جوانی، پختگی و ثبات؛ سه رکن برای موفقیت دولت جدید

در کنار تمام ابعاد مهمی چون تنوع رویکرد، تخصص‌ها، قومیت‌ها و جنسیت‌ها، استفاده از جوانان در بدنه دولت از ضرورت‌های اساسی است. همان‌طور که در یادداشت‌های پیشین نیز اشاره کرده‌ام، جوانگرایی باید به عنوان یک ضرورت راهبردی برای اصلاح نظام حکمرانی در عرصه اجرایی کشور مدنظر قرار بگیرد، اما در به‌کارگیری جوانان باید از افراط و تفریط اجتناب کرد. برای ایجاد یک سیستم کارآمد، وجود دانش و مهارت‌های لازم، یک ضرورت اجتناب‌ناپذير است. صرف جوان بودن به تنهایی کافی نیست؛ جوانانی می‌توانند در مدیریت ارشد اجرایی موثر واقع شوند که از دانش و مهارت‌های لازم برخوردار باشند. این موضوع به‌ویژه زمانی که مباحث پیچیده‌ای در هیات دولت و سازمان‌های بزرگ مطرح می‌شود، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. تجربه و دانش اعضای هیات دولت، یک کلید برای حل مسائل پیچیده‌ای است که در مقاطع مختلف عمر یک دولت، ایجاد می‌شود. اعضای دولت باید قادر به حل مشکلات باشند، نه اینکه خود به مشکلی تبدیل شوند. متاسفانه استفاده صرف از چهره‌های مسن و تکراری نیز ممکن است منجر به محافظه‌کاری و ادامه وضعیت موجود شود. پس راه‌حل چیست؟
تجویز راهبردی
برای تضمین قوام و دوام تدبیر در دولت، سازمان یا شرکت باید طیفی از نیروی انسانی یا مدیران را به کار گرفت تا جنبه‌های مختلف خلاقیت، نوآوری، ریسک، کارآمدی و اثرگذاری و همچنین ثبات و پایداری را به‌طور همزمان در سامانه تصمیم‌سازی و اجرا به منصه ظهور برسانند. این مهم را می‌توان با بهره‌گیری از مدل 3G تضمین کرد که شامل سه دسته از مدیران است که در ادامه توضیح داده می‌شود:
مدیران سبز (Green)


این اصطلاح برای توصیف مدیران جوان و تازه‌کار به کار می‌رود که سابقه کمتر از 10 سال کار و مدیریت دارند. این افراد معمولا پرانرژی، باانگیزه و مشتاق به یادگیری هستند. آنان از خلاقیت بالایی برخوردار بوده و به دنبال فرصت‌های جدید برای پیشرفت هستند. پویایی، خلاقیت و نوآوری این گروه از مدیران، رشد سازمان‌هایی که در آن مسوولیت دارند را تضمین می‌کند. با این حال، این افراد به تجربه و یادگیری بیشتری نیاز دارند.
مدیران خاکستری (Gray)
این اصطلاح به نیروی کار با تجربه اطلاق می‌شود که سابقه کاری و مدیریتی آنها بین 10 تا 25 سال است. این افراد با وظایف و مسوولیت‌های شغلی آشنا هستند و توانایی حل مسائل و مشکلات را دارند. آنها می‌توانند راهنمای خوبی برای مدیران سبز بوده و در کنار انجام وظایف مدیریتی خود، به عنوان میانجی بین نیروهای جوان و بسیار باتجربه نیز به ایفای نقش بپردازند. این دسته از مدیران تضمین‌کننده کارآمدی و اثرگذاری هستند و توانایی سازگاری با محیط جدید را دارند.
مدیران استوار و پایدار (Grounded)
این اصطلاح برای توصیف سرمایه انسانی بسیار باتجربه و خبره به کار می‌رود که سابقه مدیریتی آنها بیش از 25 سال است. این افراد دارای دیدگاه استراتژیک و توانایی تصمیم‌گیری بالا بوده و به عنوان منابعی ارزشمند از دانش و تجربه شناخته می‌شوند. مدیران استوار و پایدار می‌توانند به مدیریت و راهبری سازمان کمک کرده و نقش مهمی در تدوین استراتژی‌ها و سیاست‌های کلان ایفا کنند. آنان همچنین قادرند به آموزش و منتورینگ نیروهای جوان‌تر پرداخته و ضامن ثبات و پایداری سازمان‌ها باشند. با به کارگیری ترکیبی از سه دسته مدیران مذکور، می‌توان گنجینه‌ای از دانش، مهارت و تجربه نسل‌های مختلف را به خدمت گرفت و انتظار دولتی پویا، خلاق، کارآمد و در عین حال با تدبیر و زمینه‌ساز برای رشد و توسعه کشور را داشت. نکته مهم در این بین که از يک رییس‌جمهور متخصص و مدیر انتظار می‌رود، ایجاد تعادل بین این سه گروه از مدیران در تمام سطوح سازمانی است. به عنوان مثال، ترکیب بهینه وزرا و معاونان ريیس‌جمهور نیازمند تعادل بین انرژی و نوآوری جوانان، تجربه و دانش مدیران میانی و حکمت و راهبرد مدیران با سابقه است. این ترکیب باید به‌گونه‌ای باشد که نیازهای کوتاه‌مدت و اهداف بلندمدت کشور را تامین کند. براساس اصول مدیریت منابع انسانی و نیاز به تعادل و تنوع در تیم مدیریتی، ترکیب پیشنهادی برای وزرا و معاونان ريیس‌جمهور می‌تواند شامل 30% مدیران جوان با انرژی و خلاق، 50% مدیران با تجربه و 20% مدیران بسیار مجرب با دیدگاه استراتژیک باشد.
این ترکیب در کنار سایر جنبه‌های مدیریت منابع انسانی، نظیر سابقه موفق در ایجاد تحولات و توجه به تنوع تخصصی، قومیتی و جنسیتی می‌تواند راهگشا باشد. البته، این ترکیب و تعادل ممکن است بسته به ماموریت هر سازمان، وزارتخانه یا شرکت متفاوت باشد اما در نگاه کلان، این ترکیب می‌تواند موفقیت تیم ارشد قوه مجریه را تضمین کند. براساس آنچه در بالا به آن پرداخته شد، تکلیف چیدمان مدیریتی دولت روشن است: نه صرفا جوانانی که ممکن است از تمامی وجوه مهارت و تجربه برخوردار نباشند و نه فقط میانسالان و سالمندانی که نوآوری و تصمیم‌های پرریسک را برنتابند، بلکه تعادل موثر میان ترکیب مدیران است که به سازمان دولت و همه زیرمجموعه‌ها، توانمندی دو سویه خواهد بخشید.
با این رویکرد در عین مدیریت انتظارات بیرونی، پاسخ به رای‌دهندگانی که در انتظار مشاهده کارآمدی برای حل مشکلات کشور هستند نیز ممکن خواهد بود.
استاد دانشگاه و فعال صنعتی