بصري» محوريت دارد.اين ويژگي استثنايي باعث شده كه او حتي وقتي به اقتباس ادبي روي ميآورد، چيزي به متن وام گرفته شده اضافه ميكند و محيط و آدمها را در خدمت مفاهيم مورد نظر خود قرار ميدهد. فصل درخشان عبور سرهنگ بازنشسته فيلم «آرامش در حضور ديگران» (اكبر مشكين) از جلوي ميلههاي دانشكده افسري خيابان سپه سابق در شرايطي كه صداي مراسم صبحگاه و مارش نظامي از داخل محوطه به گوش ميرسد و او در تصور ذهني خود احساس سان ديدن در دوران اوج شغلياش را دارد يا نماي پاياني همين فيلم كه زري (ثريا قاسمي) دستانش را از شير دستشويي اتاق آسايشگاه روانياي كه شوهرش سرهنگ در آنجا بستري شده پر از آب ميكند و به سمت لبان خشكيده و پرعطش او ميبرد تا از آن جرعهاي بنوشد، دو نمونه مثال زدني هستند يا ارجاع ميدهم به سرنگون شدن مستر فرحان (علي نصيريان) در آب در مسير حملش از كشتي به ساحل بندر در فصل افتتاحيه «ناخدا خورشيد» و شباهت همين نوع سرنگون شدن در آب دريا در سكانس گلوله خوردن او از سوي تبعيديها يا فصل عبور مستر فرهان از كنار زنان بومي كه لباسهاي خيس شسته شده را طوري با خشونت بر زمين ميكوبند كه انگار اين ضربات به مستر فرحان اصابت ميكند.
در مستند «اربعين» اين حس خلاقانه را در تبديل مراسم سينهزني در تكيه دشتستانيهاي بوشهر به «فرم» ميبينيم كه نوعي ريتم و ضرباهنگ بومي و آييني پيدا ميكند.
در مستند «باد جن» اين جنس ضرباهنگ آييني (از طريق شكل نمايش مراسم زار)، همخواني غريبي با يك فضاي بدوي نفرين شده (شبيه به تبعيدگاه) كه بوي مرگ ميدهد، دارد. همچنين در «اي ايران» معماري و جغرافياي محيط (ماسوله)، با مفاهيم مورد نظر تقوايي و نگرش اجتماعي سياسي چند وجهياش (طنز آميخته با هجو در امتداد يك همسرايي خوشبينانه تاريخي) پيوند و همخواني دارد و توجه داشته باشيم فيلمسازي با اين نوع نگرشهاي تاريخساز، در فيلمي چون «كاغذ بيخط» (بر اساس ماهيت وجودي شخصيتهاي محوري و طبقه منتخبش)، چقدر نگاهي نو و ساختارشكنانه در يك شرايط ملتهب اجتماعي دارد.
اگر بخواهيم ارزيابي و داوري واقعبينانهاي در مورد دنياي ناصر تقوايي و آثارش داشته باشيم بايد بگوييم كه او با عكاسي و قاببندي و تشخص دادن به ميزانسن و شكل همزيستي يا تقابل آدمها با فضا و محيط، روايتپردازي منحصربهفرد خودش را دارد. افسوس كه چنين خالق با ذوق و چيرهدستي، با تبعيد و انزوايي طولاني كنار آمده و به امان خدا نيز رها شده است.
سایر اخبار این روزنامه
دیپلماسی دولت من
دیوان عالی، ایرادات وکیلخانواده مهرجویی را پذیرفت
آخرین فرصت
از تنهايي در كوه تا كمپ ماده16
فرار ايرانيها از بازار كار
لزومتجدیدنظر در سیاستگذاری سینما
تفاهم ملی دریچه ای به سوی اصلاح نظام حکمرانی
ضرورت تغيير شهردار
پس از انتخابات
بازگرداندن منزلت گروههاي مرجع
وزارت فرهنگ و تکرار روشهای منسوخ شده
نوسازي كارگزار بازسازي اعتماد
تعارف نيست فرياد است: «تنهايم نگذاريد»
خردپذيري به جاي خردستيزي مساله اين است!
در هواي طلوع دوباره خورشيد
پنجره طلايي رييسجمهوري منتخب تا مستقر
ديپلمات انرژي جهان
ضرورت تغيير شهردار
پس از انتخابات
بازگرداندن منزلت گروههاي مرجع
تعارف نيست، فرياد است: «تنهايم نگذاريد»
ديپلمات انرژي جهان