حاج‌قاسم در عملیات «رمضان» همدانی‌ها را فرماندهی می‌کرد

جوان آنلاین: تیرماه در تاریخ دفاع‌مقدس یادآور انجام عملیات رمضان در سال ۱۳۶۱ است. این عملیات بعد از فتح خرمشهر صورت گرفت و شاید اگر با موفقیت همراه می‌شد، تاریخ جنگ تغییر می‌کرد. فرماندهان پس از رسیدن به مرز‌های بین‌المللی در منطقه شلمچه تصمیم گرفتند به عمق خاک عراق نفوذ کنند و با تصرف بصره خط دفاعی کشورمان را در کنار شط‌العرب ایجاد کنند. در این صورت عراق نمی‌توانست شهر‌های مرزی ما را گلوله باران کند و از طرف دیگر اگر صدام باز می‌خواست به ایران تجاوز کند، باید از داخل خاک خودش با رزمندگان درگیر می‌شد. به هر روی رمضان با عدم‌الفتح رو‌به‌رو شد و سرنوشت جنگ تغییر کرد. در عملیات رمضان سه‌گردان از رزمندگان همدانی در قالب تیپ ۴۱ ثارالله به فرماندهی حاج قاسم سلیمانی وارد عمل شدند. رضا میرزایی که از کارشناسان دفاع‌مقدس است و پیشتر نیز گفت‌و‌گویی با او انجام داده بودیم از نیرو‌های همدانی حاضر در این عملیات است که در گفتگو با ما به تشریح عملیات رمضان و همینطور نقش نیرو‌های همدانی در این عملیات پرداخته است.  بحث شناسایی منطقه عملیاتی رمضان سؤالی است که معمولاً در خصوص این عملیات مطرح می‌شود، چراکه در اثنای عملیات غافلگیری‌هایی مثل سنگر‌های مثلثی دشمن به وجود آمد که در شکست آن تأثیرگذار بودند، در این خصوص توضیح بدهید. 
بعد از عملیات الی‌بیت‌المقدس که ایران به مرز رسید، عراقی‌ها فهمیدند که هدف بعدی ما تصرف بصره است. چون این شهر فاصله کمی از مرز داشت. (بصره ۱۸ کیلومتر از مرز شلمچه فاصله دارد)، به همین خاطر دشمن شرق بصره را با پیچیده‌ترین موانع مسلح کرد. در آن زمان اطلاعات ما از طرح‌های دفاعی دشمن محدود بود. اینطور مواقع کسب اطلاعات از تهمیدات دفاعی دشمن از طریق عوامل نفوذی یا عکس‌های ماهواره‌ای صورت می‌گیرند که به هر شکل ما نتوانستیم در این خصوص موفق باشیم. صرفاً چند عکس هوایی به وسیله هواپیما‌های خودی از عقبه دشمن گرفته شد که آن عکس‌ها هم نتوانستند کمک زیادی به ما بکنند. به ناچار بچه‌های اطلاعات- عملیات وارد عمل شدند که آن‌ها هم به خاطر عمق منطقه عملیاتی و موانعی که در منطقه وجود داشت، نتوانستند شناسایی‌های خوبی انجام بدهند؛ بنابراین عملیات رمضان از حیث شناسایی با مشکلاتی همراه بود.  علت اصلی عدم‌الفتح در رمضان چه بود؟
شهید صیاد شیرازی که آن زمان فرمانده نیروی زمینی ارتش بود یک تفسیر خوبی از علت عدم‌الفتح در عملیات رمضان دارد. ایشان ضعف در مسائل تخصصی جنگ و مسائل اعتقادی را علت شکست این عملیات می‌داند. در خلال عملیات رمضان ما باید در منطقه دشمن که نفوذ کرده بودیم، خاکریز احداث می‌کردیم تا خط تکمیل می‌شد. منتها در جناح راست محور شلمچه با فشار دشمن این خاکریز مؤثر نشد. شهید صیاد شیرازی هم به همین نکته اشاره کرده است. در جناح چپ و آبگرفتگی بوبیان هم ما مشکلاتی داشتیم. این‌ها باعث شد تا پیشروی نیرو‌ها به خط دشمن به شکل کامل انجام نگیرد و در برخی از محور‌ها الحاق صورت نگرفت. نهایتاً دشمن فشار آورد و مجبور به عقب‌نشینی شدیم. البته این را هم اضافه کنم ما تا آن موقع از جنگ نسبت به موانع دشمن آنطور که باید توجیه نبودیم. عراق