سفر به اعماق ذهن و احساسات

سید مصطفی صابری-
 «درون و بیرون 2» هنوز درحال اکران است و دو رکورد بزرگ را شکسته؛ اول این‌که تا این‌جا با فروش یک میلیارد و 400 میلیون دلار، پرفروش‌ترین فیلم سال 2024 شده و روند فروشش ادامه هم دارد. دوم این‌که رکورد سریع‌ترین فروش یک میلیارد دلاری را در دنیای پویانمایی‌ها زد. اثری که ادامه «درون و بیرون» محصول سال 2015 است، همان که هم اسکار بهترین پویانمایی را تصاحب کرد، هم به اولین و تنها پویانمایی تاریخ که فیلم‎نامه‌اش به جمع نامزدهای اسکار راه یافت، تبدیل شد. موفقیتی بی‌نظیر که ساخت ادامه‌ای برای آن را دشوار و پرریسک می‌کرد، اما این اتفاق چنان با حوصله، ظرافت و توجه به جزئیات فرمی و محتوایی افتاد که نتیجه‌اش دستاوردهای بزرگی است که قسمت دوم داشته. فروش بالا و بحث‌های مختلفی که حول محتوای قسمت دوم مطرح می‌شود، نشان دهنده این است که خاطره خوب قسمت اول دوباره تکرار شده و باز هم با اثری تامل‌برانگیز و در عین‌حال سرگرم‌کننده طرف هستیم که در ادامه بیشتر بررسی‌اش می‌کنیم.   چرا «درون و بیرون» اثر مهمی است؟  سال‌ها بود عادت کرده‌بودیم دنیای پویانمایی را رنگارنگ، شیرین، با شخصیت‌هایی کودکانه و ماجراجویی‌هایی ساده ببینیم که بچه‌ها را جذب می‌کرد، گهگاهی هم یک پویانمایی که محتوایش عمیق بود از راه می‌رسید، اما در جذب بیننده موفق نبود و مخاطب خاص داشت تا این‌که در سال 2015 و با اکران «درون و بیرون» اتفاقی تازه افتاد، حالا شاهد یک پویانمایی بودیم که شیرین و پرهیجان برای کودکان و در عین‌حال تامل‌برانگیز برای بزرگ‎سالان بود. پویانمایی که با جسارتی بی‌نظیر دنیای ذهنی ما و احساساتی را که احاطه‌اش کرده‌اند، در دل داستانی دوست‌داشتنی با محوریت دختری به‌ نام «رایلی» توصیف می‌کرد. دخترکی که زندگی را با حضور تنها یک احساس یعنی شادی شروع کرد، دنیا را بیشتر شناخت و احساسات دیگری مثل غم، خشم، ترس و تنفر سراغش آمدند. موفقیت این اثر در جلب توجه مخاطب و ارائه محتوایی حساب شده در دل یک داستان خوش‌رنگ و  لعاب، زمینه را برای ساخت نمونه‌های مشابه فراهم کرد، طوری‌که پویانمایی‌های زیادی حول شناخت مفهوم زندگی، احساسات و مدیریت‌شان، هویت، بلوغ، عشق، خودشناسی، مهارت‌های زندگی و... ساخته شد که «قرمز شدن»، «کوکو»، «المنتال»، «زوتوپیا»، «لوکا»، «روح» و «میچیل‌ها علیه ماشین‌ها» شاخص‌ترین‌شان بودند. سیری که حالا ساخت «درون و بیرون 2» آن را وارد فاز جدیدی کرده است.   متنوع شدن احساسات با رسیدن بلوغ «رایلی» دخترک فیلم اول حالا 13 ساله شده، دوستان جدیدی دارد و آماده می‌شود تا با رفقایش در یک اردوی استعدادیابی هاکی شرکت کند، اما ناگهان با رسیدن بلوغ، شادی، غم و دیگر احساسات «رایلی» متوجه تغییراتی در میز فرماندهی می‌شوند، میزی که دکمه‌هایش بیشتر می‌شود تا اضطراب، خجالت، بی‌حوصلگی و حسادت هم بتوانند با آن کار کنند. «رایلی» در طول سال‌ها با انواع خاطرات و تجربیاتش نوعی خودآگاهی و هویت را ساخته که در اتاق فرماندهی قرار دارد، اما احساس جدیدش یعنی اضطراب حس می‌کند باید این هویت را تغییر دهد و دیگر احساسات را هم مخل این هدف می‌داند. اضطراب که کنترل اتاق فرماندهی را در دست می‌گیرد احساسات دیگر به عقب رانده می‌شوند و «رایلی» تازه‌ای شکل می‌گیرد که مطلوب دوستانش نیست. احساسات دیگر برای نجات «رایلی» دست به کار می‌شوند و...   تکرار دشوار یک موفقیت بزرگ وقتی یک پویانمایی، جهانی تازه و بکر را معرفی می‌کند که داستانش برای مخاطب جذاب و ملموس می‌شود تکرار این موفقیت دشوار و تن دادن به آن ریسک بزرگی است، اما تیم سازنده بدون عجله و با حوصله، دو روان‌شناس نامدار را به عنوان مشاور محتوایی استخدام می‌کنند، در کنارش یک گروه از نوجوانان را برای گرفتن بازخورد و پژوهش بیشتر وارد پروژه می‌کنند و نتیجه‌اش می‌شود اثری که شاید تازگی قسمت اول را ندارد، اما با قصه خوش‌ریتم و سرراست که پیچیدگی‌های نسخه اصلی را ندارد، ویژگی‌های بصری چشم‌نواز و ارتقای دقیق محتوا که باز هم برای مخاطب مفاهیم تازه دارد، توانست موفقیت قبلی را به بهترین شکل تکرار کند. فیلم از بحران هویت، اهمیت گروه همسن‌وسالان، نقش احساسات جدید با تغییراتی که بلوغ در پی دارد و... می‌گوید و همچنان می‌تواند مخاطب را غافلگیر کند و شعاری هم نباشد.   فیلمی برای تماشای خانوادگی «درون و بیرون 2» از آن آثاری است که باید خانوادگی دید و درباره‌اش صحبت کرد، افزایش شخصیت‌ها شاید این نگرانی را ایجاد کند که قصه سردرگم و شلوغ شود و درکش دشوار، اما فیلم‎نامه به‌خوبی به همه رسیدگی می‌کند و سوالی را بی‌پاسخ نمی‌گذارد، با این‌حال شاید با دخترانه‌تر شدن فضای قصه، پسرها چندان با آن ارتباط برقرار نکنند، همین‌طور موضوع بلوغ و... باعث می‌شود بچه‌های زیر 8 و 9 سال هم درگیر محتوا نشوند، هرچند خود قصه می‌تواند آن‌ها را سرگرم کند. جنبه مثبت قسمت دوم آن است که اگر فیلم اول را دیده باشید به مختصات دنیا مسلط هستید و درکش برای‌تان ساده می‌شود، برخلاف فیلم اول که ممکن بود درکش در آغاز برای برخی از مخاطبان کمی دشوار باشد.