روزنامه جوان
1403/05/06
چرا آلمان مرکز اسلامی هامبورگ را بست؟
مرکز اسلامی هامبورگ که یکی از مهمترین مراکز اسلامی آلمان است در سال ۱۳۳۲ در شهر هامبورگ آلمان با حمایت مرحوم آیتالله بروجردی تأسیس شد. این مرکز که با نام شهید بهشتی گره خورده، بهعنوان یکی از کانونهای ترویج معارف اسلامی و حمایت از انقلاب اسلامی در اروپا شناخته میشود. طی سالهای اخیر مرکز اسلامی هامبورگ بارها آماج حملات (حتی نیمه سخت) سیاستمداران ضد ایرانی آلمان، تروریستهای ضدانقلاب متصل به رژیم صهیونیستی و نهادهای صهیونیستی قرار گرفته است. موساد بهصورت خاص نقش محوری را در فضاسازی علیه این مرکز داشته و بارها با فشار پادوهای آلمانیزبان و فارسیزبان خود بحث تعطیلی مرکز اسلامی هامبورگ را در فضای سیاسی و رسانهای آلمان مطرح کرده که به دلیل ترس برلین از واکنش تهران راه به جایی نبرده است. چهارشنبه سوم مردادماه ۱۴۰۳ با حمله پلیس آلمان به این مرکز، برلین رسماً فعالیت مرکز اسلامی هامبورگ را ممنوع اعلام کرد. به گفته مقامات آلمانی دلیل ممنوعیت فعالیت مرکز اسلامی هامبورگ و حمله پلیس، ترویج ایدئولوژی اسلامگرا و حمایت از حزبالله و ایران بوده است. پرسش مهم در خصوص این اقدام ضد ایرانی دولت آلمان، زمان و چرایی وقوع آن است. - این رویداد در زمانی رخ میدهد که در ایران فرآیند گذار از دولت سیزدهم به دولت چهاردهم در حال رخ دادن است. در برلین این محاسبه شکل گرفته است که در تهران همه توجهات معطوف به سرکار آمدن دولت چهاردهم بوده و واکنش جدی در قبال این تعرض دولت آلمان شکل نخواهد گرفت.- دولت چهاردهم با نام جواد ظریف گره خورده است. ادراک سیاستگذاران و سیاستمداران غربی از جواد ظریف خلاصه میشود در دو گزاره «تعامل حداکثری با غرب» و «دوگانه میدان- دیپلماسی» در تهران. در بیشتر محتواهای تولید شده در رسانهها و اندیشکدههای غربی، این انگاره مشاهده میشود که بعد از ۱۰-۲۰ روز هماهنگی میدان و دیپلماسی در تهران، با مطرح شدن نام ظریف و شکلگیری دوباره دوگانه میدان و دیپلماسی، دشواری کار غرب در مواجهه با تهران کمتر خواهد شد. در واقع تعرض صهیونیستی دولت آلمان برآمده از محاسبات حول تقاطع دو گزاره فوق با سایه انداختن نام ظریف بر دولت چهاردهم است.
- دولت آلمان همانند سایر دولتهای غربی از واکنشها به نسلکشی مردم غزه دچار وحشت شده است. این وضعیت روانی را میتوان در اقدامات هیستریک دولت پلیسی آلمان در مواجهه با حامیان فلسطین مشاهده کرد؛ اقداماتی پلیسی مانند ممنوعیت استفاده از چفیه، پرچم فلسطین، شعار فلسطین (از بحر تا نهر)، استفاده از واژگانی مانند نسلکشی و پاکسازی قومیتی، سرکوب شدید تجمعات حامیان فلسطین، اخراج حامیان فلسطین از مشاغل و محاکمه حامیان فلسطین به بهانههای واهی. ممنوعیت مرکز اسلامی هامبورگ نیز اقدامی هیستریک برای مقابله با روند بیداری جمعی انسانهای آزاده در جامعه پلیسی شده آلمان است.
