درباره همه ياران رييس‌جمهور

مهدي بيك‌اوغلي
يكي از ويژگي‌هاي برجسته دولت‌هاي دموكراتيك و رفورميست در مقايسه با دولت‌هاي توتاليتر و راديكال، ظرفيتي است كه دولت‌هاي دموكراتيك براي تفويض اختيارات خود ايجاد مي‌كنند. اين در حالي است كه دولت‌هاي تندرو نه تنها به دنبال تفويض اختيارات و قدرت خود نيستند بلكه تلاش زايدالوصفي براي تجميع قدرت دارند. نمونه برجسته اين تفويض اختيارات در دولت‌هاي اصلاح‌طلب به شكل‌گيري شوراهاي اسلامی شهر و روستا در سال 78 منجر شد. در شرايطي كه ظرفيت شوراها از آغاز انقلاب در قانون اساسي ايران گنجانده شده بود اما هيچ دولتي تا زمان اصلاحات حاضر نشده بود، اختيار انتخاب شهرداران و مديريت شهرها را از خود سلب و به مردم و تشكل‌هاي مردم نهاد واگذار كند. سيدمحمد خاتمي اما رييس‌جمهوري بود كه تن به يك چنين تفويضي داد و مديريت مردم بر شهرها را محقق كرد. روند تفويض برخي اختيارات، بلافاصله پس از پيروزي مسعود پزشكيان هم آغاز شد. رييس‌جمهور منتخب در نخستين گام و در شرايطي كه انتخاب كابينه حق طبيعي اوست، اعلام كرد قصد دارد از ظرفيت‌هاي احزاب، جامعه مدني، فعالان سياسي، استادان دانشگاهي، اصناف و تشكل‌هاي مردم‌نهاد براي تشكل كابينه‌اش بهره ببرد. اتفاقي كه هرچند در دولت اصلاحات هم به شكل و شمايل متفاوتي تجربه شده بود اما پزشكيان براي نخستين‌بار در يك چنين حجم و گستره‌اي آن را اجرايي كرد. بر اين اساس شوراي راهبري به رياست ظريف تشكيل شد و 5 كارگروه كلان و ده‌ها كميته ذيل آن فعاليت‌هاي خود را آغاز كردند. از جمله موارد برجسته اين ايده مشاركت زنان و اقوام و مذاهب در گزينش‌هاي مديريتي است.اما مانند هر تجربه ديگري اين روند انتخاب كابينه نيازمند بررسي و آسيب‌شناسي است تا پس از چكش‌كاري و تجميع داده‌ها، نهايتا ميراث قابل قبولي از دولت پزشكيان به دولت‌هاي آينده به يادگار بماند. «اعتماد» در گفت‌وگو با اسماعيل گرامي‌مقدم قائم مقام حزب اعتماد ملي ضمن واكاوي محاسن و معايب يك چنين ساختاري تلاش كرده تصويري شفاف از اين رويكرد به دست آورد. گرامي‌مقدم با اشاره به شاخص‌هاي اصلي پزشكيان ذيل 4محور اصلي پاكدستي، مسووليت‌پذيري، تلاش براي ايجاد وفاق و تخصص‌گرايي، مي‌گويد: كابينه پزشكيان نيز بايد رنگ و بويي از اين شاخص‌ها را داشته باشد. اين فعال سياسي اصلاح‌طلب در عين حال تاكيد دارد كه نظر نهايي در خصوص كابينه را پزشكيان مي‌دهد و داده‌هاي اطلاعاتي برآمده از كميته‌ها و كارگروه‌ها را يك نظر مشورتي و تخصصي ارزيابي مي‌كند. به اعتقاد گرامي‌مقدم با توجه به تلاش احزاب براي آموزش، كادرسازي، گفتمان‌سازي و... چنانچه روند معرفي كانديداهاي پست وزارت و مديريت‌هاي كلان از سوي 31 حزب اصلاح‌طلب و تشكل‌هاي مردم‌نهاد مرتبط با آنها صورت مي‌گرفت، نتيجه نهايي مطلوب‌تر حاصل مي‌شد.
