سياست خارجي دولت پزشكيان - 2

در قسمت پيشين اين مطلب با اشاره به يادداشت دكتر مسعود پزشكيان، رييس‌جمهور منتخب با عنوان «پيام من به جهان جديد» برخي رئوس سياست و روابط خارجي دولت چهاردهم چون «پيگيري سياستي فرصت‌گرا»، «ايجاد تعادل در روابط با همه كشورها» و «اولويت تحكيم روابط با همسايگان و تشكيل منطقه قوي» مورد بررسي قرار گرفت. اينك به محورهاي مهم ديگر پرداخته مي‌شود. 
چهارم؛ تاكيد بر «چالش‌هاي مشترك منطقه» 
حدود دو دهه رقابت ميان بازيگران منطقه‌اي همراه با مداخله قدرت‌هاي فرامنطقه‌اي حاصلي جز هدررفت انرژي آنها نداشته است. اين در حالي بود كه فراتر از انگيزه‌هاي رقابت منطقه‌اي، تهديداتي مشترك اين كشورها را تحت تاثير قرار داده و مي‌دهند. اين چالش‌ها چون جنگ، تنش‌هاي فرقه‌اي، تروريسم و افراط‌گرايي، قاچاق مواد مخدر، بحران پناهندگان، تخريب محيط‌زيست، كمبود آب و... جز با همكاري جمعي و سازنده بازيگران بومي در بستري آرام قابل تدبير نخواهند بود. در غير اين‌ صورت، با برجستگي تهديدات امنيتي در ابعاد نظامي، سياسي، اقتصادي، هويتي و زيست محيطي، طرح‌ها و سند‌هاي چشم‌انداز توسعه در منطقه و كشورهاي آن امكان تحقق نخواهند يافت. از اين منظر بازنمايي تهديد مشترك و تاكيد بر همكاري‌هاي جمعي موضعي سازنده خواهد بود.

پنجم؛ توجه به «نقش مهم چين» 


ضرورت توسعه روابط بلندمدت و راهبردي با چين به عنوان قدرت بزرگ كنوني و نامزد بالقوه قدرت اول اقتصادي جهان، فارغ از مباحث شرق يا غرب‌گرايي، عين عقلانيت است و هيچ بازيگري از جمله ايران نمي‌تواند به اين مهم بي‌توجه باشد. حدود يك دهه قبل، زماني رييس‌جمهور چين از شراكت راهبردي با ايران سخن گفت كه با برجام تحريم‌ها برداشته شده بودند. بازگشت تحريم‌ها، همكاري‌هاي زيرساختي و سرمايه‌گذاري چين در ايران را متوقف و آنچه به عنوان روابط راهبردي خوانده شد، تنها در قالب تجارت كالا و نفت تداوم يافت. 
در حالي ‌كه در مقابل، اعراب منطقه ميزبان سرمايه‌گذاري‌هاي كلان چين شدند و شراكت‌هاي آنها با پكن با ده‌ها قرارداد عملياتي همراه شده است.
چين در كنار روسيه به ‌صورت دوجانبه يا در قالب ساز و كارهايي چون شانگهاي و... بارها بر «احياي برجام» تاكيد كرده‌اند چرا كه همكاري‌هاي اقتصادي در شرايط تحريم يا بروز بي‌ثباتي در بهترين حالت به تجارت كالا و نه پروژه‌هاي زيرساختي و سرمايه‌گذاري محدود خواهد شد. امروز عقب نماندن ايران از قافله توسعه در ميان كشورهاي منطقه در كنار بهره‌گيري از ظرفيت‌هاي اقتصاد داخلي، به ميزان قابل توجهي وابسته به رفع تحريم‌ها و توسعه روابط با چين و البته ساير بازيگران موثر بين‌المللي است. آنچه در بحث گرايش به چين مورد نقد بوده، نه اصل رابطه با پكن و توسعه روابط راهبردي با آن، كه محدود شدن روابط به اين كشور و ناديده گرفتن اصل توازن در ارتباط با قدرت‌هاي موثر است. در غير اين ‌صورت مگر كسي مي‌تواند اولويت توجه به شرق آسيا و چين به عنوان كانون بالقوه اقتصاد جهاني را ناديده بگيرد!؟
ششم؛ تقويت پيوندها با «كشورهاي آفريقايي و امريكاي لاتين»
در يادداشت رييس‌جمهور منتخب بر تقويت روابط متقابل با كشور‌هاي آفريقايي و امريكاي لاتين نيز تاكيد شده است. موضوع از اين منظر مهم است كه اشاره به اين كشورها در نخستين موضع‌گيري سياست خارجي به معناي در اولويت قرار داشتن و نه در حاشيه بودن اين كشورهاست. فارغ از موانع زيرساختي كه تا حدودي روابط اقتصادي با كشورهاي اين دو حوزه را پرهزينه مي‌سازند، اين بيان، سيگنال سياسي مهمي را براي اين كشورها ارسال مي‌كند.
هفتم؛ «رويكرد انتقادي به اروپا و آمادگي براي تعامل»
برخلاف نگاه مثبت در يادداشت رييس‌جمهور منتخب به كشورها و مناطق مختلف، غرب ازجمله اروپا از منظر انتقادي به‌واسطه انتظارات نامعقول از ايران خصوصا در بحث برجام مورد اشاره قرار گرفته است. باوجود اين نگاه انتقادي، بلافاصله از آمادگي ايران براي برگزاري گفت‌وگو‌هاي سازنده با كشور‌هاي اروپايي سخن گفته شده است. پس از پايان جنگ ايران و عراق، گفت‌وگوهاي انتقادي ميان ايران و اروپا در دولت سازندگي با گفت‌وگوهاي سازنده در دولت اصلاحات همراه شد. اگرچه در ادامه اين روند به چالش كشيده شد اما اين فرصت وجود دارد تا طرفين، همكاري در حوزه‌هاي اقتصادي و فناوري، امنيت انرژي، ترانزيت، مبارزه با تروريسم، بحران پناهندگان و... را براي تحقق منافع مشترك دنبال كنند. سه مانع جدي فراروي اين همكاري‌ها، وضعيت جنگ اوكراين و دو احتمال چالش ترویيكاي اروپا به برجام و بازگشت ترامپ به قدرت در امريكاست. اين موانع مي‌توانند با اتخاذ رويكرد فعالانه به فرصت‌هاي گشايش و نه زمينه‌هاي تهديد جديدتر بدل بشوند. در مجموع بايد تاكيد كرد با رويكرد جديد دولت چهاردهم در سياست و روابط خارجي فرصتي جديد براي بازيگران موثر بين‌المللي به‌ويژه در غرب فراهم آمده تا نسبت به تعامل بيشتر يا بازسازي متقابل روابط با ايران اقدام كنند. در اين بين پيگيري مناسبات خارجي ايران بايد به‌ صورت همزمان در دو سطح منطقه‌اي و بين‌المللي (با تاكيد بر احياي برجام و رفع تحريم‌ها) دنبال و هيچ ‌كدام مقدمه ديگري تلقي نشود. اگر چه تداوم چالش در دومي، به ميزان قابل توجهي اثربخشي و عملياتي شدن اولي را به‌ويژه از منظر اقتصادي متاثر از خود خواهد ساخت.