احتمال حمله رژيم صهيونيستي به همسايه شمالي

از ابتداي جنگ توفان‌الاقصي تا به امروز، روند درگيري‌ها در جبهه شمالي بارها تا مرز جنگ گسترده حركت كرده است. آواره شدن قريب به 80 الي 140 هزار صهيونيست از مناطق شمالي رژيم سبب شده است تا نتانياهو و اعضاي كابينه تحت فشار شديدي از سوي نيروهاي اپوزيسيون قرار بگيرند. بني‌گانتز پيش از ترك كابينه به خانواده‌هاي آواره اسراييلي وعده داده بود كه تا پيش از فرا رسيدن ماه سپتامبر بحران جاري در اين منطقه حل خواهد شد، اما تاكنون تحول جدي در اين زمينه رخ نداده است. مخدوش شدن اعتبار و از بين رفتن «بازدارندگي» اسراييل در سرزمين‌هاي شمالي سبب شده است تا حتي برخي حاميان دولت «بي‌بي» اين سوال را از راستگرايان بپرسند كه تا كي قرار است حملات موشكي- پهپادي حزب‌الله را تحمل كنند. در واكنش به شكل‌گيري اين مطالبه عمومي، ارتش دستور آماده‌باش 50 هزار سرباز ذخيره را صادر و كمپين ترور فرماندهان ميداني مقاومت لبنان را گسترش داده است. همزمان پرنده‌هاي شناسايي حزب‌الله همچون «هدهد» نيز با پرواز امن در آسمان الجليل، جولان اشغالي و حيفا اقدام به تصوير‌برداري گسترده از مراكز راهبردي رژيم كرده و آماده اقدام متقابل در پاسخ به حمله احتمالي رژيم صهيونيستي هستند. مجموعه اقدامات فوق سبب شده است تا شانس وقوع جنگ در سرزمين‌هاي شمالي افزايش پيدا كند. در ادامه اين يادداشت سعي خواهيم كرد تا به اين سوال پاسخ دهيم كه آيا اسراييل به جنوب لبنان حمله خواهد كرد يا خير؟
به گزارش الجزيره از هشتم اكتبر 2023 الي 21 ژوئن 2024 قريب به 7400 مورد تبادل آتش ميان ارتش اسراييل و مقاومت لبنان اتفاق افتاده كه نزديك به 6 هزار و 142 مورد مربوط حملات صهيونيست‌ها به خاك همسايه شمالي است. مجموعه تلفات به ثبت رسيده 564 مورد است كه 543 نفر لبناني و 21 نفر صهيونيست هستند. طي 9 ماه گذشته طرفين از حملات هدفمند محدود عليه نيروي انساني- پايگاه‌هاي نظامي به سمت حملات گسترده در عمق 20 الي 40 كيلومتري حركت كردند. اين جنگ محدود موجب آواره شدن صدها هزار نفر در كرانه شمالي- جنوبي «مرز آبي» شده و زندگي عادي را در اين مناطق مختل كرده است. به گزارش منابع عبري تداوم شرايط فعلي در جبهه شمالي موجب وارد شدن آسيب هفتگي 158 ميليون دلاري به اقتصاد اسراييل شده است. همين موضوع سبب شده تا همزمان با جنگ غزه بسياري از دولتمردان صهيونيست خواستار رسيدگي به وضعيت جبهه شمالي از طريق كانال‌هاي ديپلماتيك و حتي حمله نظامي شوند. تحولات هفته‌هاي اخير تاييد‌كننده اين گزاره است كه تحركات ديپلماتيك به نتيجه نرسيده و احتمال وقوع جنگ در منطقه بيش از گذشته احساس مي‌شود.  با تشديد روند تبادل آتش در مرز لبنان- فلسطين اشغالي، عاموس هوخشتاين، نماينده ويژه دولت امريكا در امور لبنان مسووليت ميانجيگري و كنترل تنش ميان مقاومت لبنان و اسراييل را بر عهده گرفت. پس از مدتي استفان سژورنه، وزير خارجه فرانسه نيز به تلاش‌هاي امريكايي پيوست و مطالبه مشابهي را در شرق مديترانه دنبال كرد. پس از ديدار هوخشتاين- سژورنه در پاريس، جديدترين پيشنهاد ديپلماتيك براي بيروت- تل‌آويو عبارتند از: عقب‌نشيني حزب‌الله و اسراييل به يك اندازه از «مرز آبي» و استقرار نيروهاي