 
‌ با پايان گرفتن انتخابات به نظر مي‌رسد مشاوره‌هاي لازم براي نهايي كردن تركيب كابينه هم صورت گرفته است. شما فضا را چطور تحليل مي‌كنيد؟


در انتخابات چهاردهم رياست‌جمهوري 6 نامزد با ديدگاه‌هاي مختلف ذيل دو گفتمان اصلي حضور داشتند. يك طرف گفتمان جريان راست بود كه با وعده‌هايي چون توزيع 20 گرم طلا، وام‌هاي ميلياردي، اهداي زمين رايگان، ارزان كردن قيمت بنزين و... سعي در جلب ‌توجه افكارعمومي داشت و در سوي ديگر هم گفتمان مسعود پزشكيان نامزد جريان اصلاحات قرار داشت كه بر كليدواژه‌هايي چون تنش‌زدايي، شايسته‌سالاري، تعامل با جهان، تخصص‌گرايي و... پافشاري مي‌كرد. نهايتا از ميان اين دو گفتمان، فردي توجه اكثريت ايرانيان را جلب كرد كه اتفاقا تلاش كرده بود از ارائه شعارها و وعده‌هاي عوامانه پرهيز كند. برخي تحليلگران تصور مي‌كنند يك گفتمان عمومي الزاما بايد از بطن نظريات و تئوري‌هاي جامعه‌شناسانه يا مفاهيم مرتبط با علوم محض سياسي بيرون بيايد، اما معتقدم يك گفتمان خاص ممكن است در زمان‌هاي مختلف به اشكال مختلف بروز كرده و جاذبه ايجاد كند. مثلا ايران در دولت سيدمحمد خاتمي شاهد يك گفتمان بود، اما در دوره زمامداري احمدي‌نژاد و حتي حسن روحاني به جاي ارائه گفتمان‌ها، مردم به وعده‌ها راي دادند. احمدي‌نژاد وعده يارانه نقدي و مسكن مهر و... را داد و حسن روحاني وعده پايان دادن به تحريم‌ها، رفع حصر و... را مطرح كرد. اما مسعود پزشكيان بدون ارائه وعده‌هاي عوامانه، توجه مردم را جلب كرد.
‌ برخي معتقدند محتواي اصلي گفتمان مسعود پزشكيان حول محور تحقق عدالت و رفع تبعيض مطرح شد و توجه مردم را جلب كرد. اين استدلال درست است؟
ببينيد، گفتمان مسعود پزشكيان هر چند ذيل عنوان كلي «عدالت و رفع تبعيض» مطرح شد، اما اين مفهوم كلي در قالب 4 محور اساسي‌تر ظهور و بروز پيدا كرد. در واقع مردم ايران مي‌خواستند گزاره‌ها و شاخص‌هايي فراتر از حرف‌ها، وعده‌ها و شعارها را در مانيفست پزشكيان پيدا كنند.