وقتی به لاک دفاعی رفت، تمام منافذ را بست و طوری جلوی خودش مانع چید که نمی‌شد به این راحتی‌ها از آن‌ها عبور کرد. در کل بعد از اینکه ما به خط مرزی رسیدیم، جنگ یک روند کندی پیدا کرد، یعنی دیگر از پیشروی‌های وسیع در عملیات فتح‌المبین و الی‌بیت‌المقدس خبری نبود. برای عبور از موانع دشمن باید متر به متر می‌جنگیدیم و پیش می‌رفتیم؛ بنابراین در عملیات رمضان که اولین عملیات بزرگ برون مرزی بود ما تجربیات لازم را هم نداشتیم.  با توجه به اینکه عملیات رمضان در ماه میهمانی خدا انجام می‌گرفت، حال و هوای رزمنده‌ها در این عملیات چطور بود؟
سال ۶۱، دو سال بیشتر از شروع جنگ نمی‌گذشت و اغلب رزمنده‌هایی که در این عملیات حضور داشتند، شاید برای اولین بار در یک عملیات بزرگ حاضر می‌شدند. یک حال و هوای معنوی در منطقه و قبل از شروع عملیات حاکم بود. بچه‌ها باید در گرمای تیرماه با تانک‌های دشمن رو‌به‌رو می‌شدند و این مسئله کمی نبود؛ بنابراین خیلی از بچه‌ها با اعتقاد و ایمان راسخ در این عملیات شرکت می‌کردند. البته شهید صیادشیرازی در تحلیل عملیات می‌گوید که یکی از دلایل عدم‌الفتح ما غرور بود، چراکه چند ماه قبل از رمضان ما طی دو عملیات فتح‌المبین و الی‌بیت‌المقدس بیش از ۳۰ هزار اسیر از دشمن گرفته بودیم و پیروزی‌های بزرگی کسب شده بود؛ لذا برخی از فرماندهان دچار غرور شده بودند.  رزمندگان همدانی در آن زمان تیپ یا واحد مستقلی داشتند؟


در آن زمان هنوز استان همدان تیپ مستقلی نداشت. رزمنده‌های همدانی معمولاً در قالب یک گروهان یا گردان و حتی گروه به جبهه می‌رفتند. در عملیات رمضان همدانی‌ها سه گردان نیرو داشتند که در قالب تیپ ۴۱ ثارالله به فرماندهی حاج‌قاسم‌سلیمانی به عملیات ورود کردند.  پس همدانی‌ها در عملیات رمضان همراهی با شهید حاج‌قاسم سلیمانی را هم تجربه کرده‌اند؟
بله. در واقع رمضان نقطه‌ای است که بچه‌های همدان با حاج قاسم پیوند می‌خورند. گردان‌های فتح، نصر و خندق سه گردانی بودند که از همدان به تیپ ۴۱ ثارالله می‌روند و با فرماندهی شهید سلیمانی وارد عملیات رمضان می‌شوند.  کار شاخص نیرو‌های همدانی در این عملیات چه بود؟
ما یک فرمانده توانمندی در بین نیرو‌های همدانی داشتیم به نام سردار حاج‌محمدجعفر مظاهری که در عملیات رمضان فرمانده گردان خندق از تیپ ۴۱ ثارالله بود. ایشان به همراه نیروهایش به مصاف دژ‌های مثلثی رفته بودند که از پیچیده‌ترین موانع دشمن در منطقه بود. آنجا یک حماسه عجیبی خلق شده بود. دژ‌های مثلثی طوری بودند که وقتی نیرویی وارد محیط این دژ‌ها می‌شد از چند طرف مورد هجوم دشمن قرار می‌گرفتند. برادر مظاهری و نیروهایش آنجا مقابل گردان‌های زرهی دشمن مقابله کرده و جانانه جنگیده بودند. شهید علیرضا ترکمان فرمانده یکی از گروهان‌های گردان خندق بود. آنطور که دیگر بچه‌ها تعریف می‌کنند، ترکمان در عملیات رمضان مردانه جنگیده بود. طوری که تا رمق در تن داشته مقابل تانک‌ها و نفرات دشمن ایستادگی می‌کند و نهایتاً به شهادت می‌رسد، پیکرش در منطقه می‌ماند و مفقود می‌شود. هر وقت صحبت از عملیات رمضان می‌شود، ناخودآگاه به یاد شهید ترکمان می‌افتم.  چه صحنه‌هایی از رؤیارویی با نیرو‌های دشمن در مثلثی‌ها به یادگار مانده است. 