- غرب آسیا برای سیاست خارجی آلمان اولویت شماره یک نیست، اما حمایت از رژیم صهیونیستی اولویت شماره یک سیاست خارجی آلمان است. مسئلهای که مرکل، صدراعظم سابق آلمان در سخنرانی مشهور خود در کنست در سال ۲۰۰۸ با اصطلاح آلمانی «اِشتاآتزقِزون» از آن یاد نمود. بدینمعنا که رژیم صهیونیستی دلیل وجودی آلمان است. در این چارچوب، آلمان با حمایت نظامی، اطلاعاتی، لجستیک، دیپلماتیک و اقتصادی از رژیم صهیونیستی در نسلکشی و پاکسازی قومیتی غزه و عملیاتهای تروریستی رژیم در لبنان، سوریه و یمن به شکل مستقیم دخالت میکند؛ امری که پیشتر در قالب هماهنگی دولت آلمان با رژیم صهیونیستی در جریان شورشهای مسلحانه ۱۴۰۱ ایران، تروریستی اعلام نمودن حزبالله، جاسوسی هستهای از ایران، جاسوسی از حزبالله لبنان
و ... بروز بیرونی و آشکار یافته بود.
- تعرض آلمان به مرکز اسلامی هامبورگ بهعنوان نشانهای از تهاجمیتر شدن غرب در آیندهای نزدیک نیز تفسیر میشود. غرب با بحرانهای متعددی مانند افول هژمونی امریکا، جنگهای اوکراین و غزه، شکست خوردن طراحیها برای آینده نظم ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک غرب آسیا، رقابتهای شدید در ژئوپلیتیک عناصر کمیاب معدنی و انرژی، برآمدن قدرتهای نوظهور، افزایش قدرت بازیگری جنوب جهانی و شکلگیری محور شرقی با حضور چین، روسیه و ایران، مواجه شده است. پاسخ غرب به این بحرانها که پیامدهای ژئوپلیتیک قابلتوجهی برای پایتختهای غربی خواهد داشت، در چارچوب ژئوپلیتیک و سخت و نیمهسخت خواهد بود. در واقع، اروپای غربی (همان تروئیکای اروپایی که سالها دستگاه سیاست خارجی دولت دوازدهم را بازی داده و کشور را معطل وعده اینستکس نگه داشت) در مواجهه با ایران، تهاجمیتر خواهد شد (مؤثر بودن این سیاست با توجه به توانمندیها و محدودیتهای اروپای غربی، مسئله دیگری است.)
- تعرض آلمان به مرکز اسلامی هامبورگ در تقابل با روند گسترش اندیشه امام خامنهای مدظلهالعالی نیز قابل تفسیر است. سالها شبکه غربگرای داخلی تلاش کرد مانع از دیده شدن و گسترش اندیشه رهبر معظم انقلاب اسلامی شود، اما اراده حضرت حق بهگونهای دیگر رقم خورده و این روزها در هر شعاری که درباره فلسطین در پایتختهای غربی سر داده میشود، نام ایران و شخص رهبر معظم انقلاب بیشازپیش ذهن مقامات غربی را میآزارد.
سایر اخبار این روزنامه
چرا کاهش مشارکت؟
آیا تنفیذ تشریفاتی است؟
هیچکس ورزشکاران غاصب را در المپیک نمیخواهد
سهمخواهی پیرمردهای حریص
افتضاح پاریس در حد المپیک!
المپیک است و ما پی فوتبالیم
فروپاشی اسرائیل در خیابانهای امریکا
چرا آلمان مرکز اسلامی هامبورگ را بست؟
ترامپ: اگر من را ترور کردند باید «ایران» را محو کنید
تشدید فرونشست در پایتخت با قناتهای رهاشده
پزشکیان: اکنون زمان عمل به وعدههاست
جریان جهانی حمایت از فلسطین ناشی از روح انقلاب اسلامی است
حکمتهای تنفیذ