‌ اين ويژگي‌هاي اختصاصي شامل چه مواردي بود كه مردم را جلب كرد؟
اول پاكدستي و صداقت پزشكيان بود كه توجه مردم را جلب كرد. در واقع محور گفتمان مسعود پزشكيان در راستاي اين ايده كلي بود كه كشور با پاكدستي و صداقت مديران است كه امكان حركت رو به جلو پيدا مي‌كند. اين ويژگي درست در نقطه مقابل برخي افراد و جرياناتي است كه با دروغ و تهمت‌زني و پرونده‌سازي تلاش مي‌كنند رقيب را از ميدان به در كنند. پزشكيان تا آخر حاضر نشد از اصول اخلاقي خود عدول كند؛ او رفتاري صادقانه با مخاطب داشت. مردم در پزشكيان هيچ نمايش و نقابي را نمي‌ديدند؛ پزشكيان خودش بود. پزشكيان در آينده در جريان انتخاب اعضاي كابينه‌اش هم بايد مديراني با اين ويژگي‌ها را انتخاب كند. افرادي كه قرار است ذيل عنوان اعضاي كابينه چهاردهم فعاليت كنند، بايد پاكدست و صادق باشند. در غير اين صورت، جايگاه رييس‌جمهور در افكار عمومي تنزل مي‌كند. شوراي انتقال قدرت بايد به اين موضوع توجه ويژه‌اي داشته باشد. عامل دوم، پذيرش مسووليت است. بارها شاهد بوديم كه پزشكيان در مواجهه با رقباي خود در تبليغات انتخاباتي از عباراتي چون «ما مسووليم، ما مقصريم، ما بايد پاسخگوي مردم باشيم و...» استفاده كرد. در واقع پزشكيان خود را نيز مسوول وضع فعلي مي‌دانست و از زير بار مسووليت شانه خالي نمي‌كرد. افرادي كه قرار است براي كابينه پزشكيان انتخاب شوند هم بايد يك چنين ويژگي داشته باشند. نبايد افرادي را انتخاب كرد كه مسووليت و خطاهاي خود را به گردن ديگران انداخته و فرافكني مي‌كنند. برخي از افرادي كه ذيل عنوان «مجاهدان شنبه» از آنها نام برده مي‌شود، كساني هستند كه حاضر به پذيرش مسووليت خود نيستند. افرادي كه فرصت‌طلب، وسط‌باز و عوام‌فريب هستند و برايشان فرقي ندارد در كدام دولت حضور داشته باشند شايسته حضور در كابينه پزشكيان نيستند. سومين عامل، ضرورت دستيابي به وحدت ملي و وفاق است. حتما مخاطبان به خاطر دارند كه پزشكيان بارها در مناظره‌هاي انتخاباتي بر اين نكته تاكيد داشت كه به دليل دعواها و نزاع‌هاي مستمر مسوولان است كه كشور به كرانه‌هاي توسعه و رفاه نرسيده است. كابينه پزشكيان هم بايد نماد تعامل، گفت‌وگو و تفاهم باشد. از عناصر و شخصيت‌هايي كه همواره گارد تقابلي دارند، نبايد استفاده شود. افرادي كه مدام به رقبا، ارزش‌ها، هنجارها و... چنگ مي‌اندازند، شايسته همراهي با اين گفتمان تعاملي نيستند. نهايتا گزاره چهارم؛ استفاده از رويكردهاي كارشناسي و تخصصي است. پزشكيان در مناظره‌ها صراحتا اعلام مي‌كرد امور را به به افراد شايسته، متخصص و كارشناس مي‌سپارد. به‌رغم اينكه رقبا اين رويكرد پزشكيان را مورد هجوم قرار داده و استهزا كردند، اما پزشكيان بر اين ايده پافشاري و اعلام كرد، شايسته‌سالاري و تخصص‌گرايي براي او اصل اساسي است. مردم هم نهايتا نشان دادند خواستار بازگشت قطار برنامه‌ريزي و مديريت كشور به مسير تصميم‌سازي‌هاي عاقلانه هستند.
‌ براي شكل‌دهي به كابينه‌اي كه در تراز اين ويژگي و اين گفتمان چه مواردي بايد مدنظر قرار بگيرد؟
قبل از هر چيز همه افراد حاضر در شوراها، كارگروه‌ها و كمیته‌هاي انتخاب كابينه بايد بدانند كه در حال دادن مشاوره هستند و نه چيز ديگر. مساله بعدي عدم تحميل ديدگاه‌ها و خواسته‌ها به رييس‌جمهور و ياران نزديك اوست. متاسفانه در گذشته بعضا در برهه‌هايي، فردي كه براي تصدي وزارت صمت به مجلس معرفي و با راي عدم اعتماد مواجه مي‌شد، مدتي بعد براي پست وزارت ورزش، ميراث فرهنگي و... معرفي مي‌شد! انگار رداي وزارت تنها بر تن برخي افراد خاص دوخته شده بود و به هر قيمتي قرار بود، همين افراد وارد كابينه شوند. اين در حالي است كه رويكرد شايسته سالارانه حكم مي‌كند كه افراد براي يك حوزه تخصصي نامزد شوند. اين اتفاقات در جريان تشكيل كابينه چهاردهم نبايد رخ بدهد. كابينه ارث و ميراث افراد و جريانات خاص نيست؛ بلكه محلي است که در آن افراد متخصص و شايسته بايد حضور داشته باشند.