يونيفل در اين منطقه. پيش از اين بازيگران ميانجي با استناد به قطعنامه 1701 شوراي امنيت خواستار عقب رفتن نيروهاي مقاومت به بالادست رودخانه ليتاني، استقرار نيروهاي ارتش لبنان و يونيفل در ازاي توقف آتش از سوي ارتش اسراييل بودند. مخالفت مقاومت لبنان با اين خواسته سبب شد تا هوخشتاين با الهام گرفتن از طرح نبيه بري، رييس جنبش «امل» اين پيشنهاد جديد را روي ميز بگذارد. حال بايد منتظر ماند و ديد كه آيا ارتش اسراييل حاضر خواهد بود تا از مناطق اشغالي عقب بنشيند يا آنكه اين طرح برنامه‌اي براي فريب مقاومت است؟
ديگر مساله مهم در خصوص تحولات جاري در مرز لبنان و فلسطين اشغالي نوع عمليات و ميزان ورود ارتش رژيم به خاك لبنان است. دو هفته پيش «تايمز اسراييل» در گزارشي اعلام كرد كه نقشه‌هاي عملياتي براي حمله به لبنان از سوي ارتش اسراييل به تصويب رسيده است. همزمان برخي منابع غيررسمي اعلام كردند كه ارتش رژيم قصد ورود زميني گسترده به خاك لبنان را ندارد و تمركز عمليات‌ها بر حملات هوايي و عمليات‌هاي محدود زميني خواهد بود. كمي بعد سيد حسن نصرالله در جريان سخنراني اعلام كرد كه در صورت آغاز حمله ارتش اسراييل به جنوب لبنان، مقاومت منتظر نيروي زميني از محور جنوبي نخواهد ماند و عمليات آزادسازي الجليل در فلسطين اشغالي را آغاز كرد. با توجه به تجربه ميداني نيروهاي حزب‌الله در جنگ داخلي سوريه، نيروهاي لبناني اين امكان را دارند تا به سرعت به سرزمين‌هاي اشغالي نفوذ كرده و تا شمال كرانه باختري پيشروي كنند. غيرقابل پيش‌بيني بودن پيامدهاي سناريو جنگ زميني سبب كمرنگ شدن آن در مقايسه با احتمال حملات هوايي شديد اما هدفمند عليه مواضع حزب‌الله براساس دكترين «ضاحيه» شده است. به عبارت ديگر توان رزم زميني و قدرت آفندي حزب‌الله سبب شده است تا دولت نتانياهو نتواند مانند گذشته نقشه اشغال بيروت را در سر بپروراند. 
در پايان بايد گفت معماي حمله رژيم صهيونيستي به لبنان، مساله‌اي نيست كه به راحتي قابل حل باشد. مقاومت لبنان و اسراييل در شرايط كنوني علاقه‎اي به جنگ گسترده ندارند، اما تشديد مرحله‌به‌مرحله فرآيند تبادل آتش و توسعه عمق درگيري سبب شده است تا شانس برقراري آتش‌بس كاهش پيدا كند. همزمان عدم تحقق شروطي همچون عقب‌نشيني حزب‌الله تا عمق 30 كيلومتري از «مرز آبي» يا پايان يافتن جنگ غزه و عقب‌نشيني ارتش اسراييل از اين ‌باريكه سبب تيره‌تر شدن چشم‌انداز صلح در شرق مديترانه شده است. البته گروهي ديگر معتقدند قدرت موشكي و اشراف اطلاعاتي حزب‌الله سبب شده است تا صهيونيست‌ها به راحتي نتوانند به جمع‌بندي رسيده و دستور سياسي براي حمله به جنوب لبنان را صادر كنند. در نظر برخي كارشناسان حمله به لبنان مي‌تواند اعتبار ارتش اسراييل را به شكل جدي به چالش كشيده و گزينه‌هاي سختي براي پايان جنگ پيش‌ روي دولتمردان اسراييلي قرار دهد. در عين حال خدشه‌دار شدن تصوير بازدارندگي اسراييل موضوعي نيست كه پذيرش آن به راحتي از سوي اعضاي كابينه نتانياهو و فرماندهان ارتش اسراييل قابل تحمل باشد. مجموعه عوامل فوق سبب مي‌شود تا شانس حمله اسراييل به لبنان بيش از احتمال آتش‌بس باشد، اما زمان مشخصي براي وقوع آن نمي‌توان در نظر گرفت. 
كارشناس ارشد مسائل بين‌الملل