بدل ژئوپلیتیک ایران-روسیه به پروژه ضد ایرانی ترانس کاسپین

در سال ۱۳۹۷ کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر را سران پنج کشور ساحلی این دریا امضا کردند. در ماده ۱۴ متن آن آمده است: «مسیر‌های بافه‌ها و خطوط لوله زیردریایی بر اساس توافق با طرفی که بافه یا خط لوله از بخش بستر آن عبور می‌کند، تعیین خواهد شد.» این بخش از کنوانسیون امضا شده توسط حسن روحانی رئیس‌جمهور وقت ایران، غرب را برای عملیاتی‌سازی پروژه خط لوله ترانس‌کاسپین امیدوار می‌کند. به‌نحوی‌که در مارس ۲۰۱۹ دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور وقت امریکا در پیام تبریک به رئیس‌جمهور ترکمنستان، امضای کنوانسیون دریای خزر را یک فرصت جدید برای ساختن خط لوله ترانس‌کاسپین می‌نامد. خط لوله ترانس‌کاسپین در چارچوب راهبرد محروم‌سازی ایران از مزایای جغرافیایی‌اش در ترانزیت انرژی ترکمنستان به اروپا، توسط امریکایی‌ها مطرح می‌شود. بر این اساس، خط لوله‌ای به طول ۳۰۰ کیلومتر با ظرفیت انتقال سالانه ۳۰۰ میلیارد مترمکعب گاز ترکمنستان از بستر دریای خزر عبور نموده و به آذربایجان رسیده و از خاک آذربایجان در قالب کریدور جنوبی انرژی به اروپا امتداد می‌یافت. طی دو دهه اخیر قرارداد‌های متعددی میان ترکمنستان، آذربایجان و شرکت‌ها و نهاد‌های غربی برای اجرایی کردن پروژه ترانس‌کاسپین منعقد می‌شود، اما به دلیل مخالفت تهران و مسکو با عبور خط لوله از بستر دریای خزر هیچ‌کدام به سرانجام نمی‌رسند تا با امضای کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر در سال ۱۳۹۷، غرب دوباره به اجرای خط لوله ترانس‌کاسپین و اثربخشی راهبردش در منزوی‌سازی ایران امیدوار می‌شود. 
با پایان دولت دوازدهم و انتخاب شهید رئیسی به‌عنوان رئیس‌جمهور ایران، گفتمان «عزت و تعامل» جایگزین گفتمان «توسعه وابسته‌گرا» در سیاست خارجی ایران شده و سیاست «غرب‌گرایی» به سیاست «همسایگی» تغییر می‌یابد. یکی از دستورکار‌های سیاست خارجی در دولت شهید رئیسی و با وزارت شهید امیرعبداللهیان تعامل حداکثری با همسایگان و کشور‌های آسیایی بود. در این چارچوب جمهوری اسلامی ایران به سرعت توانست وارد سازمان‌های منطقه‌ای و بین‌المللی مانند سازمان شانگ‌های و بریکس شده و روابط خود را با کشور‌های همسایه از جمله همسایگان شمالی که در دوران ریاست‌جمهوری حسن روحانی و وزارت جواد ظریف به سردی گراییده بود احیا کرده و تقویت سازد. در این چارچوب، کریدور شمال-جنوب به‌عنوان یکی از پروژه‌های راهبردی برای روسیه و ایران در اولویت همکاری‌های طرفین قرار می‌گیرد. کریدوری که عملیاتی شدن آن در نقطه مقابل طرح‌های غرب برای منزوی‌سازی و محروم نمودن ایران از بهره‌مند شدن از مزایای ژئوپلیتیک‌اش بود. با وقوع جنگ اوکراین و نیاز روسیه به تغییر جهت جریان انرژی خود از غرب به شرق، کریدور شمال-جنوب اهمیت مضاعف یافت زیرا این کریدور همانند هر کریدور دیگری، محدود به حمل کالا نبوده و بستر لازم برای عبور جریان‌های مختلف مانند انرژی است. 
در ششم تیرماه ۱۴۰۳ و در شرایطی که جامعه درگیر حواشی انتخابات زودرس بود، «الکس میلر» نماینده ویژه رئیس‌جمهور فدراسیون روسیه به تهران آمده و با «محمد مخبر» سرپرست ریاست‌جمهوری دیدار کرد و در مراسمی با حضور آن‌ها قرارداد صادرات گاز روسیه به ایران امضا می‌شود. در ۲۷ تیر‌ماه جواد اوجی، وزیر نفت دولت شهید رئیسی در خصوص این قرارداد که آن را قراردادی بی‌سابقه و اوج سیاست همسایگی شهید رئیسی می‌خواند، اظهار می‌دارد که طبق این قرارداد روزانه ۳۰۰ میلیون مترمکعب گاز طبیعی از طریق خط لوله‌ای که در بستر دریای خزر ساخته خواهد شد از روسیه به ایران و از ایران به همسایگان صادر خواهد شد که می‌تواند ۱۰ تا ۱۲ میلیارد دلار برای تهران ارزآوری داشته باشد. اگر در روز‌های مرداد ۱۳۹۷ به نظر می‌رسید که تهران در برابر پروژه‌های ضدایرانی غرب در مجاورت مرزهایش تسلیم شده است، در تیر‌ماه ۱۴۰۳ وضعیت به‌نحو دیگری رقم می‌خورد. بستر دریای خزر که قرار بود برای محروم‌سازی و فقیرسازی مردم ایران مورد استفاده غرب قرار بگیرد حالا برای اتصال جریان‌های انرژی دو غول گازی دنیا یعنی ایران و روسیه مورد استفاده قرار خواهد گرفت. تهران بعد از سال‌ها درگیر بودن با عقبه فارسی‌زبان محور غربی-عبری-عربی در مراکز تصمیم‌سازی که برنامه‌ریزی برای تبدیل شدن ایران به هاب انرژی را به ریشخند می‌گرفتند (و همزمان تلاش‌های رژیم صهیونیستی برای تبدیل شدن به هاب انرژی مدیترانه شرقی را تحسین می‌نمودند) حالا گام بلندی برای تبدیل شدن به هاب انرژی در غرب آسیا برداشته است. ایران با این قرارداد می‌تواند ناترازی انرژی خود را سامان دهد، برای صادرات انرژی به کشور‌های همسایه برنامه‌ریزی گسترده‌تری داشته باشد، درآمد ارزی خود را به نحو چشمگیری افزایش دهد، شاهد ورود سرمایه‌ها و فناوری به داخل مرز‌های ایران باشد، نفوذ منطقه‌ای و بین‌المللی خود را گسترش دهد، مشارکت با روسیه را تا سطح راهبردی ارتقا دهد، از تله منزوی‌سازی ژئوپلیتیک غرب آزاد شود و همچنین برای صادرات ال‌ان‌جی بسترسازی و ظرفیت‌سازی کند. تهران با مجاهدت‌های شهیدان رئیسی و امیرعبداللهیان امروز از تله‌های ژئوپلیتیک غرب در مجاورت مرزهایش فاصله گرفته و فرصت‌های تاریخی را در کف دستانش دارد. دولت چهاردهم در عینیت‌بخشی به این فرصت‌ها نقش حیاتی دارد. امید که مسئولان دولت آینده و نمایندگان مجلس متوجه این مهم باشند.