‌ مردم از كابينه مسعود پزشكيان چه مي‌خواهند و تراز اين كابينه بايد در چه حد و حدودي باشد؟
به ‌طور كلي مردم مي‌خواهند كابينه‌اي در شأن و شخصيت گفتمان پزشكيان تشكيل شود. برخلاف تصور برخي افراد و جريانات، هزينه اجراي گفتمان پزشكيان بسيار هنگفت‌تر از شعارهاي توخالي مانند توزيع طلا، اهداي زمين رايگان، وام ميلياردي و... است. پزشكيان وعده شايسته‌سالاري و تخصص‌گرايي داده است. فكر مي‌كنيد، اين وعده كمي است؟ كافي است نگاهي به ذي‌نفعان داراي نفوذ در حوزه‌هاي گوناگون بيندازيد تا مشخص شود، تحقق اين وعده با چه دشواري‌هايي همراه است. ذي‌نفعان حوزه‌هاي اقتصادي، سياسي، فرهنگي و اجتماعي تا زماني كه زمين بازي تازه‌اي براي آنها تعريف نشود، حاضر نيستند ميدان را به شايستگان، متخصصان و كارشناسان واگذار كنند. بنابراين كار پزشكيان براي بازگشت قطار كشور به مسير شايسته‌سالاري و تخصص‌گرايي بسيار دشوار است.
‌ تحركات اين ذي‌نفعان و طيف‌هاي راديكال از همان آغاز تشكيل شوراي راهبردي و شفاف‌سازي روند انتخاب كابينه آغاز شد. توپخانه‌هاي رسانه‌اي تندروها، رييس‌جمهور منتخب، ظريف و ساير ياران پزشكيان را هدف قرار داده‌اند. براي تحقق گفتمان پزشكان مردم و نخبگان چه بايد بكنند؟
براي تحقق اين گفتمان بايد كوشيد و شرايطي را ايجاد كرد كه زمينه تحقق مطالبات مردم فراهم شود. همه بايد بدانند، حق انتخاب و چيدمان كابينه، نهايتا با رييس‌جمهور است. هيچ فرد، هيچ جايگاه، مشاور، باند و دسته‌اي نمي‌تواند فردي را به رييس‌جمهور تحميل كنند، تنها مي‌توانند مشاوره بدهند. ايده تشكيل شوراي راهبري، كارگروه‌ها و كميته‌ها هرچند در راستاي مردمسالاري و شفاف‌سازي است، اما نافي حق طبيعي رييس‌جمهور براي انتخاب كابينه نمي‌شود. برخي از افراد و جريانات امروز پرچم تصميم‌سازي و سياستگذاري در كميته‌ها و كارگروه‌ها را برافراشته‌اند كه اساسا مسعود پزشكيان را نامزد ارجح خود قلمداد نمي‌كردند. بنابراين همه بايد اين واقعيت را قبول كنند كه نهايت جايگاه افراد در كميته‌ها و كارگروه‌ها، مشاوره به رييس‌جمهور و ياران نزديك اوست.