یکی از بچه‌ها تعریف می‌کرد وقتی آن‌ها ساعت ۱۰ شب عملیات را آغاز می‌کنند، در اولین ساعات حدود سه کیلومتر پیشروی می‌کنند، اما بعد شدت آتش دشمن به قدری زیاد می‌شود که حتی یک متر هم نمی‌توانستند جابه‌جا شوند. برادر مظاهری با مسئولان تیپ تماس می‌گیرد تا برای‌شان خاکریز بزنند، ولی، چون دشمن از هر طرف فشار می‌آورد، سه دستگاه بلدوزری که به منطقه آمده بودند تا دژ خودی را به دژ دشمن متصل کنند با آتش شدید دشمن موفق نمی‌شوند. شاید اگر این خط تکمیل می‌شد، سرنوشت عملیات طور دیگری رقم می‌خورد، اما روز بعد عراقی‌ها نیرو‌های تازه نفس وارد منطقه می‌کنند و از اینجا به بعد کار برای بچه‌های ما سخت‌تر می‌شود. در میان انبوه شلیک دشمن و آتشی که از هر طرف می‌بارید، رزمندگان مقاومت سرسختانه‌ای از خودشان نشان می‌دهند، نهایتاً، چون خاکریز کامل نشده بود، دستور عقب‌نشینی صادر می‌شود.  اگر می‌شود یادی از چند شهید شاخص این عملیات داشته باشیم. 
شهید رضا محرمی که از فرماندهان گروهان بود در رمضان بسیار خوش درخشید. البته محرمی در عملیات رمضان به شهادت نرسید. ایشان در عملیات والفجر ۵ در حالی که جانشین گردان ۱۵۱ مسلم‌بن‌عقیل بود، شهید شد. سردار محمد دلاوری فرمانده گردان فتح در عملیات رمضان از دیگر شهدای شاخص این عملیات است. گردان فتح در رمضان می‌تواند یکی از دژ‌های مثلثی عراق را به تصرف درآورد. محمد دلاوری در این عملیات به شهادت می‌رسد و جانشینش محمدباقر علینی به شدت مجروح و به اسارت دشمن درمی‌آید. سردار شهید علیرضا حاجی‌بابایی هم از شهدای شاخص همدانی در این عملیات است. حاجی بابایی فرماندهی محور شمالی منطقه عملیاتی رمضان را برعهده داشت و جانشینش سردار حبیب‌الله مظاهری بود. این دو نفر در عملیات رمضان بسیار بیشتر از جایگاه و مأموریتی که داشتند، عمل می‌کردند. هم حاجی بابایی و هم حبیب‌الله مظاهری هر دو در این عملیات به شهادت رسیدند. اگر آن‌ها می‌ماندند با توجه به توانایی‌هایی که داشتند می‌توانستند از فرماندهان بنام دفاع‌مقدس شوند، اما، چون خیلی زود به شهادت رسیدند، اکنون هر دوی این شهدای بزرگوار گمنام هستند.