‌ اگر فرض بگيريم كه فلان فرد پيشنهادي براي يك وزارتخانه خاص مورد تاييد نهايي قرار نگرفت، رفتار احزاب و گروه‌ها با انتخاب نهايي كابينه چگونه بايد باشد؟
تحميل يك نظر خاص و مانع‌تراشي در مسير برنامه‌هاي دولت در صورت عدم تحقق خواسته‌ها، باعث اتلاف ظرفيت‌هاي اصلاح‌طلبي و مردمسالاري در كشور خواهد شد. من مثالي براي شما مي‌زنم تا موضوع مشخص شود. حزب اعتماد ملي يكي از احزابي است كه نه از سال 1403 بلكه از سال 1400، ايده كانديداتوري مسعود پزشكيان را مطرح كرد و زيربناي آن را مستحكم كرد. اعتماد ملي نخستين حزبي است كه در سال 1400 و قبل از بررسي صلاحيت‌ها با پزشكيان همراه شد. در سال 1403 هم قبل از ورود به فرآيند بررسي صلاحيت‌ها، نامزد اختصاصي خود را مسعود پزشكيان اعلام كرد. اما اعتماد ملي، هرگز ادعايي مبتني بر سهم‌خواهي و اثرگذاري ندارد. ما معتقديم ملاك انتخاب شخص رييس‌جمهور، باید شايسته‌سالاري باشد. يكي از معيارهاي مهمي كه هر شورا و كارگروهي كه به رييس‌جمهور براي انتخاب كابينه مشاوره مي‌دهد، پذيرش گفتمان مسعود پزشكيان است. بايد توجه داشت كه پزشكيان 4 دوره در مجلس حضور داشته و قبل از آن وزير و معاون وزير بوده است. او بهتر از هر فرد ديگري در ويژگي‌هاي شخصيت‌هاي سياسي و مديريتي كشور اشراف داشته، زير و بم مديريت در كشور را مي‌داند و تجربه لازم براي تشكيل يك كابينه كارآمد را دارد. او آگاه است كه كدام فرد براي حضور در فلان حوزه اجرايي مناسب است يا نيست. افراد و گروه‌هايي كه قرار است براي انتخاب وزرا مشاوره بدهند بايد اين اصل اساسي را در نظر داشته باشند كه نظر نهايي براي انتخاب وزرا را خود پزشكيان مي‌دهد. اگر پيشنهادي را پذيرفت، فبها المراد! اما اگر به هر دليلي پيشنهادي را قبول نكرد و نظرش روي شخص ديگري بود همه بايد از خواست و نظر رييس‌جمهور تبعيت كرده، شأن رييس‌جمهور را رعايت كنند و حد خود را بدانند.
‌ تجربه انتخاب كابينه در يك محيط دموكراتيك در ايران، تجربه جديدي است. اگر قرار باشد يك آسيب شناسي در خصوص مكانيسم اين انتخاب‌ها داشته باشيد به چه مواردي اشاره مي‌كنيد؟
بدون ترديد بايد به پزشكيان براي تفويض اختيارات خود تبريك گفت. در بسياري از دولت‌ها روساي جمهور نه تنها حاضر به تفويض حيطه اختیارات خود نيستند، بلكه دايره تسلط خود را مدام گسترش مي‌دهند. سيدمحمدخاتمي يكي از روساي جمهوري بود كه اختيارات خود را به نفع مردم و تشكل‌هاي مدني به شوراهاي اسلامي شهرها تفويض كرد. امروز هم پزشكيان به دنبال مشاركت احزاب، گروه‌ها، تشكل‌هاي مدني و اصناف در روند انتخاب كابينه است. بنابراين اصل موضوع قابل دفاع است. اما شخصا معتقدم مي‌شد ساز و كار تخصصي‌تري به جاي تشكيل كميته‌ها در گزينش نامزدها در نظر گرفته شود. بهترين مشاوره را 31 حزب اصلاح‌طلب مي‌توانستند ارائه كنند. نبايد فراموش كرد احزاب اصلاح‌طلب طي سال‌هاي اخير خود را تقويت كردند، كار سياسي كردند، تا حدودي كادرسازي كردند. جلسات آموزشي برگزار كردند و... ارائه ليست توسط احزاب اصلاح‌طلب و ساير احزاب ميانه‌رو تخصصي‌تر بود. به نظرم پس از انتخاب كابينه، اصلاح‌طلبان بايد وارد برهه نقد درون گفتماني و ارتقاي سطح گفتمان خود شوند.